به روز بمانید!
آیا مایل هستید اعلانات مربوط به گفتگوهای آنلاین خود را روی دستگاه خود دریافت کنید؟
لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
جستجوی بهترین وکلای پایه یک دادگستری سراسر کشور، انتخاب بهترین وکیل آنلاین (گفتگوی صوتی + چت آنلاین) و وکیل تلفنی (گفتگوی تلفنی) جهت دریافت راهکار سریع حقوقی + امکان ارسال فایل.
۳,۶۵۳ وکیل
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
آنلاین
عقد ازدواج و رابطه زوجیت بین طرفین، تحت تشریفاتی خاص جاری می‌شود که برای از بین رفتن و انحلال آن نیز در قانون شرایطی در قانون عنوان شده است. ازدواج نوعی عقد محسوب می‌شود و طبیعتا می‌توان مقررات مربوط به عقود و قراردادها را تا حدودی برای آن در نظر گرفت.
شاید امکان اجرایی شدن تمامی مقررات عقود و انواع قراردادها برای عقد نکاح امکان پذیر نباشد اما مواردی چون فسخ را می‌توان برای عقد ازدواج نیز تعیین کرد. هر قرارداد و عقدی که بین طرفین امضا می‌شود، ممکن است که روزی به پایان رسد. عقد نکاح نیز به همین است و مانند سایر عقود، در شرایطی خاص به پایان خواهد رسید.
در قانون مدنی، روش‌هایی مانند طلاق، فسخ نکاح، بذل مدت و انقضا مدت، برای پایان دادن به رابطه زوجیت عنوان شده است. فسخ نکاح، روشی رایج برای پایان دادن به عقد ازدواج به شمار می‌رود که احکام و مقررات مربوط به آن در قانون مدنی ذکر شده است.
واضح است كه طلاق و فسخ نکاح، تفاوت هایی با یکدیگر دارند و نمی‌توان این دو موضوع را با یکدیگر مقایسه نمود. هر دو آن‌ها، راه حلی برای پایان دادن به عقد نکاح محسوب شده اما طلاق احکام خاص خود را دارد و کاملا با شرایط فسخ نکاح متفاوت است. فسخ به طور کلی روشی برای پایان دادن یک طرفه به انواع عقود است که در مورد فسخ نکاح نیز رویه به همین صورت است.
در واقع می‌توان گفت که بین طلاق و فسخ نکاح، شباهات‌هایی وجود دارد اما قاعدتا مقرراتی که برای طلاق عنوان شده، مجزا از احکام فسخ نکاح می‌باشد. طلاق و فسخ نکاح، هردو منجر به منحل شدن عقد منجر می‌شود و در این زن و شوهر از هم جدا می‌شوند.
فسخ نکاح به دلیل وجود عیوبی از طرف مرد یا زن مطرح می‌شود و در صورت اثبات آن، عقد صورت گرفته منحل خواهد شد. یک سری معایبی در قانون عنوان شده است که مرد و زن می‌توانند برای فسخ نکاح اقدام کنند. مشکلات جنسی در زوجین، به عنوان موارد اصلی انحلال نکاح محسوب می‌شود.
بحث فسخ نکاح از زمانی آغاز می‌شود که عموما زن و شوهر، قبل از عقد از عیوب خود مطلع نداشته و بعد از عقد نیز به دلیل مطلع شدن از عیوب یکدیگر، در صورت رعایت مقررات و احکام تعیین شده، می‌توانند برای فسخ نکاح اقدام کنند. در خصوص این که متقاضیان فسخ نکاح، چرا طلاق را برای پایان دادن به رابطه زوجیت در نظر می‌گیرند، عوامل مختلفی در این زمینه دخیل هستند اما به دلیل آن که پروسه و مراحل طولانی برای طلاق در نظر گرفته شده است، فسخ نکاح را در این زمینه ترجیح می‌دهند.
احکام مربوط به طلاق را نمی‌توان برای فسخ نکاح در نظر گرفت و بالعکس این موضوع نیز موضوعیت دارد. فسخ نکاح نیز مانند سایر دعاوی حقوقی، فرآیند خاص خود را دارد که از این حیث برای اقامه آن بهتر است با وکیل خوب و کاربلد قرارداد وکالت را امضا کنید.
