عبارت ضرب و جرح را ممکن است بسیار شنیده باشیم، حتی در سریالها و فیلمهای جنایی بسیار اتفاق میافتد که به اعمالی نسبت ضرب و جرح داده شود، اما در حقیقت این عبارات به چه معنا هستند و در چه موقعیتهای قابل اجرا به نظر میرسند؟
ضرب و جرح در لغت به معنای ایراد صدمه و نقص عضو هستند، اما در اصطلاح ضربه به وضعیتی گفته میشود که در اثر ورود ضربه اعضای یک انسان، کبودی یا ورم بر روی پوست وی ایجاد شود بدون اینکه از محل ضربه خون خارج گردد.
در مقابل جرح به اعمالی گفته میشود که بافتهای بدن شخص از هم گسسته میشود و در نتیجه در پوست یا گوشت وی بریدگی ایجاد میگردد که به خروج خون از آن میانجامد.
همچنین در قانون مجازات اسلامی به ویژه در ماده ۳۸۷ آن از ضرب و جرح به عنوان مصداقی از جنایت بر عضو یاد شده است که میزان آسیب وارده از قتل و قطع سبکتر است.
در نتیجه جنایاتی که بر اعضا یا منافع انسان وارد شوند و از قتل نفس یا قطع عضو یا از بین بردن منفعت کمتر باشند به عنوان ضرب و جرح شناخته میشوند، از آنچه که بیان شد به دست میآید که انواعی برای جرح و ضرب قابل تصور است که برای دریافت شناخت دقیقتر به بررسی تعاریف قانونی از انواع ضرب و جرح و شدت و ضعف آنها پرداخته خواهد شد، همچنین مجازات هر کدام را پوشش خواهیم داد.
برای اطلاعات بیشتر شما میتوانید در هر کجا که هستید به صورت شبانه روزی با وکیل آنلاین بنیاد وکلا در ارتباط باشید.
انواع ضرب و جرح در قانون مجازات اسلامی ایران
با توجه به تعریفی که از ضرب و جرح بیان شد به دست میآید که بین دو اصطلاح فوق تفاوت معنایی و اساسی وجود دارد. در حالی که در ضرب ممکن است شدت ضربه بسیار شدید هم باشد اما منجر به خروج خون از محل آسیب نمیگردد اما در مقابل در جرایم موجب جرح، ممکن است میزان آسیب کمتر باشد اما به دلیل باز شدن پوست و بافت شخص مجروح، خون خارج خواهد شد.
موضوع ضرب و جرح میتواند هر یک از اعضای بدن شخص باشد، با توجه به میزان آسیب وارد شده و عضو مورد آسیب میزان مجازات متفاوت خواهد بود که در ادامه هر کدام را بررسی خواهیم کرد:
مصادیق ضرب و مجازات هر کدام
ضربه وارد شده به اعضای بدن میتواند به تغییر رنگ پوست همچون سیاه یا کبود شدن آن بینجامد، همچنین ممکن است منجر به ورم عضو یا حالتهای دیگری شود، با توجه به مواد قانونی تقسیمبندیهای قابل تصور به قرار زیر است:
سیاه شدن پوست
در حالتی که در اثر ورود ضربه به یک عضو پوست آن عضو سیاه شده باشد، اگر عضو مورد آسیب صورت شخص باشد، دیه مقرر برابر خواهد بود با شش هزارم دیه کامل.
حال با توجه به اینکه مقرر کامل انسان در سال ۱۴۰۲ معادل ۹۰۰ میلیون تومان تعیین شده است، چنانچه ضربه وارده که به سیاه شدن صورت انجامیده است در سال ۱۴۰۲ اتفاق افتاده باشد، دیه قابل تعیین و پرداخت برای آن برابر خواهد بود با پنج میلیون و چهارصد هزار تومان.
اگر عضو موضوع جراحت که سیاه شده است، عضوی غیر از صورت شخص باشد، دیه مقرر برابر است با سه هزارم دیه کامل انسان و در صورتی که جنایت وارده در سال ۱۴۰۲ محقق شده باشد، مبلغ دیه قابل پرداخت عبارت خواهد بود از دو میلیون و هفتصد هزار تومان.
