لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
بررسی قانون فسخ نکاح
سریع و بدون اتلاف وقت از میان وکلای آنلاین سایت فرد مورد نظر خود را انتخاب و مشاوره خود را دریافت کنید.
عقد نکاح یا ازدواج، همانند بسیاری از عقود معین، که در قانون مدنی از آن نام برده شده است، ممکن است با وجود شرایطی به پایان خود برسد و در واقع این عقد نیز منحل گردد.
قانون مدنی ایران و تا حدودی قانون حمایت از خانواده، راه و روش پایان دادن به عقد ازدواج را دقیقا تعیین و مشخص نموده است.
وقایع حقوقی همچون فسخ نکاح، طلاق، انقضای مدت و بذل مدت، مواردی است که طبق قانون، برای پایان دادن به نکاح موقت یا دائم از آن نامبرده شده است و احکام و مقررات خاصی نیز از سوی قانونگذار برای آن بیان گردیده که به صورت کامل در سایر مقالات ما در سامانه حقوقی بنیاد وکلا به آنها اشاره شده است.
ماده 1120 قانون مدنی به موضوع فسخ نکاح اشاره دارد و فسخ نکاح را به عنوان یکی از راه های پایان دادن به عقد ازدواج، پیش بینی نموده است. طبق قانون مدنی، عقد ازدواج دائم به فسخ از سوی یکی از زوجین، منحل خواهد شد.
نکتهای که در این مقوله دارای اهمیت است این نکته است که مقررات و احکام فسخ عقد نکاح با طلاق کاملا دو مقوله جدای از هم بوده و دارای تفاوت هستند و در صورت عدم رعایت این مقررات، امکان فسخ نکاح ممکن نخواهد بود.
در این مقاله سعی داریم به صورت جامع و کامل به مقوله فسخ عقد نکاح بپردازیم و به سوالات مخاطبین سامانه حقوقی بنیاد وکلا در خصوص فسخ عقد نکاح پاسخ دهیم.
یکی از غیر رایجترین روشهای انحلال یا بر هم زدن عقد ازدواج، فسخ این عقد است. زمانی که بنابر دلایل خاصی، عقد ازدواج باعث زیان فاحش یا ورود خسارت به یکی از طرفین عقد گردد، به جهت رهایی شخص زیاندیده و جلوگیری از زیان بیشتر از قید ازدواج، این امکان وجود خواهد داشت که آن شخص تحت شرایطی عقد نکاح را فسخ نماید.
فسخ عقد ازدواج سختیها و محدودیتهای جدایی از مسیر طلاق را ندارد.
مصلحت زوجین و ضرورت تداوم و ثبات خانواده و استمرار زندگی زناشویی، شرایطی را فراهم میآورد که زوجین نتوانند به آسانی از یکدیگر جدا شده و عقد ازدواج را برهم بزنند.
اما گاهی اوقات این ضرر و زیان در زندگی زناشویی به حدی میرسد که باید به نحوی جلوی این خسارات را با قطع رابطه زناشویی گرفت و چنین حقی را قانون برای طرفین عقد قائل گردیده که عقد نکاح را فسخ نمایند.
لذا قانونگذار برای جلوگیری از ضرر و زیان همسری که در معرض عیوب پر اهمیت همسر دیگر قرار دارد، به طور مشخص موارد آن را تعیین نموده و این امکان را به زوجین داده که در صورت وجود چنین معایبی، نسبت به فسخ نکاح، البته با طرح دعوای حقوقی اقدام لازم را بعمل آورند.
تفاوتهای اساسی بین فسخ نکاح و طلاق:
همانگونه که ذکر شد فسخ نکاح، دشواریها و محدودیتهای طلاق را ندارد، ولی هر دوی این موضوعات باعث انحلال عقد نکاح خواهد شد. تفاوتهای مهم و اساسی در انحلال عقد نکاح از طریق فسخ و طلاق وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
طلاق نیاز به تشریفات خاصی دارد. طلاق باید با اجرای صیغه مخصوص انجام شود و حتما باید در هنگام طلاق دو فرد به عنوان شاهد طلاق در محل اجرای صیغه طلاق حضور داشته باشند و صورتجلسه را امضا نمایند.
با این وجود بر اساس ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی، فسخ نکاح صرفا به اراده صاحب حق انجام خواهد شد و پس از فسخ، تنها کافیست که این موضوع به اطلاع طرف مقابل برسد.
اجرای صیغه طلاق زمانی باید جاری گردد که زوجه دارای شرایطی خاص جسمی و روحی باشد، ولی بر اساس مواد ۱۱۳۲ و 1140 قانون مدنی، اتخاذ چنین ترتیباتی در فسخ نکاح شرط نبوده و لازم و ضروری نیست.