فسخ بحثی آشنا در مباحث قراردادها محسوب می‌شود که در عقد نکاح نیز بحث فسخ کارایی دارد. در عقد صورت گرفته اگر یکی از طرفین قصد داشته باشد عقد را برهم بزنند و یک طرفه به عقد پایان دهد، اقدام به فسخ قرارداد می‌کند. فسخ در واقع روشی است که در تمامی قراردادها برای پایان دادن یک طرفه به عقد صورت می‌گیرد. بنابراین در بحث فسخ، دو طرف راضی به از بین بردن عقد نیستند و یکی از آن‌ها تمایل به پایان دادن عقد هستند.
حال در مورد فسخ عقد نکاح نیز، یکی از زوجین بر اساس دلایلی که در قانون عنوان شده است، قصد دارد که به رابطه خود به صورت یکطرفه پایان دهد. روش‌های مختلفی برای خاتمه دادن رابطه زن و شوهری وجود دارد که یکی از آن‌ها، فسخ نکاح است. از طریق فسخ نکاح نیز زن و شوهر از هم جدا می‌شوند اما مقرراتی که برای فسخ نکاح تعیین شده است، با ضوابط طلاق متفاوت می‌باشد.
طلاق، تنها راه حل انحلال عقد ازدواج محسوب نمی‌شود اما روشی است که مورد تایید فقه و قانون می‌باشد و شرعا و قانونا، امکان جدایی بین زوجین وجود دارد. فسخ نکاح، پایان دادن رابطه زوجیت به صورت یک طرفه است و طبیعتا در بحث فسخ نکاح، عقد ازدواج به صورت دو طرفه خاتمه نمی‌یابد. در واقع مفهوم اصلی فسخ در عقد نکاح مانند سایر عقود کارایی دارد و یکی از زوجین، یکطرفه عقد را به پایان می‌رساند.
در مورد فسخ نکاح، باید گفت که به دلیل وجود معایبی در زن و شوهر که صراحتا این عیوب در قانون ذکر شده است، رابطه زوجیت پایان می‌پذیرد. زمانی، زن و شوهر می‌توانند برای فسخ نکاح اقدام کنند که عیوب موجود در آن‌ها، در قانون ذکر شده باشد.
همچنین متقاضیان فسخ عقد ازدواج باید به دلایلی که در قانون و شرع مورد بررسی قرار گرفته است را به اثبات برسانند. در صورتی که عیوب مصرح در قانون، از طرف متقاضی برای دادگاه ثابت نشود، فسخ نکاح امکان پذیر نیست.
قانون مدنی، احکام مربوط به طلاق و فسخ نکاح را به صورت جداگانه در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است و این مسئله نشان از تفاوت بارز بین فسخ ازدواج و طلاق است. در فسخ نکاح، مرد و زن که متقاضی این امر هستند، باید دلایلی که به عنوان عیوب فسخ نکاح به شمار می‌روند را در محضر دادگاه ثابت کنند.
در بحث طلاق به جز طلاق از طرف زن، در سایر انواع طلاق حتی طلاق توافقی نیز نیازی به ارائه دلایل طلاق نیست و بدون اثبات دلیل نیز در صورت احراز سایر شرایط، امکان طلاق گرفتن زوجین وجود دارد.
در واقع دلایلی که برای فسخ نکاح در قانون ذکر شده است، برای امر طلاق نیازی به اثبات نیست، هرچند که عمده دلایل مربوط به فسخ نکاح به دلیل وجود بیماری در زن و مرد است که البته می‌توان این دلایل را برای درخواست طلاق نیز در نظر گرفت.
در بخش قبل با مفهوم فسخ نکاح آشنا شدیم. در این بخش قصد داریم به شرایط فسخ نکاح بپردازیم. یک سری ویژگی‌های مربوط به فسخ نکاح وجود دارد که طبیعتا در طلاق نمی‌توان این موارد را مورد بررسی قرار داد. زن و شوهر ممکن است که در طول دوران آشنایی و قبل از آن که با هم عقد کنند، از معایب خود اطلاعی نداشته باشند که بعد از عقد در صورت مطلع شدن از این موضوع، تحت شرایطی که در قانون ذکر شده است، اقدام به فسخ عقد می‌کنند.
اگر زن و مرد، از قبل عقد، در مورد عیوبی که طرف مقابل دارد، مطلع باشد، بعد از آن که با یکدیگر ازدواج کردند، دیگر فسخ نکاح امکان پذیر نیست. در واقع یکی از موارد حق فسخ نکاح این است که زن و شوهر بعد از عقد متوجه معایبی نسبت به هم می‌شوند که قبل از عقد از آن اطلاعی نداشته باشند.
