شکایت از پدر و محیط خانواده امکانپذیر است؟
به نام خالق دوست که هر چه واقعاا داررریم از اوست
بنده جوانی ۲۰ ساله اگه خدا قبول کنه از سوم راهنمایی قرص اعصاب قوی مصرف میکنم تا الان که دانشجوی رشته حقوق از گیلانم به دلیل مشکل روح وروان قطعا نیاز به هم دردی درک از سوی پدر و اعضای خانواده دارم باین حال پدری بد دهن نادان اهل تهدید اهل توسرم زدن اهل حمله وزدن من تا حد مرگ سواستفاده گر حتی از یک محبت عاشقانه از سوی من که الانم دارم مینویسم گلوی منه بدبخت به شدت در میکنه چون بشددت با اون دست سنگینش فشار داد خطاب کردن من به دیوانه و روانی با خنده تحققیر آمیز منت گذاشتن برای برطرف کردن نیاز های مالی محبت که بماند اب رو اتیش نشدن مادر بی سواد من حمله دسته جمعی برای زدن من چون من به علت مشکل اعصاب و روان دربرابر کاراشون که دسته خودم نیست پرخاشگری میکنم به جای درک کردن تا حد مرگ میزنن پدرمن با افتخار با دندان مبارکش صورت منو جر داد و چهار تا بخیه خورد با پا و دست به جاهای حیاتی مثل نخاع سر پایین تنه و مرکز تنفسی من با رغبت بیشتر چون گفتم استادمون گفت فرزندکشی قصاص نداره و تو خانواده .....نگم بهتره البته چند بار دست به خودکشی زدم ووولی من میخوام زندگی کنم پیشرفت کنم ولی باین اوصاف من فقط میخوام از این خانواده فاصله و این خونه برم چون هییچ احساسی برای من نمونده این صحبت یکی دو بار نیست صحبت هزار باره حال میخوام برای راحت شدن از دوباره از نو شکایت از پدر در معنی واقعی کلمه و خانوادم کنم تا فقط فاصله بگیرم و نفقمو بی چونو چراااا بده به نظرم اصل اول انسانیت درک کردنه پس تورو اون خدا با درک راه حل بزار وگر نه دفعه بعد خوده اون خدا هم میدونه اول اونا رو بعد خودمو راحت میکنم .