قراردادها

کوفاندر و قرارداد هم بنیان گذاران (Co-Founder agreement)

امروزه به موازات گسترش استارتاپ‌­ها و افزایش سهم صنایع استارتاپی از بازار سرمایه، مسائل حقوقی پیرامون حوزه استارتاپ‌­ها نیز توسعه پیدا کرده است. یکی از موارد بسیار مهم و چالش برانگیز در زمینه فعالیت­‌های استارتاپی، مباحث مربوط به نوع و شیوه همکاری شرکای یک ایده و یا کسب و کار استارتاپی است.

از جمله برجسته‌­ترین موارد در زمینه مسائل مربوط به همکاری، که در موارد بسیاری منجر به حل اختلافات حقوقی می­‌گردد، مباحث مربوط به قراردادهای هم بنیان‌ گذاری یا (Co-Founder agreement) می­‌باشد.

نوشته های مشابه
طبق آمار منتشر شده در حدود ۳۳ درصد از استارتاپ‌ها تا پیش از اینکه بتوانند وارد فاز جذب سرمایه شوند، به دلیل اختلافات تیمی از هم می‌پاشند. دانستن این موضوع ضرورت بررسی و مداقه در قراردادهای کوفاندری و لزوم فراگیر شدن آموزش­‌های حقوقی در حوزه استارتاپ­‌ها دو چندان می­‌کند.

در این مقاله با مفهوم کوفاندر و تفاوت آن با فاندر، همچنین با وجوه افتراق کوفاندر از سایر کارکنان یک کسب و کار استارتاپی آشنا خواهید شد و علاوه بر این شرایط اساسی و بایسته برای تدوین یک قرارداد هم بنیان گذاران یا (Co-Founder agreement) را خواهید آموخت.

پس چنانچه تصمیم دارید در رابطه با کوفاندر و همچنین حقوق و تکالیف وی و نقشی که در یک استارتاپ ایفا می‌کند آشنا شوید، و تفاوت‌هایی که هم‌بنیان‌گذار با بنیان‌گذار دارد را بدانید، لطفا تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

کوفاندر کیست و چه تفاوتی با فاندر دارد؟

معمولا در رسانه‌­های اجتماعی عمومی و متاسفانه بعضا در مقالات تخصصی در حوزه حقوق استارتاپ­‌ها مفاهیم فاندر و کوفاندر معادل و مترداف قرار می‌­گیرد، در صورتی که اینگونه نیست.

در این بخش از مقاله جهت تبیین این موضوع قبل از این که با مفهوم کوفایند یا هم­‌بنیانگذار آشنا شویم، به بررسی اجمالی مفهوم فایند یا بنیان­گذار می­‌پردازیم و در انتها نیز تفاوت­‌هایی که بین این دو مفهوم وجود دارد را بررسی خواهیم نمود.

بنیان­گذار یا فایندر طراح اولیه یک ایده استارتاپی و کسی است که بذر یک استارتاپ را در باغچه بازار مرتبط با موضوع خود می­‌کارد. چنین شخصی معمولا فاقد منابع مالی برای پیشبرد اهداف خود است.

همچنین از آن جایی که “همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر زاده نشده‌­اند”  بنیان­گذار نمی­‌تواند تمامی امور مربوط به ایده خود را شخصا انجام دهد.

پس کمبود منابع انسانی چالش دیگر یک بنیان­گذار یا فاندر است. در اینجاست که علاوه بر نیاز به سرمایه‌­گذار، که موارد مرتبط با آن بعدا در مقاله جداگانه توضیح داده خواهد شد، نیاز به هم­‌بنیان­گذار یا کوفاندر آشکار می­‌شود.

در واقع کوفاندر یا هم­‌بنیان­گذار فردی است که با به اشتراک‌گذاری دانش و یا فعالیت خود در قسمت­‌های مختلف، به کمک فاندر آمده و چالش‌­های اساسی فاندر در جهت راه‌­اندازی استارتاپ را مرتفع می­‌کند.