زمانی طرفین حق فسخ را دارند که به واسطه عقد صورت گرفته، متحمل ضرری ناخواسته شده باشند که به واسطه این ضرر و زیان، در نهایت اقدام به فسخ عقد نکاح می‌کنند. در صورتی که عقد نکاح با علم و آگاهی عیوب طرف مقابل، جاری شده باشد، قانونا حق فسخ برای طرف دیگر به وجود نیامده و نمی‌تواند برای فسخ کردن عقد اقداماتی را انجام دهد.
به طور مثال، تصور کنید که زوج دارای بیماری جنسی می‌باشد که زوجه تا قبل از عقد از این عیب شوهر اطلاعی ندارد. بعد از عقد متوجه می‌شود که شوهر او، مبتلا به بیماری جنسی است و در این صورت، می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در قانون برای فسخ نکاح اقدام کند. حال اگر در این شرایط، زوجه با علم و آگاهی کافی برای عقد نکاح اقدام کرده باشد، نمی‌تواند عقد را فسخ کند.
اجرا شدن حق فسخ باید به صورت فوری انجام شود. در واقع اگر یکی از زوجین متوجه عیوبی در طرف مقابل شود، باید همان زمان برای فسخ نکاح اقدام کند و به تبع آن مراحل اقامه دعوا فسخ نکاح را انجام دهد.
بعد از آن که مدتی از این مسئله بگذرد، شخص متقاضی عملا نمی‌تواند برای فسخ نکاح اقدام کند. تصور کنید زوج مشکل بیماری داشته و عقد نکاح نیز بدون اطلاع زوجه از این مسئله برقرار شده باشد. اگر زن فورا اقدامی را برای فسخ نکاح انجام ندهد، ممکن است که بیماری شوهر، به مرور برطرف شده و در این شرایط دیگر زوجه دلیل موجهی برای فسخ نکاح نخواهد داشت.
بر اساس مطالب ارائه شده، برای فسخ نکاح باید دلایلی وجود داشته باشد. مرد یا شوهری که قصد دارد عقد نکاح را فسخ کند، باید برای دادگاه دلایلی را عنوان کند که در قانون مدنی ذکر شده است. ماده 1120 قانون مدنی در این زمینه عنوان می‌کند که عقد نکاح، به واسطه فسخ، طلاق یا بذل مدت در عقد منقطع منحل می‌شود.
این ماده به روش‌های کلی پایان دادن به عقد نکاح اشاره کرده است. بذل مدت و انقضاء مدت که اختصاصا برای عقد موقت محسوب می‌شود. در عقد دائم، بذل مدت وجود ندارد و زن و شوهر می‌توانند به واسطه طلاق از هم جدا شوند. در هر صورت به موجب ماده مزبور، فسخ نکاح به عنوان روشی برای منحل نمودن عقد محسوب می‌شود.
فسخ نکاح منوط به دلایل موجه و قانونی است و بدون آن که طرفین دلیلی را عنوان کنند، امکان حق فسخ عقد را نخواهند داشت. برخلاف طلاق، در صورتی که مرد بخواهد برای وجود عیبی در زن، عقد نکاح را فسخ کند، باید دلیل ارائه کند. در طلاق از طرف مرد، نیازی برای آن که شوهر دلیلی را برای طلاق بیاورد، نیست و به صرف پرداخت حقوق زن و انجام مراحل طلاق، دادگاه حکم طلاق را صادر می‌کند.
در صورتی که زن و شوهر، متقاضی فسخ نکاح باشند، باید ادله محکمه پسندی در این زمینه داشته باشند. بدون ارائه دلایل موجه و قانونی، طرفین نمی‌توانند برای فسخ نکاح اقدامات لازم را انجام دهند. مواردی که برای فسخ نکاح در نظر گرفته شده است، شامل عیوبی مصرح در قانون برای مرد و زن است.
فسخ نکاح مانند طلاق می‌تواند از طرف مرد یا زن صورت گیرد. عیوبی در مرد، منجر به ارائه درخواست فسخ نکاح در زن و همچنین وجود معایبی در زن باعث می‌شود تا مرد اقدام به فسخ نکاح نماید.
عیوب مربوط به مرد و زن، عمدتا به وجود بیماری های خاصی که اختصاصا برای مرد و زن است. این بیماری‌ها می‌تواند در ارتباط با مشکلات جنسی باشد و بیماری‌های دیگر. لازم به ذکر است که هر نوع عیب و بیماری نمی‌تواند دلیلی برای فسخ نکاح محسوب شود.