کبود شدن پوست
در حالتی که بر اثر ضربه وارد شده بر عضو رنگ پوست به کبود تغییر یابد، در حالتی که عضو موضوع جنایت صورت شخص باشد، میزان دیه قابل اعمال عبارت خواهد بود از سه هزارم دیه کامل، در نتیجه اگر جنایت در سال ۱۴۰۲ رخ داده باشد مبلغ دیه که بر مرتکب بار میشود برابر است با دو میلیون و هفتصد هزار تومان، و اگر در تاریخی قبل از سال ۱۴۰۲ جنایت وارد شده باشد، باید به میزان دیه کامل همان سال رجوع شود.
در همین جنایت اما با فرض آن که محل ورود جنایت عضوی غیر از صورت شخص باشد، میزان دیه قابل اعمال یک و نیم هزارم دیه کامل انسان است، مجددا در صورتی که جنایت در سال ۱۴۰۲ واقع شده باشد، میزان دیه معادل یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تومان.
سرخ شدن پوست
چنانچه رنگ پوست قربانی در اثر جنایت وارده به سرخی تغییر رنگ دهد، در حالتی که محل اصابت ضربه صورت شخص بوده باشد، معادل یک و نیم هزارم دیه کامل به وی تعلق خواهد گرفت که در سال ۱۴۰۲ برابر خواهد بود با یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تومان.
اگر محل ورود ضربه که در اثر ضربه به رنگ سرخ درآمده است، عضوی غیر از صورت باشد، میزان دیه قابل دریافت یک دوم حالت قبلی یعنی حالتی است که موضوع جنایت صورت بوده باشد، در نتیجه در این حالت میزان دیه قابل مطالبه در سال ۱۴۰۲ برابر است با ششصد و هفتاد و پنج هزار تومان.
لازم به ذکر آن که مبلغ دیه اعضای مختلف با هم جمع میشوند، پس برای مثال اگر هر ۱۰ انگشت شخص قربانی در اثر ضربه وارده به کبودی گراید، مبلغ تعیین شده برای یک عضو در ۱۰ ضرب میگردد تا دیه قابل مطالبه تعیین گردد. همچنین انواع دیات نیز با هم جمع میشوند، اعم از دیه قطع یک عضو و کبودی عضوی دیگر و سایر موارد.
تورم
چنانچه در اثر ورود ضربه به عضو صدمهای وارد شده باشد که منجر به تورم آن عضو گردد، مطابق با ماده ۷۱۵ قانون مجازات اسلامی، ارش برای قربانی تعیین میگردد.
در اینجا باید ذکر کرد که ارش عبارت است از مقادیر غیر مشخص از وجه نقد که با توجه به عضو آسیب دیده، میزان آسیب و نسبت آن به دیه در موارد مشابه توسط محاکم قضایی تعیین میشود.
ارش معمولا یک درصد کمتری از دیه برای همان عضو است اما تعیین دقیق آن بسته به مورد توسط کارشناسان خبره و محاکم صالح قضایی صورت میپذیرد.
مصادیق جرح و مجازات هر کدام
در بند قبلی با انواع اثراتی که ممکن است ضربه به بدن انسان وارد سازد و مجازات آن که درصدی از دیه کامل انسان بود آشنا شدیم، حال در این بند قصد داریم به انواع جراحات و مجازات هر کدام بپردازیم. در همین راستا شما میتوانید به صورت تخصصی مشاوره حقوقی تلفنی دریافت نمایید.
فقط باید در خاطر نگه داشت که جراحات آن دسته از جنایات بر اعضا را شامل میشود که بافت بدن مورد هجمه قرار میگیرد، حال با توجه به میزان عمق جراحت و عضو میزبان، مجازات آن متفاوت خواهد بود.
حارصه
مطابق با بند اول از ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی، حارصه که سبکترین جرح وارده بر یک عضو است به حالتی گفته میشود که پوست در اثر جراحت وارده خراشیده میشود اما خون از آن جاری نمیشود.
در تعیین میزان مجازات جراحت حارصه عضو میزبان نقش موثری ایفا میکند، بدین صورت که اگر عضو موضوع جراحت صورت باشد، میزان دیه معادل یک صدم دیه کامل است. حال با فرض آن که جنایت در سال ۱۴۰۲ رخ داده باشد، مبلغ دیه قابل پرداخت به قربانی برابر خواهد بود با ۹ میلیون تومان.
