میتونم عنوان کنم که صلح نمودن و منم فروختم به یکی دیگه؟
با سلام
۵ سال پیش پدرخانم بنده توی مراسم خوایتگاری گفتن که بجای سکونت کنار پدرم ایشون یک واحدی تهیه کنن و ساکن اونجا بشیم، ظاهرا نیت خیر بنظر میرسید، اما یکماه بعد از محضر یک واحدی خریده شد که به اندازه یک سوم قیمت خرید، من هزینه تعمیرات و ساخت و ساز و تغییر کلی کردم، مثلا ۱۰۰ تومن خریده شد من ۳۵ تومن هزینه کردم
کل ۵ سالم زوجه سر هر بحثی میگفت از خونمون برو، چندبار خونه اجاره کردم خودکشی کرد نیومد. پارسال قرارداد دست نویس بینمون نوشتیم که اون ملک بخاطر هزینههای تعمیرات و نوهی مذکری که خانومم بدنیا آورد (فقط دختر دارن و نوه دختر) اختیارش تماما دست منه میخوام بفروشم نفروشم یا هرکاری بکنم خلاصه وکالت کامل در مورد ملک و صلح تمام ۶ دانگ
حالا چون اختلاف پیدا کردیم، اومدن قرارداد رو بهمراه خیلی چیزا دزدیدن
۱_ رفع تصرف عدوانی مطرح کردن که بنده ثابت کردم از روز قرارداد تحویل بندس خونه و سبق تصرف با منه
۲_ ملک سند نداره و قولنامهای هست و وکالت فروش ثبتی دارن ایشون
۳_ بنده با همه مدارک اعم از فیلم و عکسو شهود و حتی اوستاکارای همه تعمیرات و فیشای واریزی کاملا قدرت اثبات الزام به تعمیرات رو دارم و ۱۰ روز دیگه جلسه اونه
۴_ روز اختلافم پدر زوجه به تنهایی با ادعای مالکیت و شکستن قفل خونه وارد شده و سرقتم کرده البته به شکستن و تعویض قفل اقرار دارن در مورد سرقت میگن مال خودمون بوده نه تو چه طلا چه اقلامی مثل لبتاپ و ... قراردادم کلا منکر شدن حتی ادعا دارن هزینه تعمیراتم خودش داده!
۵_ با توجه به دفتر خاطرات سال ۹۵ زوجه که قید کرده با دست خط در مورد صحبتای روز خواستگاری ۶_ پیامهای پدر زوجه که حداقل ۲۰ تا هستن و توی همشون گفته ^اون جا ملک توعه خونه توعه اصلا بفروش برو هرجا دوس داری بخر مال خودته^
۷_ بخاطر توقیف جهاز و اینکه ابروریزی نکن بعلت ورود خروج الان ۴ ماهه نرفتم به اون ملک
الانم خریدار ضررو زیان میخواد؟ به والله قصد سوءی ندارم فقط میخوام حرصمو خالی کنم، ۸ ماهه میگن بیجا و مکانه تمکین نمیکنن ماهی ۱۸۰۰ نفقه زن و طفل میدم بخاطر همین، هرجارد کرایه کردم رفتن صاحب ملک رو دیدن و راضیش کردن فسخ کنه (با پول فروش طلاهایی که دزدیدن) تا الان که واقعا توان مالی برام نمونده
ممنون میشم راهنماییم کنین
ببخشین طولانی شد