آیا بدون حضور کسی که متهمش کردند قاضی حکم قطعی برایش صادر میکند؟
باسلام و خسته نباشید،
همسر بنده بدون اینکه من متوجه بشوم به دادگاه رفته و درخواست مهریه نفقه و اجرت المثل کرده، من زمانی متوجه شدم که خانه بنده برای دریافت حق خودش به مزایده گزاشته شده، آن هم به این صورت متوجه شدم که یک روز همسر بنده بالاتفاق دخترم با مامور آمدند مرا با دستبند به دادگاه آوردند، به جرم کتک زدن و توهین و افترا، بعد قاضی از من خواست کسی برآیم و صیقه ای بگزارند تا وقت دادگاه که دامادمان فیش حقوقی گزاشته و من از منشی دادگاه پرسیدم چگونه با خبر شوم، گفت باید بروم ثنا ثبت نام کنم و من نیز چنین کردم ولی من نتوانستنم مطالب آن را در گوشی باز کنم، و به کافینت رفتم و گفتم مطالب پرونده مرا یک کپی بگیرید.بعد نگاه کردن صفحه ثنای من گفت یه کمی وقت میگیرد و هزینه اش زیاد میشه گفتم باشه من همینجا مینشینم تا کارتان تمام شود،خلاصه بعد از یک ساعت خورده ای نزدیک به ۲۰۰ ،۳۰۰ برگه کپی را صفحه بندی شده به من داد گفتم همه اینها مال من است، گفت من که گفتم زیاد میشه خلاصه بعد از کلی چانه زنی تمام پولی که داشتم نزدک به ۳۰۰ هزار و خوردهای همه را به او دادم و به خانه آمدم من یک کارگاه کوچک پشت بام دارم به آنجا رفتم شروع به مطالعه پرونده ها کردم برای همه آنها رای قطعی صادر شده بود به جزء طلاق خلع که آن هم قاضی پرونده منوط دانسته بود به پرونده ضرب و جرح و توهین و افترا من دیدم اوضاع خیلی خراب تر از این حرفهاست هر که را که میدانستم که همسرم از او حرف شنوی دارد برای اینکه بابت کاری که نکرده بودم رضایت همسرم را بگیرد نشد و دادگاه مرا به پرداخت ۱۱ میلیون دیه محکوم کرد و من اعتراض کردم و اعتراضم قرار شد در تاریخ ۱۴۰۰ رسیدگی شود خرم بدون رضایت من با رضایت مادرش و مادر بزرگ و پدر بزرگ مادریش با یکی از هم دانشگاهی های زمان دانشگاه عقد کرد دخترم ۲۸سال دارد و من مهندس عمران میباشد. ولی در یک دفتر تبلیغاتی مدیر است به استلاح. مرا هم دور و بریها به اجبار به محظر بردند و من نجبور شدم دفتر را امضاء کنم و آن دو به یک سال نکشیده متوجه شدم بدون هیچ ضرر و زیان از یک دیگر جدا شدند. از طرف دیگر همسر من الان نزدیک به ۱۰ سال است که تمکین عام ندارد بعد از این جریان دخترم دیگر تمکین خاص هم ندارد و با کمک دخترم بازی درآوردند که مرا از خانه خودم که تنها دارایی من میباشد را به مزایده گزاشتند تا من متوجه بشوم به فروش رفت آن هم به چه قیمتی یک سوم قیمت واقعی، و بعد برای اینکه بتواند طلاق خلع بگیرد این بازی کتک و توهین را شروع کرده بود بعد از اعتراضی که به حکم قبلی کرده بودم شب عید پشت بام بودم که متوجه شدم کسی دارد با قفل ور میرود همین که نزدیک درب شدم دیدم مامور انتظامی و یک سرباز و همسرم و دخترم از درب آمدند روی پشت بام همین که خواستم جلو بیابم مامور انتظامی گفت جلو نیا گفتم اگر قرار هست من جلو نیایم پس چرا قفل را شکستید، گفتند همسر شما و دخترتان با ۱۱۰تماس گرفتند که شما آنها را کتک میزنید البته من یک دختر دیگر هم دارم که سال اول دانشگاه هنر میباشد.من به آن مامور گفتم من با استخوان و بی استخوان کلان ۵۰ کیلو نیستم در صورتی که اینها میانگین ۷۰،۸۰ کیلو هستند من چطور آنها را کتک میزنم گزاشته از این همسرم تو مشاجراتی که با هم داشتیم میگفت بابام میگه وقتی خوابیده سه نفری یک متکا بگزارید روی سرش خفه اش کنید، تو این جریانات ویروس کولونا جوان هاشم میمیرند این که دیگه ناراحتی ریه هم دارد، نا گفته نماند مشگل ریوی من مال زمان دفاع مقدس از خمپاره های صدام میباشد، و اگر من به اینها حرفی زدم امر به معروف و نهی از منکر بوده که چرا بی موقع از شب و روز زنگ میزنید به اسنپ بیاد تا بروید من نمی گویم مار بدی انجام میدهید منتهی مردم حرف مفت زیاد میزنند یه جوری رفت آمد کنید که من بعد از ۵۰ سال روم بشه از خونه برم بیرون خلاصه مامور انتظامی به آنها گفت جایی دارید برای رفتن آنها گفتند خانه مادم و جمع کردند و رفتند و همین هفته گزشته آمدند با کل خانواده اش بقیه اثاثیه را نیز به زور بردند البته مادرم پیره زن از آنها امضاء گرفته که دوباره درخواست جهیزیه خود را نکند، و دیروز ابلاغیه ای بدستم رسیده که مرا غایبان محکوم کرده است قاضی نوشته به استناد مدارک پرونده من متحم شده ام بدون اینکه از من خواسته باشند که به دادگاه بروم، کمکم کنید چه باید بکنم.