کوفاندر در مقابل این موضوع در سهام استارتاپ شریک شده و به عنوان همکار در کنار فایند و سایر کوفاندرها فعالیت خواهد کرد. برای فهم بهتر این تعریف، یک مثال بزنیم و یک نمونه واقعی را بررسی نماییم.

تعریف و بیان تفاوت فاندر و کوفاندر

تعریف و بیان تفاوت فاندر و کوفاندر

اگر فاندر را به عنوان ایده پرداز و مالک طرح اولیه شخصی بدانیم که دانه یا بذر یک استارتاپ را دارد، کوفاندرها اشخاصی هستند که در مراحل کاشت و مراقبت از محصول و همچنین مرحله برداشت ثمره به عنوان باغبان در کنار فاندر فعالیت خواهند کرد.

با توجه به این مثال، یک کوفایند می‌­تواند یک آبیار باشد، یا یک کارشناس فیزیولوژی گیاهی یا بازاریابی که برای فروش میوه­‌ها و ثمره به تیم کمک می­‌کند.

بررسی پرونده یک استارتاپ مطرح

همه ما با مارک زاکربرگ آشنا هستیم. شخصی که از یک اتاق کوچک در یک خوابگاه دانشجویی در دانشگاه هاروارد، به یکی از بزرگ‌­ترین ثروتمندان و یکی از غول­‌های بازار رسانه تبدیل شد.

بله درست است. در مورد خالق و فاندر ایده استارتاپی فیسبوک صحبت می‌کنیم. در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۴ میلادی مارک زاکربرگ با ارسال چندین دعوت­نامه به هم دانشگاهی­‌های خود از آنان خواست تا در جلسه­‌ای حاضر و در مورد یک ایده استارتاپی به وی کمک نمایند.

از بین تمام تمام کسانی که برای آنان دعوت­‌نامه ارسال شده بود فقط ۴ نفر در جلسه حاضر شدند و به عنوان کوفاندر، در قسمت­‌های مختلف گسترش ایده با زاکربرگ فعالیت کردند.

پس مارک زاکر برگ فاندر یا بنیان گذار فیسبوک و داستین موسکوویتز، ادواردو ساورین، اندرو مک‌کولم و کریس هیوز کوفاندرها یا هم­‌بنیانگذاران فیسبوک هستند.

یک تیم پنج نفره که موفق شدند ایده اولیه که در رابطه با یک شبکه اجتماعی مختص دانشجویان هاروارد بود را به یکی از پرمخاطب­‌ترین و تاثیرگذارترین رسانه­‌ها و شبکه­‌های اجتماعی در سراسر جهان نمایند.

حال که با مفهوم فایدر و کوفاندر آشنا شدیم به بررسی تفاوت این مفاهیم با مفاهیم مشابه و به اشتباه یکسان ­پنداشته شده دیگر خواهیم پرداخت.

تفاوت فاندر با مدیرعامل

لازمه فعالیت کامل و موثر یک مدیرعامل، تداوم و استمرار آن تا زمانی است که فرد به آن سمت منتصب است؛ موردی که در رابطه با فاندر یا بنیان­گذار صدق نمی‌­کند.

بنابراین یک مدیرعامل پس از خروج از شرکت دیگر مدیرعامل نیست و رابطه حقوقی‌­اش (حداقل در زمینه مدیرعاملی) با شرکت قطع می­‌شود، اما یک فاندر در هر حال بنیان­گذار شرکت یا استارتاپ است، حتی پس از فروش کلیه سهام و خروج از شرکت و یا در صورت اخراج و یا خروج به هر شیوه دیگر.

علاوه بر این، عمده کار بنیان‌گذاران در مراحل ابتدایی کسب‌ و کار انجام می‌شود. تفاوت دیگر این است که اکثر فعالیت­‌های یک فاندر در بدو فعالیت استارتاپ صورت می­‌گیرد. در حالی که فعالیت اصلی یک مدیر عامل از مرحله رشد یا growth stage می‌­شود.