در واقع برای فسخ نکاح باید به عیوبی اشاره شود که در قانون مدنی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین هر یک از زوجین، باید به موارد فسخ نکاح که در مواد 1122 و 1123 قانون مدنی، اشاره شده است، استناد کنند. در واقع موارد فسخ نکاح به عیوب مختص زن و مرد در ارتباط است و همچنین برخی از عیوب نیز بین زن و مرد مشترک است که سبب ایجاد حق فسخ نکاح برای طرفین خواهد شد.
عیب مشترک زن و مرد برای فسخ نکاح، جنون اعم از مستمر و ادواری است. طبق ماده 1121 قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین، به شرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ است. برای فسخ نکاح، تفاوتی بین جنون ادواری و مستمر نمی‌کند و در هر صورت، اگر یکی از طرفین دچار جنون شوند، حق فسخ نکاح را برای طرف دیگر به وجود می‌آورد.
مورد دیگر در ارتباط با فسخ نکاح، در ماده 1128 قانون مدنی بررسی شده است. طبق این ماده، هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل، حق فسخ خواهد بود. خواه وصف مذکور، در عقد تصریح شده یا عقد از ابتدا بر آن واقع شده باشد.
در واقع می‌توان گفت که جدای از عیوب مرد و زن، عدم صفت شرط شده در بین طرفین بعد از عقد نیز می‌تواند به عنوان یکی دیگر از دلایل فسخ نکاح برای طرفین باشد. به طور مثال، شوهر قبل از عقد ادعا می‌کند که شغل او پزشک است و زوجه نیز با این شرایط با او ازدواج می‌کند. بعد از عقد مشخص می‌شود که شوهر، پزشک نیست و شغل دیگری دارد. در این صورت زوجه حق دارد که عقد نکاح را فسخ کند.
برای ارائه درخواست فسخ نکاح از طرف زن، شرایطی خاص وجود دارد که انجام این کار نیازمند مشورت با وکیل متخصص در امور نکاح است. وکیل فسخ نکاح از طرف زن، به موکل خود در ارتباط با نحوه اقامه دعوا کمک می‌کند. اگر خانم‌های متاهل، قصد دارند که درخواست فسخ نکاح بدهند، باید با شرایط قانونی این امر آشنا باشند.
دلایلی که برای فسخ نکاح از طرف زن مطرح می‌شود، باید منطبق با ماده 1122 قانون مدنی باشد. به موجب این ماده، عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
موارد مزبور، همگی به عیوب جنسی در مرد اشاره دارند که حق فسخ را برای زن به وجود می‌آورد. خضاء و عنن به عنوان یکی از بیماری‌های شایع جنسی در بین آقایان است که طبیعتا زوجه با این شرایط نمی‌تواند رابطه جنسی مطلوب و در حد ایده آل داشته باشد.
بیماری‌های مزبور در زوج، اگر به نحوی باشد که حتی زوجین برای یک مرتبه هم با رابطه جنسی نکرده باشند نیز می‌تواند دلیلی برای فسخ نکاح باشد. مقطوع بودن آلت تناسلی شوهر نیز در صورتی که امکان انجام نزدیکی بین طرفین وجود نداشته باشد، حق فسخ عقد نکاح را برای زوجه به وجود می‌آورد.
تمامی این موارد، به دلیل وجود مشکل جنسی در آقا، باعث می‌شود تا خانم نتواند با همسر خود رابطه جنسی داشته باشد. هر یک از زوجین، یک سری نیازهایی دارند که باید بتوانند آن‌ها را برطرف کنند. حال وجود بیماری جنسی در آقا، می‌تواند باعث شود تا خانم نتواند رابطه زناشویی را تجربه کند یا در صورت تجربه رابطه، لذتی را در این زمینه نبرد. در این صورت قانون به زنان این اختیار را داده است که بتوانند عقد نکاح را به دلیل وجود عیوب جنسی در مرد، فسخ کنند.
لازم به ذکر است که مواردی که در ماده 1122 قانون مدنی برای فسخ نکاح عنوان شده است، می‌تواند به عنوان دلایلی برای طلاق از طرف زوجه نیز مطرح شود. در واقع این موارد، دلایلی موجه برای طلاق به علت عسر و حرج محسوب شده که زوجه از طریق این دلایل می‌تواند درخواست طلاق نیز به دادگاه بدهد. البته که مراحل طلاق کاملا با فسخ نکاح متفاوت است و در فسخ نکاح دیگر نیازی به انجام مراحلی که برای طلاق عنوان شده است، نیست.