اما اگر همین جراحت بر عضوی غیر از صورت وارد شده باشد، میزان دیه قابل پرداخت برابر است با یک صدم از دیه مقرر برای همان عضو محل آسیب.
دامیه
حالت دوم از جراحت وارد بر عضو که از حالت قبلی یعنی حارصه اندکی سنگینتر است تحت عنوان دامیه شناخته میشود. دامیه به حالتی گفته میشود که جراحت اندکی در گوشت وارد شود به صورتی که میزانی از خون اعم از کم یا زیاد جاری شود، دیه جراحت دامیه در صورتی که عضو محل جراحت صورت باشد، برابر است با دو صدم دیه کامل که در سال ۱۴۰۲ معادل مبلغ ۱۸ میلیون تومان است.
اگر عضو دیگری به جز صورت محل اصابت جراحت دامیه باشد، میزان دیه قابل پرداخت برابر است با دو صدم از دیه کامل همان عضو که مطابق با قواعد مربوطه باید تعیین گردد.
متلاحمه
متلاحمه وضعیت بعدی از اصابت جراحت به اعضا است و حالتی را میگویند که جراحت به بریدگی عمیقی در گوشت منتهی شده باشد اما نه چندان عمیق که پوست نازک روی استخوان قابل رویت باشد.
در این حالت که جنایت وارد شده از حالت دامیه سنگینتر است، اگر صورت محل اصابت جنایت بوده باشد، دیه قابل پرداخت سه صدم دیه کامل خواهد بود، و اگر عضوی غیر از صورت محل وقوع متلاحمه باشد، سه صدم از دیه همان عضو به عنوان دیه مقرر تعیین خواهد شد.
سمحاق
حالت چهارم از ورود آسیب عمودی به اعضا که در ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی پوشش داده شده است، به سمحاق معروف است. سمحاق حالتی را بیان میدارد که عمق جراحت به میزانی رسیده باشد که پوست نازک روی استخوان نمایان گردیده باشد.
در این وضعیت نیز بین دیه صورت و دیگر اعضا باید قائل به تفاوت شویم، در حالی که دیه صورت برابر با چهار درصد از دیه کامل انسان است، دیه سایر اعضا برابر خواهد بود با چهار صدم از دیه کامل همان عضو.
موضحه
تا اینجا شدت جراحات وارده به میزانی رسیده بود که پوست نازک روی استخوان نمایان شود، اما در حالت بعدی که به عنوان موضحه شناخته میشود، ضروری است که پوست روی استخوان کنار رفته باشد به صورتی که استخوان به خودی خود نمایان گردیده باشد.
چنانچه عضو میزبان موضحه صورت قربانی باشد، دیه قابل پرداخت به وی معادل ۵ درصد از دیه کامل انسان خواهد بود اما اگر یکی دیگر از اعضای بدن وی مورد اصابت جراحت واقع شده باشند، ۵ درصد از دیه کامل همان عضو به وی قابل پرداخت است.
هاشمه
وضعیت ششم که در ماده ۷۰۹ از قانون مجازات اسلامی بیان شده است به حالتی گفته میشود که عمق جراحت وارده به میزانی است که استخوان آن عضو با شکستگی رو به رو شده باشد.
قابل ذکر آن که مطابق با بند ۷ از ماده مذکور، جنایت هاشمه در صورتی هم متصور است که شکستگی استخوان بدون وقوع جراحت بوده باشد، به عبارت دیگر برای مثال چنانچه در یک تصادف رانندگی استخوان پای شخصی شکسته شده باشد اما پوست پای وی آسیبی ندیده باشد، باز هم از مصادیق جنایت هاشمه خواهد بود.
جراحت هاشمه چنانچه به صورت شخص وارد شده باشد ۱۰ درصد از دیه کامل انسان به وی تعلق خواهد گرفت و در صورتی که به یکی دیگر از اعضای وی وارد شده باشد، مطابق با قواعد حاکم بر همان عضو تعیین تکلیف میگردد که به فراخور مورد متفاوت بوده و قابل بررسی در این نگارش نمیباشد.