تفاوت کوفاندر با سایر کارمندان

کارمندان یک شرکت یا استارتاپ، از منشی و آبدارچی گرفته تا طراح گرافیک و مشاور مالی شرکت، افرادی هستند که بر اساس یک قرارداد کار، در مدت مشخص شده و در ساعات از پیش تعیین شده، تحت استخدام شما هستند و مشمول قانون کار هستند و باید توسط شما تحت پوشش تامین اجتماعی قرار بگیرند.

اما یک کوفاندر کسی است که همانند فاندر در سود و زیان استارتاپ شریک است و مانند کارمندان در مقابل فعالیت خود مزد دریافت نمی‌کند، بلکه یک کوفاندر در قبال شیر کردن فعالیت خود، از سهام استارتاپ بهره‌­مند می­‌شود.

به عبارت دیگر بین فاندر و کارگر، رابطه کارگر و کارفرمایی برقرار است، ولی بین فاندر با کوفاندر رابطه شراکت.

تفاوت کوفاندر با سرمایه‌­گذار

دو تفاوت عمده بین کوفاندر با سرمایه­‌گذار وجود دارد:

  1. اول اینکه معمولا آورده کوفاندرها غیرنقدی است، در حالی که سرمایه­‌گذار، همانطور که از نامش پیدا است، آورده نقدی خود را به شراکت می­‌گذارد.
  2. دوم اینکه کوفاندر در شرکت یا استارتاپ دارای نقش فعال و اجرائی است در حالی که ممکن است نقش سرمایه­‌گذار محدود به تامین مالی تمام یا قسمتی از یک یا چند پروژه از استارتاپ شود.

قرارداد کوفاندری، هم­‌بنیان­‌گذاری یا (Co-Founder agreement)

حال که با مفهوم کوفاندر و تفاوت­‌های آن با سایر مفاهیم مشابه آشنا شدیم، لازم است تا بدانیم کوفاندری به خودی خود یک شغل نیست، بلکه نوعی شراکت است.

همانطور که عنوان شریک بیانگر یک شغل نیست عنوان کوفاندری هم بیانگر یک شغل نیست و با توجه به نوع کسب و کار و در بستر قرارداد تعریف می‌شود.

برای اینکه بتوانیم تعریف جامع و دقیقی از یک کوفاندر در یک کسب و کار استارتاپی داشته باشیم، نیاز است تا به قرارداد هم­بنیان­گذاری که بین کوفاندر و فاندر منعقد شده مراجعه نماییم.

شایان ذکر است co- Founder agreement یا قرارداد هم‌بنیان‌گذاری نوعی قرارداد مشارکت بوده و عنوان متفاوت آن باعث نمی‌شود که موضوع و دسته‌بندی آن متفاوت شود.

بر اساس ماده ۵۷۱ قانون مدنی: شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شی واحد به نحو اشاعه.

همچنین بر اساس ماده ۵۷۳ قانون مدنی: شرکت اختیاری یا در نتیجه عقدی از عقود حاصل می­‌شود یا در نتیجه عمل شرکا از قبیل مزج اختیاری یا قبول مالی مشاعا در ازاء ‌عمل چند نفر و نحو این‌ها.

پس با توجه به  مواد ۵۷۱ و ۵۷۳ برای تشکیل شراکت از نوع مدنی (قواعد شرکت­‌های تجاری در این مقاله نمی‌­گنجد) لازم است که دو نفر یا بیشتر بر سر شراکت بر یک شئ واحد به توافق برسند. شئ واحد در اینجا یعنی استارتاپ و کسب و کار استارتاپی و توافق بر سر آن نیز در بستر (Co-Founder agreement) شکل می­‌گیرد.

حال که با مفهوم (Co-Founder agreement) یا فرارداد هم­‌بنیان­گذاری آشنا شدیم، در ادامه به برسی ویژگی­‌های اساسی آن خواهیم پرداخت.