به عنوان مثال فسخ عقد نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن امکان پذیر خواهد بود. در صورتی که طلاق زوجه در این دوران طبق قانون صحیح نبوده و اجرا نخواهد شد.
قبل از وقوع طلاق نیاز است که از دادگاه، اذن لازم که همان صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق است گرفته شود، ولی فسخ نکاح نیازی به چنین تشریفات و اقداماتی ندارد و رسیدگی دادگاه در محدوده احراز وجود حق فسخ به عمل خواهد آمد و دادگاه هیچ تکلیفی در باب ارجاع موضوع به داوری یا اصلاح زوجین نخواهد داشت.
بر اساس مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ قانون مدنی، واقعه طلاق مخصوص عقد نکاح دائم است. ولی موارد فسخ نکاح در عقد دائم و موقت یکسان است.
طلاق جزئی از حقوق و اختیارات زوج است، در صورتی که فسخ نکاح ممکن است از جانب زوجه نیز واقع گردد.
در طلاق رجعی شوهر این امکان را دارد که در زمان عده به همسر خود رجوع نماید و مجددا زندگی مشترک را قبل از هر گونه انحلال، از سر بگیرد. اما در فسخ عقد نکاح، امکان رجوع وجود نخواهد داشت، و تشکیل مجدد خانواده نیاز به عقد نکاح جدید دارد.
بر اساس ماده 1092 قانون مدنی، چنانچه مرد قبل از نزدیکی همسر خود را طلاق دهد، در این شرایط زن، مستحق دریافت نصف مهریه خواهد بود. در فسخ عقد نکاح، زن حقی بر مهریه نخواهد داشت، مگر اینکه علت فسخ نکاح، عنن مرد باشد که در این حالت زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
در صورتی که بین زوجین سه مرتبه واقعه طلاق رخ دهد، زن و مرد دیگر نمیتوانند با یکدیگر ازدواج نمایند مگر با آمدن محلل. اما فسخ نکاح محدودیت تکرار ندارد و هر چند بار عقد نکاح بین زوجین فسخ گردد ایجاد حرمت نخواهد کرد.
چه عیوبی در مرد، باعث ایجاد حق فسخ برای زن خواهد شد؟
قانونگذار در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی عیوب جسمی مرد را که موجب فسخ نکاح از جانب زن خواهد شد را بر شمرده است و بر اساس آن هرگاه مرد به علت عارضهای جسمی ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد، قانون به زن این حق را اعطا نموده که عقد ازدواج را فسخ نماید.
این عیوب عبارتند از:
ناتوانی مرد در نعوظ، بیماری عنن نام دارد. در این شرایط در صورتی که بعد از گذشت یک سال از تاریخ مراجعه زن به دادگاه، مرد نتواند مشکل جسمی خود را حل نماید و بیماری او مرتفع نشود، زن قادر خواهد بود عقد نکاح را فسخ نماید.
بیماری عنن از مواردی است که حتی اگر پس از عقد نیز ایجاد شود، به زن اختیار فسخ نکاح را خواهد داد.
بیماری و عارضهای مربوط به اخته شدن مردان است و چنین عارضهای به دلیل اینکه قابلیت اصلاح را ندارد، به زن حق فسخ عقد نکاح را میدهد.
قطع بودن عضو مردانه، در صورتی که امکان برقراری رابطه زناشویی را برای زن از بین ببرد یا سخت نماید، باعث ایجاد حق فسخ برای زن خواهد شد.
چه عیوبی در زن، باعث ایجاد حق فسخ برای مرد خواهد شد؟
برخی عیوب و ناتوانیهای جسمی نیز در زن وجود دارد که قانونگذار وجود این عیوب در زن را باعث ایجاد حق فسخ نکاح برای مرد عنوان نموده است.
این عیوب در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی به آن اشاره شده است و در صورتی که این عیوب در زمان عقد نکاح در زن موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آن عیوب، با زن ازدواج نماید، به موجب مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ قانون مدنی، به مرد حق فسخ عقد ازدواج اعطا میگردد.
این عیوب و عارضهها عبارتند از:
استخوانی است در آلت تناسلی زن که مانع دخول مرد میگردد.
بیماری خوره.
نوعی بیماری پوستی است که به آن پیسی هم گفته میشود و بر اثر این بیماری لک های معمولا بزرگ سفید یا سیاه در بدن زن نمایان میشود.