مُنَقَّله
در جنایت هاشمه با شکستگی استخوان مواجه بودیم، در وضعیت بعدی که به عنوان مُنَقَّله شناخته میشود، علاوه بر اینکه استخوان شخص دچار شکستگی شده است، ترمیم آن جز با جا به جا کردن استخوان میسر نیست.
این جراحت نیز با توجه به محل آسیب با میزان متفاوتی از مجازات همراه است، بدین صورت که اگر عضو آسیب دیده صورت شخص باشد، دیه قابل پرداخت معادل ۱۵ درصد از دیه کامل انسان خواهد بود ولی اگر هر عضو دیگری میزبان جراحت مورد بحث باشد، باید به احکام آسیبهای وارده به همان عضو توجه کرد و نمیتوان در این نگارش کلیه موارد را پوشش داد.
مأمومه
از میان جنایات مورد بررسی در ماده ۷۰۹ جنایت مامومه را میتوان اختصاص به سر و صورت داد، زیرا در تعریف این جنایت بند ح از ماده مذکور چنین مقرر داشته است که جراحت باید به کیسه مغز رسیده باشد، در این بند میزان دیه قابل دریافت در جنایت مامومه را برابر با یک سوم دیه کامل بیان داشته است.
در اینجا باید ذکر گردد که در تعیین میزان دیه تا مبلغ یک سوم مبلغ دیه کامل، تفاوتی بین قربانی از حیث جنسیت وجود ندارد، در نتیجه در جنایات یاد شده تا این بند، اعم از آن که قربانی زن باشد یا مرد میزان دیه قابل پرداخت یکسان است که در مامومه معادل یک سوم از دیه کامل انسان میباشد.
دامغه
جنایت دامغه به وضعیتی گفته میشود که به پاره شدن کیسه مغز انسان انجامیده باشد. در این حالت مطابق با حکم بند خ از ماده ۷۰۹ دیه مامومه به قربانی تعلق خواهد گرفت و نیز علاوه بر آن ارش پاره شدن کیسه مغز نیز به وی پرداخت میگردد. همانطور که پیش از این بیان شد مبلغ ارش توسط مقام قضایی و با توجه به شرایط وقوع جنایت و دیه جراحات مشابه تعیین میگردد.
جائفه
جراحتی که به وارد شدن هر نوع وسیله به بدن انسان انجامیده باشد به عنوان جائفه شناخته میشود، در تحقق این جرم عضو میزبان و نحوه ورود آسیب تفاوتی ایجاد نمیکند، همچنین بین اعضای مختلف تفاوتی وجود ندارد، و در تمامی موارد میزان مجازات عبارت است از یک سوم دیه کامل انسان.
همچنین مطابق ماده ۷۱۱ قانون مجازات اسلامی، چنانچه جسم وارد شده به بدن شخص از سمت دیگر خارج شده باشد، دو جراحت جائفه محسوب خواهد شد.
مشاوره تخصصی در ضرب و جرح
در این نگارش تلاش کردیم که با تعریف ضرب و جرح و انواع مصادیق هر کدام آشنایی کلی به دست آوریم، اما همانگونه که تا اینجا نیز قابل برداشت است، بررسی موردی و تخصصی در هر جنایت ضروری است تا نوع دقیق آسیبهای وارده و میزان دیه هر کدام قابل تعیین باشد.
همچنین باید توجه داشت که دیه در تمامی موارد قابلیت مطالبه ندارد، احراز گناهکاری یا بیگناهی متهم برای هر دو طرف اختلاف حائز اهمیت است، همچنین تعیین صحیح و دقیق میزان جراحات وارده.
بنا به دلایل یاد شده و تعدد مواد مربوطه بهتر مینماید که در برخورد با مواقع مشابه از کمک اشخاص متخصص همچون مشاورین و وکیل کیفری خود را محروم نسازید.
خوشبختانه گروه مشاورین و وکلای بنیاد وکلا میتوانند علاوه بر ارائه مشاوره حقوقی تخصصی، شما را در تمامی مراحل مربوطه تا اخذ نتیجه نهایی همراهی نمایید، کافی است که مشاورین ما تماس بگیرید.