یک قرارداد هم‌­بنیان­گذاری یا (Co-Founder agreement) چه ویژگی‌­هایی دارد؟

یکی از بارزترین ویژگی‌­های این قرارداد شروط بسیار و مفصلی است که نسبت به سایر قراردادهای مشارکت دارد؛ شاید به همین هم باشد که علی­‌رغم وحدت موضوع، عنوان متفاوتی دارد.

از جمله شروطی که باید در چنین قراردادی گنجانده شود می­‌توان به دو شرط محرمانگی اطلاعات و شرط عدم رقایت یا عدم فعالیت موازی اشاره کرد.

البته در رابطه با هر دو موضوع امکان انعقاد قرارداد جداگانه و الحاقی به (Co-Founder agreement) اصلی وجود دارد، اما توصیه ما این است که جهت پرهیز از زواید قراردادی، تمامی موارد مورد نظر و خواسته­‌های فاندر از کوفاندر در یک قرارداد و به صورت بندهای یک قرارداد واحد درج گردد.

در ادامه این مقاله با مفهوم محرمانگی و عدم رقابت آشنا خواهیم شد:

قرارداد کوفاندری، هم­‌بنیان­‌گذاری یا (Co-Founder agreement)

شرط محرمانگی چیست؟

در هنگامی که لازمه شراکت دو یا چند شخص اعم از حقیقی یا حقوقی، استفاده از برخی اطلاعات محرمانه، نظیر دیتا، فرمول، کد یا هر امر محرمانه دیگر باشد که افشای آن باعث لطمه خوردن به کسب و کار طرف مقابل شود، تنها دو راه چاره باقی می­‌ماند یکی انعقاد قرارداد محرمانگی یا Non-Disclosure agreement (NDA) و دومین راهکار درج شرط محرمانگی یا Non-Disclosure Clause (NDC) در قرارداد اصلی.

این شرط برای اطراف قراردا حاوی یک تعهد مبنی بر عدم افشای کلی یا جزئی اطلاعات به دست آمده در طول دوره همکاری به هر طریق می‌­باشد.

از جمله مواردی که می‌­تواند منجر به نقض این تعهد و تخطی از شرط محرمانگی یا قرارداد محرمانگی گردد می­‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • علنی موارد محرمانه از طریق انتشارات و تالیفات علمی
  • افشای موارد محرمانه از طریق همکاری با سازمان­‌های ثالث
  • فروش موارد محرمانه
  • انتشار موارد محرمانه در فضای مجازی

شرط مزبور معمولا به همراه یک ضمانت اجرا مالی در قرارداد گنجانده خواهد شد. البته درج این وجه التزام در قرارداد مانع از آن نیست که طرفی که از نقض تعهد متضرر شده بتواند به سایر خسارات وارده استناد کرده و آن‌ها را نیز مطالبه نماید.

شرط عدم رقابت چیست؟

‌شرط عدم رقابت Non-compete Clause یا قرارداد عدم رقابت Non-compete Agreement نیز مانند شرط و قرارداد محرمانگی از جمله تعهداتی است که هم در طول مدت همکاری و  هم پس از آن طرفین را به پایبندی به آن ملزم می­‌کند.

این تعهد گاهی طرف قرارداد را از انجام فعالیت مشابه تا مدت زمان خاص منع می‌­کند و گاهی منع از انجام فعالیت مشابه مربوط به حوزه جغرافیایی خاصی می­‌شود.

اما در هر صورت مدت این منع از انجام فعالیت باید محدود باشد؛ چرا که هیچ انسانی نمی‌­تواند به طور کلی خود را از حقوق حق‌ه­ای که از آن برخوردار است، منع نماید. در این مورد نیز بهترین مکمل جهت اطمینان خاطر درج ضمانت اجرای مالی یا وجه التزام است.

نحوه مطلوب انتقال سهام به کوفاندر

از دیگر مواردی که لازم است در یک (Co-Founder agreement) قید گردد، درج شرط وستینگ یا Vesting در قرارداد است.

