با توجه نفوذ ایشان در هییت بدوی رای به نفع ایشان صادر شد و هییت بدوی به کسر از حقوق بنده نموده، چه کنم؟
با سلام. در بهمن ماه در محل کارم بودم و ساعت ۲ شیفتم در حال اتمام بود که از سوی علوم پزشکی گفتن شرایط بحران پیش آمده و باید در محل کار باشید پرستار میباشم.و بنده مادر فرزند ۷ ماهه میباشم و بنده در محل کار ماندم شرایط بحران به دلیل گیر افتادن افغانی ها در ارتفاعات برفی بوده است که فقط ۴ نفر به بیمارستان منتقل شدند و ساعت ۵ اتمام بحران زده شد و بنده به رییس بیمارستان مراجعه کردم و ایشان در محل کار نبودن بخاطر استرس کاری(از زمان شروع بحران تا اتمام) و به رییس شبکه شهرستان که همسر ایشان میباشد رجوع کردم و ایشان به دیگران افراد مجرد و دیگر پرسنل که خودش صلاح دونست اجازه خروج داد اما به بنده اجازه خروج نداد که با توجه فرزند بنده شیر خوار بوده و بنده و فرزندم دلتنگ بودم که نزدیک به ۱۱ ساعت فرزندم رو ندیده بودم و با توجه به شرایط و تماس های مکرر توسط خانواده ام پدرم به همراه برادر و مادرم و فرزند شیرخوارم به محل کار من آمدند تا به بچه شیر بدهم که پدرم با ادب و احترام از رییس شبکه خواست اجازه بدهن تا من به منزل بیایم و به فرزندم برسم که رییس شبکه با توهین به پدرم و برادرم که اینجا من تصمیم میگیرم که حتی میتونم اجازه ندهم ایشان یک هفته به منزل بیاییند و بردارم در حضور همکاران بنده گفتن شما طبق قوانین چنین حقی نداری و برادرم با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و قبل آمدن پلیس رییس شبکه با توهین و فحاشی از حراست بیمارستان خواست که اینان رو از اینجا بنداز بیرون میخوام فوتبال نگاه کنم(مسابقه تیم ملی)
و گزارش ۱۱۰ هم این مطلب رو ذکر کردم.
که رییس شبکه تهدید کرد که شما را اخراج و به هییت بدوی معرفی میکنم.
ایشان با دروغ و بزرگ نمایی در گزارش به هییت بدوی اعلام نموده که بنده قشون کشی کردم به بیمارستان در حالیکه پدر بنده شخصی متدین و شناخته شده و ۶۰ ساله و برادرم کارمند و آگاه به ضوابط اداری بوده و هیچ وقت این کار رو انجام نداده اند و دوربین های بیمارستان گواه این موضوع میباشد.
در ادامه با توجه نفوذ ایشان در هییت بدوی رای به نفع ایشان صادر شد و هییت بدوی به کسر از حقوق بنده به مدت ۶ ماه و مبلغ ماهانه ۷۰۰ تومن رای صادر نموده است
بنده هم قصد شکایت به دیوان عدالت اداری را دارم و از شما عاجزانه و بعنوان برادر خواهش میکنم بنده را کمک نموده چون پیش چند نفر که رفتم حرفهای متناقض میگن و این باعث دلشوره بنده شده است