شهادت دروغین را چگونه پیگیری کنیم؟
با سلام . پدربزرگم در قید حیات نیستند . مادربزرگم یک زمینی دارد که دخترهایش روی آن زمین -------- زدن و مادر پیر را بزور تهدید و ترساندن وادار میکنند آن زمین را بدهد به دخترهایش. و بهیچ وجه حاضر نیستند سر سوزنی به برادرها چیزی برسد . سند آن زمین را مادر داد به یکی از پسرهایش تا بگذارد بنگاه تا مشتری برایش پیدا شود و سهم همه را بدهد. بعدش چون دخترها بهش فشار اوردند رفت همه جا گفت سند را دزدیده است یکی دیگر از برادرها, مادر را با قسم و آیه که هیچ نیت سوئی نداریم درخواست کردند وکالت بلاعزل بدهد تا چون مادر پیر و ناتوان است و نمیتواند وارد معامله شود خودشان کارهای معاملاتی را انجام دهند و سپس کل مبلغ را به عدالت بین همدیگر تقسیم کنند مادر به میل خود اینکار را کرده است الان دخترها بو بردند ازین قضیه و فشار ها را بر مادر پیر دو چندان کرده اند و وادار کردند مادر علیه پسرانش شکایت کند که با تهدید و کتک مرا وادار کردند تا مهر بزنم. چهار تا خواهر و یک خواهر زاده معتاد هم بعنوان شاهد در دادگاه شهادت دروغین میدهند که پسران با کتک و تهدید به اینکه اگر اینکار را نکنی دارت میزنیم وادار کردند تا مهر بزند در حالیکه همه شاهد هستند پسرها همیشه با تواضع پیش مادر سر خم کردند و به احترام برخورد کردند. یک دروغ علنی و شاخدار به زبان مادر پیر هشتاد ساله زدند و شکایت تنظیم کرده و شهادت کذب داده اند. حالا ما میتوانیم علیه شهادت دروغ شاهدان شکایت کنیم؟ عروس ها و فرزندانش همیشه شاهد بودند که بالاتر از گل چیزی به مادر نگفتند و مادر هم همیشه اهل افترا و بهتان زدن بوده و هست چون پیر است همیشه کوتاه امدند و همچنان حرمتش را حفظ کردند. حتی یکی از دخترهای خودش هم سال پیش با همسرش رفته بودند خانه مادرش و بحث کرده بودند پشت سرشان مادر همه جا پخش کرده بود که دخترم با شوهرش امدند مرا زدند و رفتند الان همان دختر هم شهادت کذب داده است علیه برادرانشان که مادرم را زدند قابل ذکر است پیامهای تهدید امیز یکی از دخترها هست که میخواستند با تهدید به اینکه بیایید جمع شویم و مادر را بترسانیم که از خانه پدریمان تو را میندازیم بیرون تا مادر حریص به مال دنیا بترسد . ولی پدرم مخالفت شدید کردند که خدا را خوش نمی آید و دور از انسانیت هست گناه دارد . الان مادر پیر را مثل گروگان در خانه خودش اسیر نگه داشتند و آیفون را کندند و اجازه نمیدهند مادر با کسی حرف بزند و خودشان از زبان مادر حرف میزنند و دروغ میگویند. و پسرها هر وقت خواستند به خانه مادر بروند در را باز نکرده و زنگ زدند به صد و ده که برادرها آمده اند تا مادر و ما را بزنند بیایید به دادمان برسید
عذر میخوام طولانی شد راهنمایی بفرمایید.