آیا مایل هستید اعلانات مربوط به گفتگوهای آنلاین خود را روی دستگاه
خود دریافت کنید؟
در پنجره باز شده روی دکمه Allow کلیک کنید...
لطفاً اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
تلفن تماس:
شما میتوانید درخواست ارزیابی حقوقی خود را بطور مستقیم برای ارسال کنید و در کوتاهترین زمان ممکن از ایشان پاسخ
بگیرید.
لطفا دقت داشته باشید، شما در هر روز تنها
میتوانید ۳
درخواست ارزیابی حقوقی رایگان ویا ارتباط مستقیم با متخصص ثبت نمایید.
همچنین دقت داشته باشید درصورت عدم انتخاب متخصص، پیام شما برای تمامی متخصصان ارسال شده و ایشان
می توانند ارزیابی خود را از درخواست شما مطرح نمایند.
«چون پدر احتیاج به حمایت دارد قرار بر این شد که هر کدام از دو پسر او را نزد خود قبول داشته باشد سهم زمین پدر متعلق به او و مبلغی پول که دارد به آن شخص تعلق گیرد که چون یکی از پسران او را پذیرفت سهم پدر نیز بعد از فوت به این پسر تعلق دارد.»
چنین عبارتی در سندی که پدر در زمان حیات نوشته، به نظر شما اساتید هبه یا صلح است یا وصیت؟
در ضمن قبض در زمان عقد سند انجام شده. پدر نیز در سلامت کامل عقلانی و جسمانی بوده.
طبق ماده ۸۲۵ قانون مدنی، وصیت تملیکی به این صورت است که موصی (وصیتکننده) عین یا منفعتی از مال خود را برای زمان بعد از فوتش به شخص دیگری تملیک کند. در این حالت، چون تملیک مال به بعد از فوت موکول شده است، به نظر میرسد که این سند وصیت تلقی میشود.
هبه طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، عقدی است که به موجب آن، شخصی مالی را به رایگان به دیگری میبخشد و طرف مقابل آن را قبول میکند. از آنجا که در این سند، انتقال مالکیت مال به بعد از فوت موکول شده است، با هبه متفاوت است.
در مورد صلح نیز، ماده ۷۵۸ قانون مدنی اشاره دارد که صلح ممکن است برای رفع اختلافات موجود یا جلوگیری از بروز اختلافات احتمالی در آینده منعقد شود و میتواند به جای هبه، اجاره، بیع و غیره باشد. با توجه به توضیحات شما و اینکه انتقال مال به بعد از فوت موکول شده است، به نظر نمیرسد که این سند صلح باشد.
با توجه به موارد فوق و اطلاعات موجود، این سند بیشتر به وصیت شباهت دارد.
این پاسخ توسط هوش مصنوعی تولید شده است. لطفاً
توجه
داشته باشید که ممکن
است اطلاعات
ارائهشده
بهطور کامل دقیق
یا قابل اعتماد نباشد. توصیه میشود برای تأیید صحت اطلاعات، به مشاوره وکلای مجرب مراجعه کنید.
بادرود
با توجه به اینکه پدر در زمان حیات سند را تنظیم کرده، قبض نیز انجام شده و قصد انتقال مالکیت به یکی از فرزندان بوده، این عمل هبه محسوب میشود و نه وصیت یا صلح، زیرا انتقال مالکیت فورا واقع شده و شرط اجرا بعد از فوت ندارد
با سلام و وقت بخیر،
بررسی عبارت شما:
"چون پدر احتیاج به حمایت دارد قرار بر این شد که هر کدام از دو پسر او را نزد خود قبول داشته باشد سهم زمین پدر متعلق به او و مبلغی پول که دارد به آن شخص تعلق گیرد که چون یکی از پسران او را پذیرفت سهم پدر نیز بعد از فوت به این پسر تعلق دارد."
و نکته مهم: "قبض در زمان عقد سند انجام شده. پدر نیز در سلامت کامل عقلانی و جسمانی بوده."
با توجه به این نکات، به نظر میرسد این سند به بهترین وجه در قالب عقد صلح، از نوع "صلح عمری" جای میگیرد.
توضیح صلح عمری:
در یک صلح عمری، پدر (مصالح) در زمان حیات خود، مالکیت (رقبه) مال (زمین و پول) را به یکی از پسران (متصالح) که شرط نگهداری از او را پذیرفته است، منتقل میکند. این انتقال مالکیت فوری و در زمان عقد صورت میگیرد و لذا قبض در زمان عقد سند کاملا منطقی است.
اما در این نوع صلح، پدر برای خود حق انتفاع (حق استفاده و بهرهبرداری از مال) را برای مدت عمرش (یا عمر متصالح یا شخص ثالث) حفظ میکند. به همین دلیل، عبارت "سهم پدر نیز بعد از فوت به این پسر تعلق دارد" به معنای آن است که حق انتفاع پدر نیز پس از فوتش از بین رفته و مالک (پسر) میتواند به صورت کامل و بدون هیچ قیدی از مال خود بهرهبرداری کند. در واقع، مالکیت (رقبه) از همان ابتدا به پسر منتقل شده، اما منافع (حق استفاده) تا زمان فوت پدر با خود او باقی مانده است.
نتیجهگیری:
با توجه به وجود شرط (نگهداری از پدر)، انتقال مالکیت در زمان حیات و وقوع قبض، و همچنین قید "بعد از فوت" که به حفظ حق انتفاع پدر برای مدت عمر اشاره دارد، این سند به احتمال بسیار زیاد یک عقد صلح از نوع صلح عمری محسوب میشود.
چرا نه هبه و نه وصیت؟
* چرا هبه نیست؟ اگرچه قبض در هبه نیز وجود دارد، اما وجود شرط "نگهداری از پدر" و قید "بعد از فوت" (که ناظر به کامل شدن بهرهبرداری از منافع است) آن را از یک هبه ساده متمایز میکند و بیشتر به صلح شباهت میدهد. ضمنا هبه از عقود جایز است (قابل رجوع)، در حالی که صلح از عقود لازم است و پدر نمیتواند یک طرفه آن را فسخ کند.
* چرا وصیت نیست؟ مهمترین دلیل، انجام "قبض در زمان عقد سند" است. در وصیت، انتقال مالکیت و قبض فقط بعد از فوت موصی ممکن است.
اهمیت تشخیص:
این تشخیص از نظر قانونی بسیار مهم است، زیرا:
* صلح عمری یک عقد لازم است: پس از تحقق، پدر نمیتواند به طور یکجانبه از آن رجوع کند.
* مشمول قاعده ثلث نیست: بر خلاف وصیت، صلح عمری شامل محدودیت یک سوم اموال نمیشود و بر تمام مال مورد صلح نافذ است.
* بعد از فوت پدر، ملک از وراث دیگر قابل مطالبه نیست: زیرا مالکیت آن (رقبه) در زمان حیات پدر منتقل شده است.