در قسمت­ های قبلی مقاله گفتیم که شرکای استارتاپی یا کوفاندرها، در ازای فعالیتی که انجام می­ دهند سهام دریافت می ­کنند، حال پرسشی که یک مشاوره حقوقی استارتاپ ها یا وکیل استارتاپی باید به آن پاسخ بدهد این است که مطلوب‌­ترین شیوه انتقال سهام به کوفاندرها چیست؟ درج شرط وستینگ در قرارداد بهترین پاسخ به این پرسش است.

بر اساس این شرط سهامی که قرار است به شریک دیگر یا کوفاندر منتقل شود، به مرور و در بستر زمان و به موازات فعالیتی که کوفاندر انجام می­‌دهد به وی منتقل می­‌شود. درج چنین شرطی مانع از خروج پیش از موعد شریک از قرارداد خواهد شد. با وجود چنین شرطی حتی اگر یکی از شرکا از قرارداد خارج شود، سهام بیشتری از شرکت در مالکیت سهامداران فعال باقی می­‌ماند.

با توجه به پیچیده بودن برنامه­‌های واگذاری و فرآیند تخصیص سهام بر اساس روش وستینگ، پیشنهاد می­‌شود درج چنین شرطی در قرارداد با مشاوره یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص و دارای تجربه در زمینه حقوق استارتاپ­‌ها صورت پذیرد.

شرط ضد رقیق شدن سهام چیست؟

به طور خلاصه هرگاه یک استارتاپ یا شرکت اقدام به جذب سرمایه جدید از طریق عرضه ثانویه سهام نماید، دارندگان فعلی سهام شرکت با خطر کاهش ارزش سهام خود مواجه خواهند شد.

برای مثال اگر شرکتی دارای صد برگ سهام باشد و یک سهامدار یا کوفاندر مالک ده درصد آن سهام باشد، در صورتی که شرکت یا استارتاپ اقدام به انتشار صد سهم جدید نماید، کوفاند مذکور مالک پنج درصد سهام خواهد شد. در این گونه موارد از اصطلاح رقیق شدن سهام استفاده می­‌شود.

شرط ضد رقیق شدن سهام باعث می‌­شود که سهام یک سهامدار یا کوفاندر از درصد خاصی کمتر نشود و در صورت کمتر شدن از درصدی معین، به شیوه‌­هایی خاص جبران شود. در رابطه با شیوه‌­های جبران نقصان وارده و تمامی جوانب رقیق شدن سهام و شرط ضد رقیق شدن در مقاله دیگری توضیح داده شده است.

بدیهی است که شرط مزبور به نفع کوفاندر است و برای فاندر و به طورکلی سهامداران استارتاپ تکالیفی را ایجاد می‌­کند. یک وکیل استارتاپی در صورتی که مشاور حقوقی یا وکیل کوفاندر باشد کوشش خواهد نمود تا این شرط به بهنرین نحو ممکن در قرارداد درج شود.

در صورتی که وکیل یا مشاور حقوقی فاندر یا شرکت باشد، تلاش خواهد نمود که از درج چنین شرطی در قرارداد اجتناب شود و یا در صورت عدم امکان اجتناب، به نحوی تنظیم شود که کم‌ترین تکالیف را برای فاندر و استارتاپ به همراه داشته باشد.

بهترین زمان انعقاد (Co-Founder agreement)  

بهترین زمان انعقاد (Co-Founder agreement)

حال که با تمامی شرایط قرارداد هم‌­بنیان­گذاری یا (Co-Founder agreement)  آشنا شدیم بهتر است به این پرسش نیز پاسخ دهیم که بهترین زمان انعقاد این قرارداد با یک کوفاندر چه مقطعی از دوران همکاری است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت: نه آنقدر دیر که کار از کار بگذرد و نه آن قدر زود که هول حلیم در دیگ بیافتید. در واقع در اینجا هر دو ضرب المثل (عجله کار شیطان است) و (آدم عاقل کار امروز را به فردا نمی‌­اندازد) کاربرد دارد.