همانطور که برای فسخ نکاح از طرف زن، عمدتا وجود وکیل نیاز است، فسخ نکاح از طرف مرد نیز می‌تواند با بهره مندی از وکیل انجام شود. شوهر نیز طبق قانون این حق را دارد که در صورت وجود عیوبی در زن، بتواند اقدام به فسخ عقد نکاح کند. در صورتی که آقا، متقاضی فسخ نکاح باشد، باید مراحلی را در این زمینه انجام دهد. حال اگر در این زمینه، شوهر وکیل گرفته باشد، تمامی فرآیند مربوط به فسخ نکاح از طرف وکیل انجام می‌شود.
تفاوت خاصی بین انجام مراحل فسخ نکاح از طرف مرد و از طرف زن نمی‌کند و صرفا در زمینه دلایل فسخ نکاح می‌توان تفاوتی را یافت. فسخ نکاح از طرف آقا نیز نیازمند وجود معایبی در زن است که در ماده 1123 قانون مدنی، به آن اشاره شده است. طبق این ماده، عیوب زیر در زن موجب حق فسخ نکاح برای مرد خواهد شد:
موارد مزبور، به عنوان عیوب مختص زن به شمار می‌رود و شوهر به واسطه این موارد، حق فسخ نکاح را خواهد داشت. عمده عیوب موجود در زن که سبب حق فسخ نکاح برای مرد می‌شود، به دلیل مبتلا شدن به انواع بیماری اعم از بیماری‌های جنسی است. قرن یکی از بیماری‌های شایع جنسی برای خانم ها است که عملا امکان رابطه جنسی در این شرایط برای مرد وجود ندارد.
لازم به ذکر است که بیماری‌های غیر جنسی نظیر زمین گیری و نابینایی از هردو چشم، دلیلی برای حق فسخ نکاح از طرف آقا خواهد بود.
بر اساس ماده 1124 قانون مدنی، عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ نکاح برای مرد خواهد شد که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته باشد. در واقع اگر عیوب مختص زن در زمان عقد وجود نداشته باشند، مرد نمی‌تواند برای فسخ نکاح اقدام کند.
در صورتی که شوهر از این عیوب زن مطلع بوده و برهمین اساس، با زوجه عقد نکاح نیز کرده باشد، حق فسخ نکاح را ندارد. در واقع اگر شوهر قبل از عقد، از معایب همسر خود اطلاع داشته و با این شرایط، برای عقد نکاح نیز اقدام کرده باشد، نمی‌تواند عقد ازدواج را فسخ کند. این موضوع در مورد فسخ نکاح از طرف زن نیز مطرح است و با وجود آگاهی از معایب شوهر، با او ازدواج کرده باشد، بعد از عقد حق فسخ آن را ندارد.
مورد مزبور در ماده 1126 قانون مدنی نیز اشاره شده است که طبق این ماده، هر یک از زوجین که قبل از عقد علم به امراضی که در مواد 1122 و 1123 قانون مدنی ذکر شده را در طرف دیگر داشته باشند، منجر به فسخ عقد نکاح نخواهد شد. ماده 1125 قانون مدنی در این زمینه نیز عنوان می‌کند که جنون و عنن، در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود، موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.
فسخ نکاح به موجب دلایلی که در قانون مدنی اشاره شده است و در بخش‌های قبلی آن‌ها را مورد بررسی قرار دادیم، انجام می‌شود. در صورتی که زن و شوهر قصد فسخ نکاح را داشته باشند، باید مانند سایر دعاوی حقوقی، مراحل مشخصی را انجام دهند. برهمین اساس لازم است که متقاضیان فسخ نکاح با وکیل ماهر در این زمینه مشورت گرفته و در صورت تمایل، قرارداد وکالت با او امضاء کنند.
در صورتی که برای طرح این دعوا وکیل داشته باشید، دیگر نیازی به انجام مراحل طولانی دادرسی نخواهید بود و وکیل به جا شما تمامی فرآیند ثبت شکایت را انجام می‌دهد. مراحلی که برای طرح دعوا فسخ نکاح باید از طرف وکیل انجام شود، مانند دعاوی دیگر حقوقی است.