در برخی موارد نادر، مجرای ادرار و حیض زن یکی شده امکان نزدیکی را سخت خواهد کرد. این عارضه افضا نام دارد.
از مواردی است که به مرد حق فسخ خواهد داد.
نیز عارضهای است که به مرد حق فسخ عقد ازدواج را میدهد.
لازم به ذکر است که حق فسخ اعطا شده به مرد به دلیل عیوب و عارضههای عنوان شده در زن، صرفا برای جلوگیری از ضرر مرد در نظر گرفته شده است.
بنابراین در صورتی که بتوان با وسایل درمانی یا به وسیله عمل جراحی این عیوب را مرتفع ساخت و از بین برد، در حقیقت حق فسخ نکاح از جانب مرد نیز مبنای خود را از دست خواهد داد و ساقط خواهد شد.
تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین جنون آنهاست که باعث ایجاد حق فسخ برای طرفین خواهد شد.
به موجب ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه ادواری یا مستمر باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ نکاح خواهد شد.
قانون مدنی تعریف خاصی از جنون ندارد و آن را تعریف نکرده، اما طبق نظر فقها جنون به اختلالات عقل اطلاق میشود.
لذا نباید بیهوشیهای ناشی از هیجانات ناگهانی یا فراموشیهای سریع الزوال، و همچنین بیماری صرع یا غش را جنون به حساب آورد.
در واقع منظور از اختلالات عقل آن است که زن یا مرد در انجام وظایف معمولی و عادی روزانه خود نامتعادل شده و رفتارهایی بدون هدف از آنها سر بزند.
یکی دیگر از موارد و موضوعاتی که به طرفین عقد ازدواج امکان فسخ آن را اعطا میکند، فریب دادن طرف دیگر یا در واقع تدلیس در ازدواج است.
گاهی اوقات یکی از زوجین صفتهایی را به خود نسبت میدهد که فاقد آن اوصاف است. مثلاً خواستگار در مراسم خواستگاری، خودش را ثروتمند یا دارای تحصیلات عالی یا دکتر یا متخصص در هنر خاص یا حتی بازیگر معروفی، معرفی مینماید، اما پس از عقد ازدواج و جاری شدن صیغه عقد، زن متوجه میشود که تمام تصوراتی که در مورد همسرش داشته، کاملا دروغ بوده و مرد فاقد اوصافی است که قبل از عقد به آنها اصرار داشته است.
آخرین امکانی که به یکی از طرفین عقد ازدواج، حق فسخ عقد را میدهد، تخلف یکی از زوجین از شرط صفت میباشد. در واقع شرط صفت عبارت است از اینکه در هنگام عقد، صفت خاصی در یکی از طرفین عقد شرط شود. ولی پس از عقد مشخص میشود که آن شخص فاقد آن وصف بوده است.
البته صفت شرط شده در یکی از طرفین باید دارای فایدهای عقلایی و مشروع و نفع باشد و صفتی باشد که موجب ترغیب طرف مقابل به انجام ازدواج گردد.
در واقع طرف مقابل باید با اتکا به این صفت، با طرف دیگر ازدواج نماید. این شرط ممکن است در خصوص اوصاف ظاهری، و یا در خصوص شخصیت مادی و معنوی فرد باشد. در اینجا بهتر است به این نکته نیز اشاره شود که فسخ نکاح به دلیل تدلیس با فسخ نکاح به علت تخلف از شرط صفت کاملا با هم متفاوت هستند.
معمولا در تدلیس شخص قصد فریب دیگری برای ازدواج را دارد و گاها آن موضوع جنبه کیفری نیز خواهد داشت. ولی در تخلف از شرط صفت، شاید آن شخص قصد فریب دیگری را نداشته باشد و واقعا خود را واجد آن صفت بداند، اما پس از جاری شدن صیغه عقد، متوجه میشود که آن صفت یا وصف خاص را دارا نیست.
مثلا پسر یا دختری خود را منتسب به خانوادهای دارای مقام و ثروت و قدرت بدانند، ولی پس از عقد متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.
هم طلاق و هم فسخ نکاح، هر دو باعث انحلال عقد نکاح میگردد و هیچ تفاوتی از نظر نگه داشتن عده زن، با هم ندارند.
طبق ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی، خیار فسخ از خیارات فوری در قانون مدنی است و در صورتی که شخصی که حق فسخ نکاح برای او ایجاد شده پس از اطلاع یافتن از وجود علت فسخ، عقد نکاح را فسخ ننماید، این اختیار از او سلب خواهد شد.
