آیا می توان این پرونده را جهت اعتراض به دیوان عالی کشور ارجاع نمود؟
با عرض سلام و احترام
فردی از بنده به اتهام توهین و ایراد صدمه بدنی که فقط سه خراشیدگی حارصه بوده،افترا،جنجال و اخلال در نظم عمومی شکایت کرده که به جز دو مورد اول باقی اتهامات در دادسرا رد و قرار منع تعقیب برای آنان صادر گشت.
این در صورتی است که شخص شاکی این جرایم را انجام داده و آن را به بنده نسبت داده است و به هیچ عنوان حاضر به ارائه فیلم دوربین های مداربسته محل کار خود که به وضوح انجام جرایم توسط خود ایشان را اثبات میکند نیست و شهادت دو تن از شهود ایشان که رابطه خادم و مخدومی نیز با شاکی دارند در مورد اتهام های رد شده توسط دادسرا و طبق نظر دادیار محترم مخدوش است ، دارای اقتناع وجدانی نیست و کل حادثه یک در گیری ساده بوده نه اخلال در نظم عمومی و در مواردی هم که به دادگاه ارجاع شده با توجه به قرائن و امارات ارجاع شده نه دلیل .
شهادت شهود بنده که ده تن از کسبه محترم محل بوده و علاوه بر شهادت در دادسرا به وسیله استشهادیه ای شهادتشان در پرونده موجود می باشد.
همچنین در گزارش پلیس ذکر شده که آلات ضرب و جرح وجود نداشته و طبق گزارش پزشکی قانونی صدمات بر اثر برخورد جسم سخت ایجاد شده در صورتی شهود شاکی حتی در اظهارات خود که دو روز پس از حاثه بوده در اینمورد به چیزی اشاره نکرده اند ولی سه ماه بعد در دادسرا ادعا کرده اندکه یک جسم تیز دست من بوده که ندیدیم چه بود و جالب تر اینکه خود شاکی نه در اظهارات و نه در اظهاراتش نزد دادیار محترم به این نکته اشاره ننموده است.
با توجه به شرایط فوق چند سوال داشتم:
۱-آیا با مخدوش بودن شهادت شهود ایشان در سه اتهام، و اینکه دادیار محترم به شهادت ایشان در مورد دو اتهام اول به شهادت ایشان برای ارجاع پرونده به دادگاه استناد ننموده ، شهادتشان در کلیه اتهامات مخدوش است؟
۲-آیا با توجه به کلمات"قرائن و امارات"تصمیم گیری با توجه بررسی پرونده به قاضی واگذار شده یا انتساب اتهام به بنده از نظر دادیار قطعی می باشد؟(البته در ابلاغیه جلسه دادگاه را جهت "بررسی"ذکر نموده اند)
۳-اگر پرونده در دادگاه تجدید نظر رفته و رای صادر شود آیا می توان این پرونده را جهت اعتراض به دیوان عالی کشور ارجاع نمود یا اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر برای پرونده های پیچیده تری است؟
از بذل عنایت شما سپاسگزارم.
وقت خوش