بر همین اساس، لازم است که ابتدا وکیل به تنظیم دادخواست مبادرت نموده و بعد از آن، دادخواست تنظیم شده را در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، ثبت کند. ثبت دادخواست تنها مراحل ابتدایی برای اقامه دعوا فسخ نکاح محسوب می‌شود. با ارائه دادخواست و ثبت آن، پرونده برای رسیدگی به دادگاه خانواده ارجاع داده می‌شود.
سپس وکیل باید به دادگاه مراجعه کرده و جلسات دادرسی را انجام دهد. مدارک لازم جهت اثبات دلایل فسخ نکاح بلید ضمیمه دادخواست شده و تحویل دادگاه شود. در صورت اثبات این دلایل برای دادگاه، حکم فسخ نکاح صادر می‌شود.
با توجه به مراحلی مختلفی که برای اقامه دعوا فسخ نکاح در نظر گرفته شده است، موکلین بهتر است که حتی الامکان وکالت اینگونه پرونده‌ها را بر عهده وکیل متخصص و مجرب قرار دهند. همچنین به جهت آن که موکلین از فرآیند ثبت شکایت آگاهی کافی ندارند، باید در این زمینه وکیل بگیرند و در صورتی که قصد دارند شخصا برای انجام طرح دعوا اقدام کنند، باید از مشاوره حقوقی فسخ نکاح وکلا ماهر در این حوزه استفاده کنند.
یکی از موارد مهم برای موکلین در زمان گرفتن وکیل، میزان حق الوکاله است. موکلین باید به این نکته توجه داشته باشند که عموما برای حق الوکاله، دستمزد نسبتا بالایی در نظر گرفته شده است و بر اساس شرایط خود برای اخذ وکیل اقدام کنند.
حق الوکاله وکلا به طور معمول با توافق بین طرفین انجام می‌شود و عموما نمی‌توان در این زمینه هزینه ثابت و مشخصی را تعیین نمود. در واقع برای دعاوی مختلف، حق الوکاله متفاوت است
در ارتباط به دعاوی نکاح و فسخ نکاح، نیز رویه به همین صورت است و وکیل طی توافق با موکل خود، حق الوکاله را تعیین نموده و سپس آن را به صورت یکجا یا بر اساس توافق انجام شده دریافت می‌کند. البته در این زمینه نیز میزان تجربه وکلا برای حق الوکاله، شرط است و عموما وکیل با تجربه بالا، حق الوکاله بیشتری را از موکلین دریافت می‌نمایند.
بنابراین می‌توان گفت که هزینه حق الوکاله وکیل در خصوص دعوا فسخ نکاح، به معیارهای مختلفی بستگی دارد و عملا تعیین میزان هزینه در این زمینه امکان پذیر نیست.
اما به طور کلی، مجموعه بنیاد وکلا برای رفاه حال موکلین، حق الوکاله مناسبی را برای دعاوی فسخ نکاح تعیین کرده است که با بهترین شرایط ممکن می‌توانید برای اخذ وکیل اقدام نمایید.
وجود وکیل در طرح تمامی دعاوی حقوقی لازم است که البته قانون در این زمینه طرفین دعوا را ملزم به گرفتن وکیل نمی‌کند. برای اقامه دعوا فسخ نکاح، بر اساس اختیار خود می‌توانید وکیل بگیرید یا شخصا برای ثبت شکایت اقدام کنید.
تجربه ثابت کرده است که انجام مراحل دادرسی، بدون وکیل شرایط را برای رسیدگی به پرونده دشوار نموده و در اغلب مواقع، طرفین دعوا با مشکلاتی در طرح دعوا مواجه خواهند شد.
با بررسی سوابق ارائه خدمات حقوقی بنیاد وکلا به وضوح می‌توان به این موضوع پی برد که وکلای ماهر و متخصصی در این مجموعه فعالیت می‌کنند. وجود وکلا و حقوقدانان برجسته سراسر کشور در بنیاد وکلا باعث شده است که برای انتخاب وکیل، این مجموعه در اولویت موکلین و متقاضیان در سراسر کشور قرار گیرد.
جهت انتخاب وکیل در خصوص امور مرتبط با فسخ نکاح، کافیست با کارشناسان ما در ارتباط باشید تا راهنمایی‌های لازم در این زمینه در اختیارتان قرار گیرد و بتوانید بهترین وکیل را برای وکالت در طرح این نوع دعوا داشته باشید.