انعقاد زود هنگام قرارداد و پیش از آشنایی کامل شرکا با یگدیگر، یک تصمیم هیجانی است و ممکن است منجر به پذیرش تعهداتی گردد که در آینده برای متعاقدین و طرفین قرارداد ایجاد دردسر نماید، از طرفی به تاخیر انداختن انعقاد قرارداد نیز باعث می‌­شود که اختلافات رخ داده ناشی از اعمال طرفین و تخطی­‌های آنان از توافقات شفاهی به سختی قابل اثبات باشد.

برای درک بهتر اگر بخواهیم انعقاد (Co-Founder agreement) را به ازدواج تشبیه کنیم، دوران پیش از انعقاد قرارداد و دوره آزمایشی کار فاندر با کوفاندرها، به مثابه دوران نامزدی است. چند هفته و حتی گاهی چند ماه اول تشکیل تیم‌ها را اصطلاحا دوران آشنایی می‌گوییم. این مدت دوران سرخوشی استارتاپرها است.

همانطور که از دوران نامزدی نباید چشم پوشی کرد، و ازدواج پیش از آشنایی باعث بروز مشکلات بسیار خواهد شد، به تاخیر انداختن عقد نکاح نیز صحیح نمی‌­باشد. لذا بهتر است انعقاد قرارداد هم‌­بنیان­گذاری پس از شناخت کامل شرکا صورت گیرد و بر اساس اعتمادهای دوستانه و فامیلی به تاخیر نیافتد.

این مورد را با ذکر دو مثال از پرونده­‌هایی که برای دریافت مشاوره به بنده مراجعه کرده بودند خاتمه می­‌دهم. جهت رعایت حقوق موکلین و حفظ محرمانگی پرونده‌­ها از ذکر نام افراد و جزئیات پرونده معذور هستم.

  • موردی که زود اقدام کرده بودند:

یک تیم استارتاپی دانشجویی بلافاصله پس از جلسه اولیه معرفی ایده در کافه تریا دانشکده، به این گمان که بهتر است تا تنور داغ است نان را بچسبانند، روی همان میزی که ایده مطرح شده بود و روی چند برگه A۴  اقدام به انشاء و امضای یک قرارداد هم بنیان­گذاری کرده بودند.

صرف نظر از ضعف قراردادی و عدم کفایت شروط تضمین کننده در قرارداد، پس از فقط دو ماه تمامی کوفاندرها به اتفاق به این نتیجه رسیدند که فاندر و طراح ایده، از دارای انحطاط اخلاقی است و تصمیم به جدایی از تیم گرفتند.

صرف نظر از اینکه آیا تفکری که در مورد اخلاق فاندر به دست آورده بودند این تصمیم به جدایی از آن جایی که آن افراد تحت قرارداد بودند، برای ایشان ایجاد مشکل می­‌کرد و مجبور بودند در تیم فاندری که به ضغم آن‌ها بی‌­اخلاق بود به فعالیت ادامه دهند.

از سویی با توجه به عدم درج شرط منع رقابت، و اقدامات موازی، آن فاندر با کوفاندرهایی مواجه بود که علاوه بر اینکه با بی­‌رغبتی در کنار وی فعالیت می­‌کردند، با به کار بستن همان ایده به رقیب وی نیز تبدیل شده بودند.

خوشبختانه از آن جایی که تمامی این افراد از دوستان بنده بودند و من را در این اختلاف به عنوان داور انتخاب نمودند، هر چند در قرارداد به داوری اشاره نشده بود، بنده با رویکرد حل اختلاف و قلع ریشه نزاع و نه الزاما صدور رای به نفع یکی از طرفین وارد شدم و با رویکرد مشاورانه به موضوع اختلاف خاتمه دادم و قرارداد جدیدی نیز بر اساس اصول تدوین و در اختیار طرفین قرار دادم که مورد موافقت تمامی طرفین قرار گرفت.

