آیا با مطالب گفته شده امکان نقض رای در تجدیدنظر خواهی خوانده وجود دارد یا خیر؟
باسلام
اینجانب جهت بطلان یک فقره مبایعه نامه خرید زمین مزروعی علیه برادر خویش که ادعا می کرد از پدرمان (که اکنون در قید حیات نیستند) خریداری نموده است، به دادگاه شکایت نموده ام
مدیر بنگاه که ذیل مبایعه نامه را امضاء و مهر کرده است بیان داشته اند که بعلت شاغل بودن در یک اداره، چندین مبایعه نامه را سفید، امضاء و مهر کرده و در گاوصندوق بنگاه قرار داده است تا در صورت معامله ای با مشکل مواجه نشوند و یکی از شهود (شاهد دیگر فوت نموده اند) مبایعه نامه که کاتب مبایعه نامه نیز بوده است در دادگاه هم شهادت داده اند که بنده مبایعه نامه را بنا به اظهار خوانده (برادرم) نگارش نموده ام . و مدیر بنگاه و کاتب مبایعه نامه بیان کرده اند از چنین معامله ای اطلاع ندارند و فروشنده را در زمان امضاء مبایعه نامه رویت نکرده اند و مبایعه نامه را صوری پنداشتند.
و همچنین شاهد و اسنادی مبنی بر اینکه در زمین مزروعی کشت انجام داده ایم به دادگاه ارائه کرده ایم.
اما برادرم در دادگاه مدعی شده که ثمن معامله را پرداخت کرده و از زمان خرید (سال ۸۵) املاک زراعی کامل در تصرف او بوده است. دادگاه از او مدارک و شاهدین پرداخت ثمن و تصرف املاک زراعی را خواسته بود اما هیچگونه مدارک و حتی شاهدی بر ادعای خود به دادگاه تحویل نداد.
قاضی پرونده جهت اطمینان خاطر و به خواست وکلای خواهان و خوانده دستور به معاینه و تحقیق محلی از همسایگان زمین زراعی داده اند، که چه اشخاصی از تاریخ مبایعه نامه تا فوت فروشنده در زمین زراعی زراعت داشتند و از فروش املاک به خریدار اطلاع دارند یا خیر؟
**مبایعه نامه در سال ۸۵ نگارش شده و پدرم در سال ۹۰ فوت کرده است**
در معاینه محلی برادرم شهودی معرفی کرد اما شهود برادرم اهل محل (روستا) نبودند و یکی از شهود عنوان داشتند که معامله پیش آنها صورت گرفته ولی آنها مبایعه نامه را امضا ننموده اند. ولی شهود ما همگی اهل روستا و همسایه زمین زراعی بوده اند. و خود رییس دادگاه در محل معاینه شخصا حضور داشتند.
ولی مهمتر از همه برادرم در دادگاه مورد نظر یک پرونده کیفری داشت که محکوم به پرداخت دیه شده بود و بعد از اعتراض آن و در مرحله تجدیدنظر در درخواست تقسیط دیه مورد مهمی را به صراحت بیان کرده بود که هیچگونه زمین زراعی نداشته و زمین هایی که در آنها فعالیت کشاورزی می نماید بعنوان سهم الارث پدری بوده و به وی (برادرم ) تعلق ندارد و همچنین استشهادیه محلی نیز فراهم کرده بود که املاک زراعی ندارد .
**برادرم در جلسه دادرسی بیان کرده بود پدرم در معیت پسرعمویم مبایعه نامه را اثر انگشت زده است اما در استشهادیه محلی مربوط به پرونده کیفری،پسر عمویم و چندتن از اهالی روستا در استشهادیه عنوان کرده بودند برادرم هیچگونه زمین زراعی ندارد و همگی متعلق به وراث است و اهالی روستا و مخصوصا پسرعمویم ذیل استشهادیه را امضا کرده بودند.**
ریاست دادگاه با استناد به شهادت مدیربنگاه و کاتب مبایعه نامه و رد شهادت شاهد برادرم در تحقیق محلی بعلت تناقض در گفته ها و همچنین سایر شهود برادرم که خرید املاک را از برادرم شنیده اند و بیان کردن شهادت خود در پرونده کیفری که اعلام داشته هیچگونه املاک زراعی ندارد رای به بطلان مبایعه نامه دادند.
از وکلای محترم خواستارم درباره موارد زیر بنده را راهنمایی کنند
برادرم به مدت دو سال زمینهای کشاورزی وراث را تصرف کرده و کشت انجام میدهد آیا برادرم برای سال سوم میتواند در زمینها کشت و زرع انجام دهد؟(با توجه به رای دادگاه)
اگر بنده به دادگاه مورد دعوا لایحه ای تقدیم کنم آیا به خوانده یا وکیل آن با پیامک اطلاع رسانی میکنند یا خیر؟
سپاسگذار از توجه وکلای عزیز و محترم
عذرخواهی جهت طولانی بودن مطالب بالا