البته این سلب اختیار در صورتی خواهد بود که اعمال کننده حق فسخ، علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدت زمانی که برای فسخ نکاح لازم است به نظر عرف وابسته است.
حق فسخ نکاح را میتوان ساقط کرد و در واقع زوجین این امکان را دارند که از حق خود صرف نظر نمایند.
طبق ماده ۴۴۸ قانون مدنی، حق فسخ عقد نکاح به وارث منتقل نخواهد شد زیرا یکی از اثرات فوت زوجین انحلال عقد نکاح است و پس از منحل شدن عقد نکاح، دیگر موردی برای به ارث رسیدن حق فسخ و یا فسخ نکاح باقی نخواهد ماند.
فسخ ایقاعی یکطرفه است و نیازی به رضایت هر دو طرف عقد نکاح ندارد. بنابراین شخصی که حق فسخ عقد نکاح را دارد این امکان را دارد که به صورت یک طرفه آن را انجام دهد.
کسی که اقدام به فسخ عقد نکاح میکند باید عاقل، بالغ و رشید باشد.
در خصوص جنون هر یک زوجین، فسخ نکاح در صورتی امکان دارد که در زمان عقد یکی از دو زوج از جنون دیگری آگاه نباشد. زیرا در صورتی که با علم به جنون دیگری عقد نکاح منعقد گردد، طرف دیگر اقدامی بر علیه خود کرده و دیگر حق فسخی برای او متصور نیست و باید این موضوع را تحمل نماید.
موارد اشاره شده در خصوص جنون مربوط به قبل از ازدواج است ولی استثنائا در صورتی که بعد از عقد ازدواج مرد دچار جنون گردد زن حق فسخ پیدا خواهد کرد.
البته این مورد یک استثنا بوده و اگر زن پس از ازدواج دچار جنون گردد مرد نمیتواند عقد نکاح را فسخ نماید.
همانگونه که ذکر شد فسخ نکاح امری یکطرفه است.
در حقیقت دارنده حق فسخ نکاح برای اعمال این حق هیچ نیازی ندارد تا تشریفات خاصی را رعایت نماید و صرفا با ادای لفظ یا انجام عملی، که بر فسخ دلالت داشته باشد، میتوان به راحتی نکاح را فسخ نمود.
اما ثبت رسمی فسخ نکاح همانند ازدواج و طلاق الزامی و کاملا اجباری است. بنابراین برای انجام این پروسه باید به دادگاه مراجعه کرده و بعد از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح در دفتر طلاق باید ثبت گردد.
در صورتی که فسخ عقد نکاح قبل از هر گونه نزدیکی واقع گردد، زن حقی بر مهریه ندارد و همانگونه که ذکر شد یک مورد استثنا وجود خواهد داشت و آن هم عارضه عنن در مرد است که در این شرایط زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
همچنین در صورتی که اعمال فسخ پس از نزدیکی واقع شود، در این حالت زن مستحق تمام مهریه خواهد بود.
به نظر اغلب حقوقدانان چنانچه فسخ به علت تدلیس زن واقع شود، در هیچ فرضی، یعنی چه در صورت وقوع نزدیکی یا عدم نزدیکی، زن هیچ حقی بر مهریه نخواهد داشت.
گاهی اوقات وصف باکره بودن زوجه در عقد ازدواج شرط شده یا به عنوان یک شرط بنایی، بنای طرفین عقد بر باکره بودن زوجه بوده است.
در این شرایط در صورتی که مشخص شود که زن دارای این وصف نیست، قطعا برای مرد حق فسخ ایجاد خواهد شد و مرد قادر خواهد بود به دلیل باکره نبودن، عقد نکاح را فسخ نماید.
در صورتی که در این خصوص، شرط یا صحبتی بین زوجین رد و بدل نشده باشد، باید اصل را بر ظاهر و شواهد امر قرار داد.
مثلا معمولا از دختران کم سن و سال انتظار میرود که دوشیزه باشند، ولی معمولا خانمهایی که سن بالاتری دارند و ازدواج مینمایند، این حدس و گمان برای آنها وجود دارد که شاید دوشیزه نباشند.
بنابراین از آن جایی که این موضوع جز عیوب مصرح در قانون نیست، پس به صرف باکره نبودن زن، نباید درخواست فسخ نکاح را مطرح کرد.
فسخ عقد نکاح به جهت شرایط خاص و پیچیدهای که قانونگذار برای اثبات آن در مراجع قضایی در نظر گرفته، دارای دشواریهای خاص خود است و تصمیم گیری درست مراجع قضایی در آن بسیار حائز اهمیت است.
در واقع وکیل فسخ نکاح یک وکیل دادگستری است که با دریافت پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری، امکان دفاع از حقوق موکل خود را در مراجع دادگستری دارا بوده و قادر است به آسانی عیوب مربوط به فسخ نکاح را در دادگاه خانواده به اثبات رسانده یا از حقوق هر یک زوجین دفاع نماید.
وکلای مجرب و متخصص دادگستری در مسائل حقوقی، خصوصا حقوق مربوط به خانواده، دارای تخصص و آگاهی کاملی بوده و با اشراف بر قوانین و آییننامهها، به راحتی میتوانند در موضوعات اشاره شده، گره گشای مشکلات موکل خود باشند.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از خدمات وکلای این بنیاد حقوقی در پروسه مطالبه حقوق زوجین در فسخ عقد نکاح، رسیدن به نتیجه دلخواه و مطلوب موکل در کمترین زمان ممکن است.
همچنین صرفه جویی در وقت و هزینه، رهایی از رفت و آمدهای متوالی به مراجع قضایی و دوری از تنشهای چالش برانگیز، وقت گیر و استرسزا در دادگاهها و تامین حقوق طرفین دعوا خصوصا موکل در پروسه رسیدگی به شکایت مطرح شده است.
وکلای مجرب ما در بنیاد وکلا این توانایی را دارند که مطالبه حقوق زوجین در فسخ نکاح را در کمترین زمان ممکن به سرانجام برسانند.
سامانه حقوقی بنیاد وکلا، به عنوان تخصصیترین و البته یکی از قدیمیترین سایتهای حقوقی کشور، امکانات بسیار خوبی را برای مخاطبان و متقاضیان امور حقوقی، فراهم نموده است تا به صورت تخصصی، مشاورههای لازم را در خصوص کلیه مسائل مرتبط با دعاوی خانوادگی، از جمله مشاوره در موضوعات مربوط به فسخ نکاح و بسیاری از موضوعات مرتبط را به صورت تلفنی، آنلاین یا حضوری به متقاضیان ارائه نماید.
بنیاد وکلا، این افتخار را دارد که با بهرهمندی از تجربه وکلا و مشاوران حقوقی کارکشته خود، پاسخگوی بسیاری سوالات و ابهامات هموطنان، در مورد دعوای حقوقی فسخ نکاح باشد.
مشاوران حقوقی حاضر در این بنیاد، با دارا بودن خصوصیاتی همچون روابط عمومی بالا، فن بیان قوی و از همه مهمتر سطح علمی مناسب، آماده ارائه راهکارهای حقوقی در تمامی موضوعات حقوقی به متقاضیان هستند.
در این میان، با مشاوره حقوقی فسخ نکاح در بنیاد وکلا، همواره در تلاش است تا با تولید محتواهای حقوقی کاربردی و تخصصی، پاسخگوی سوالات و مشکلات متقاضیان باشد و رویکرد خود را اینگونه تنظیم نماید که چنانچه فردی، توان مالی کافی برای استفاده از خدمات وکلا و مشاوره حقوقی را نداشته باشد، به راحتی بتوانند با مطالعه دقیق مقالات کاربردی ما در سامانه بنیاد وکلا، از موضوعات متنوعی که توسط وکلای مجرب و کارشناسان حقوقی تهیه گردیده، تا حد ممکن بهره کافی را ببرد.
سامانه حقوقی بنیاد وکلا، با بهرهمندی از وکلای مجرب و متخصص و کارشناسان و مشاوران حقوقی، آماده خدمات رسانی در تمام مسائل حقوقی اعم کیفری، خانواده، اختلافات حوزه کار و روابط کارگر و کارفرما، ارث، حقوق تجارت و شرکتها، دعاوی بینالمللی و سایر موضوعات و مسائل حقوقی است.
این سامانه حقوقی، علاوه بر ارائه مشاورههای حقوقی تخصصی، در زمینه تهیه و تنظیم انواع اوراق قضایی مانند دادخواست، شکوائیه، لوایح دفاعیه، اظهارنامه، تنظیم قراردادهای تجاری و استخدامی و مانند آن، به خدمت رسانی به متقاضیان میپردازد.
در هر حال اگر با مشکل حقوقی رو به رو شدید و احیانا به مشاوره حقوقی نیاز پیدا کردید و یا قصد تنظیم شکوائیه، دادخواست، قراردادهای کاری و سایر اوراق قضایی را داشتید، حتما قبل از هر اقدام حقوقی به سامانه حقوقی بنیاد وکلا مراجعه کنید و از خدمات متنوع این سامانه استفاده نمایید.