  • موردی که دیر اقدام کردند:

در موردی دیگر اعضای درجه دوم یک خانواده به همراه رفقای چندین ساله اقدام به ایجاد یک کسب و کار و فعالیت استارتاپی نمودند. اعضای این تیم استارتاپی علی رغم گذشت نزدیک به سه سال از لانچ و ران و رسیدن به نقطه سر به سر و سودآوری، به دلیل اعتمادی که به هم داشتند، قراردادی بین حود تنظیم نکرده بودند.

البته همه چیز به خوبی پیش می­‌رفت تا اینکه متاسفانه شخص صاحب ایده فوت کرد. اکنون وراث این شخص مدعی مالکیت بر کل کسب و کار هستند و کوفاندرهای دیگر را تحت عنوان کارمندان پروژه می‌­دانند.

از یک سو وراث متوفی با ارسال نامه عدم نیاز ضمن استخدام برنامه‌­نویسان جدید از ادامه کار سایر اعضا جلوگیری می­‌کنند و از سوی دیگر سایر اعضا نامه عدم نیاز که از موضوعات قانون کار و روابط کارگر و کارفرمایی است را به رسمیت نمی­‌شناسند و از سوی دیگر خواهان اثبات وقوع (Co-Founder agreement)  و مکتوب شدن قراراداد هم‌­بنیان­گذاری شفاهی هستند.

در حال حاضر این اختلاف در اداره کار و همچنین دادگاه حقوقی دنبال می­‌شود.

قراردادهای هم­بنیان­گذاری یا (Co-Founder agreement)  از جمله قراردادهای مشارکت هستند که علاوه بر اینکه برای طرفین حقوقی ایجاد می‌­کنند، تکالیفی را نیز بر عهده وی می­گذارند.

علاوه بر این فعالیت­‌های استارتاپی مسائل خاص حقوقی مختص به خود را دارد که در سایر فعالیت‌­های اقتصادی وجود ندارد، یا کمتر وجود دارد.

لذا با توجه به تخصصی بودن مسائل حقوقی در زمینه استارتاپی و همچنین پیچیدگی‌­های تنظیم قرارداد مشارکت در زمینه فعالیت استارتاپی یا همان (Co-Founder agreement) بهتر است در تمامی مراحل فعالیت استارتاپی، از مرحله مطرح کردن ایده، تا مرحله فروش کالا یا خدمات حاصله و همچنین در تمامی مراحل انعقاد قرارداد از مشورت یک وکیل یا مشاوره حقوقی تلفنی یا حضوری بهره بگیرید.

اما در صورتی که بنا به هر دلیلی قصد دارید خودتان اقدام به تنظیم و انعقاد قرارداد هم‌­بنیان گذاری یا (Co-Founder agreement) نمایید، مطالب عنوان شده در این مقاله را بار دیگر مطالعه نمایید و به یاد داشته باشید که تمام صفحات قرارداد را امضا نمایید و تنها به امضای صفحه آخر بسنده نکنید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۳۵ رای

‫۶ دیدگاه ها

  1. هزینه هایی که یک کوفاندر برای استارتاپ انجام میدهد قانونا بر عهده فاندر است یا خود کوفاندر

    1. در این رابطه دو عامل دخیل است
      یکی قراردادی که بین آنها منعقد شده و دیگری عرف تجاری در آن حرفه خاص
      با توجه به نوپا بودن استارتاپ‌ها در این و رویه‌ای نشدن و عدم وجود عرف خاص در تمامی استارتاپ‌ها، بهتر است تکلیف چنین مواردی حتما در قرارداد روشن شود.

  2. برای شکایت از یک کوفاندر که برنامه نویس سایت بوده باید به دادسرای جرایم رایانه ای مراجعه کرد؟

    1. قاعدتا خیر
      مگر اینکه جرمی در رابطه با موارد مصرح در قانون جزایم رایانه‌ای انجام داده باشد.
      مثلا دسترسی غیر مجاز به داده‌ها یا …

    1. خیر.
      با داشتن پروانه وکالت از کانون وکلا دادگستری، این امکان وجود دارد که بتوان به عنوان وکیل یک استارتاپ فعالیت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا