حقوق وراث
هرگاه شخصی فوت میکند، در صورتیکه ماترکی (مال و اموالی) داشته باشد، وراث ایشان میتوانند بعد از گرفتن گواهی انحصار وراثت آن را بین خود تقسیم کنند.
مطابق قانون، قواعد ارث و سهم هر یک از افراد از آن کاملا مشخص است که در مباحث پیشین در باب تقسیم آن به تفصیل سخن گفته شد، لیکن باید یادآوری نمود هیچ فردی نمیتواند فرد دیگر را از رسیدن به ارث محروم کند، در حالی که اگر در جایی در حق برخی افراد اجحاف شود راه محاکم دادگستری، طرح شکایت و تلاش برای احقاق حقوق از دست رفته نیز برای آنها باز است.
همچنین مورث (کسی از او به دیگران ارث میرسد) حق محروم کردن، هیچیک از وراث خود را ندارد که در این صورت، ذینفع باید به دادگاه صلاحیتدار مراجعه کرده و دادخواست ابطال به طرفیت همه وراث را به مرجع قضایی ارائه کند.
نحوه تقسیم حقوق مستمری فوت شدگان تامین اجتماعی
طبق قانون تامین اجتماعی مستمری عبارت از پولی است که طبق شرایط مقرر در قانون و به منظور جبران قطع تمامی یا قسمتی از درآمد به بیمه شده و در صورت فوت او برای تامین معیشت بازماندگان وی به آنان پرداخت می شود.
مستمری بازماندگان یکی از خدمات و حمایتهای سازمان تامین اجتماعی است که در صورت فوت بیمه شده یا مستمری بگیر به بازماندگان واجد شرایط وی، پرداخت خواهد شد.
بازماندگان واجد شرایط بیمه شده متوفی در یکی از حالات زیر استحقاق دریافت مستمری بازماندگان را خواهند داشت.
باید توجه داشت که بین مستمری ناشی از فوت و مستمری های دیگر از قبیل ازکارافتادگی، بازنشستگی و… فرق وجود دارد، اما این سوال در مورد مستمری ناشی از فوت وجود دارد که نحوه تقسیم آن بین ورثه متوفی چگونه است؟ آیا برابر قاعده ارث بین آنان تقسیم می شود؟ برای مثال فردی که فوت می کند، ورثه اش عبارتند از: یک پسر و یک دختر و یک همسر، در این حالت مستمری باید چگونه تقسیم شود؟
شایان ذکر است که ماترک یا اموال به جا مانده از متوفی عبارتند از اموالی که به خاطر فوت، از مالکیت او خارج و به ورثه می رسد و طبق قانون ارث بین وراث تقسیم می شود، اما مستمری مزبور بعد از فوت شخص در حق ورثه استقرار پیدا می کند و به منظور کمک به معیشت اشخاص تحت تکفل مستخدم برای زمان بعد از فوت اوست.
در واقع حق مستمری در زمان حیات متوفی وجود نداشته است تا آن را برابر قاعده ارث بین وراث تقسیم کنیم از این رو پرداخت مستمری به بازماندگان به نحو مساوی صورت می گیرد و چه بسا برخی از بازماندگان حق دریافت مستمری را نداشته باشند، ولی از اموال متوفی ارث ببرند.
از این رو باید توجه داشت که برای دریافت حقوق مستمری شرط اول تحت تکفل بودن می باشد و در صورت استحقاق دریافت بر خلاف قواعد ارث حقوق مستمری بین ورثه تحت تکفل به طور مساوی تقسیم می شود.
بر اساس ماده ۸۱ قانون تامین اجتماعی بازماندگان متوفی که واجد شرایط دریافت مستمری و یا غرامت مقطوع می باشند، عبارتند از:
- الف) همسر دائمی بیمه شده متوفی که حسب مفاد بند (۱) ماده ۴۸ قانون حمایت خانواده که از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون در سال ۱۳۹۲، زوجه دائم متوفی از حقوق وظیفه یا مستمری وی برخوردار و ازدواج وی مانع دریافت حقوق مذکور نمیشود.
- ب) فرزندان متوفی در صورتی که حسب بند ۳ ماده ۴۸ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۲ حداکثر سن فرزند ذکور تا بیست سالگی باشد و پس از آن منحصرا در صورت اشتغال به تحصیل در مقاطع دانشگاهی تعیین شده و یا اینکه معلول ازکارافتاده نیازمند شناخته شود.
- ج) پدر و مادر متوفی در صورتی که تحت تکفل او بوده و سن پدر از ۶۰ سال و سن مادر از ۵۵ سال تجاوز کرده باشد. یا آن که به تشخیص کمیسیون پزشکی از کار افتاده باشند و در هر حال مستمری از سازمان دریافت ننمایند.
در خصوص میزان سهم مستمری هر یک از بازماندگان باید گفت؛ همسر یا همسران بیمه شده ۵۰ درصد مستمری استحقاقی بیمه شده و هر فرزند ۲۵ درصد مستمری استحقاقی بیمه شده را دریافت می کنند. پدر و مادر نیز ۲۰ درصد مستمری استحقاقی بیمه شده را دریافت می نمایند.
بدیهی است مجموع مستمری های بازماندگان بیمه شده متوفی نباید از میزان مستمری استحقاقی متوفی تجاوز نماید و چنانچه تجاوز کند، سهم هر کدام به نسبت دریافت تقلیل می یابد.
در ضمن چنانچه یکی از مستمری بگیران فوت شود یا فاقد شرایط استحقاق دریافت مستمری گردد، سهم بقیه به نسبت مذکور اضافه می شود تا به ۱۰۰ درصد مستمری برسد.
منظور از مستمری استحقاقی بیمه شده متوفی مستمری دریافتی حین فوت او می باشد.
در مورد بیمه شدگانی که بر اثر هر نوع حادثه یا بیماری فوت شوند، مستمری استحقاقی عبارت است از مستمری که برای بیمه شده از کارافتاده کلی حسب مورد برقرار میشود.
- د) فرزند اناث (دختر) متوفی در صورتی که فاقد شغل و شوهر باشد. لازم به اشاره است که اولا: این بند مواردی را در بر میگیرد که فردی از ابتدا شوهر داشته ولی بعدها فوت نموده یا وی را طلاق داده است.
ثانیا: در اجرای قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب ۱۰/۷/۹۲ مجلس محترم شورای اسلامی و آئین نامه اجرایی هیات وزیران مصوب ۱۴/۴/۱۳۹۴، فرزند خوانده در حکم فرزند حقیقی بوده و از کلیه حقوق و مزایای قانونی بهره مند خواهد گردید.
- ه) پدر و مادر متوفی؛ در صورتی که اولا: تحت تکفل او بوده، ثانیا: سن پدر از ۶۰ سال و سن مادر از ۵۵ سال تجاوز کرده باشد و یا آنکه به تشخیص کمیسیون پزشکی موضوع ماده ۹۱قانون تامین اجتماعی از کارافتاده باشند و در هر حال مستمری از سازمان دریافت نکنند.
لازم به ذکر است در صورت فوت مادر و پدر که هر دو بیمه پرداز سازمان بودهاند، فرزندان آنان میتوانند با رعایت سایر شرایط از هر دو مستمری تواما استفاده کنند.
حقوق بازماندگان مشمولین صندوق بازنشستگی کشوری
ﻫﺮﮔﺎﻩ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﻳﺎ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽ ﻓﻮﺕ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭﺭﺍﺙ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻭﯼ شامل افراد ذیل، استحقاق دریافت ﺣﻘﻮﻕ ﻭﻇﻴﻔﻪ دارند:
- ﻫﻤﺴﺮ
- ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺫﮐﻮﺭ (ﭘﺴﺮ) ﺗﺎ ﺳﻦ ۲۰ﺳﺎﻝ ﻭﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼ ﺕ ﻋﺎﻟﯽ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺳﻦ ۲۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ.
- ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻥ ﺍﻧﺎﺙ (ﺩﺧﺘﺮ) ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ
- ﭘﺪﺭ ﻭﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﻣﺘﻮﻓﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﮑﻔﻞ ﻭﯼ ﺑﻮﺩﻩ نباشند.
- ﺷﻮﻫﺮ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﻴﻞ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﻋﻴﺎﻝ ﻣﺘﻮﻓﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﺤﺖ ﺗﮑﻔﻞ ﻭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ.
- ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﻴﻞ ﻭ ﻳﺎ ﻧﺎﻗﺺ ﺍﻟﻌﻀﻮ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﺎﺩﺍﻡ ﺍﻟﻌﻤﺮ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭ نباشند.
ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﻣﺘﻮﻓﯽ ( ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﻣﺎﺩﻩ ۸۲ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﻭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺻﻼﺡ ﺗﺒﺼﺮﻩ ۲ ﻣﺎﺩﻩ ﻭﺍﺣﺪﻩ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﺮﯼ ﻣﺼﻮﺏ ۶۳/۱۰/۲)
ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻓﻮﺕ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﻮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﺍﺙ ﻭﺍﺟﺪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻭﯼ ﺣﻘﻮﻕ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﻣﺪﺍﺭﮎ لازم جهت ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺣﻘﻮﻕ ﻭﺭﺍﺙ به شرح ذیل است:
- ﮐﭙﯽ ﻋﻘﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﻳﺎ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﺣﺼﺮ ﻭﺭﺍﺛﺖ
- ﮐﭙﯽ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺩﻭﻡ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻭﺭﺍﺙ ﻭﺍﺟﺪ ﺷﺮﺍﻳﻂ
- ﮐﭙﯽ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻓﻮﺕ ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ (ﺻﺎﺩﺭﻩ ﺍﺯ ﺛﺒﺖ ﺍﺣﻮﺍﻝ)
- ﻓﺮﻡ ﺗﻌﻬﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺟﻬﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺎﺙ
ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻴﮑﻪ ﻭﺭﺍﺙ ﺫﮐﻮﺭ (ﭘﺴﺮ) ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ۲۰ ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﻋﺎﻟﻴﻪ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ.
شایان ذکر است که، همین حقوق برای بازماندگان قانون تامین اجتماعی که واجد شرایط مواد ۸۰ تا ۸۳ هستند، در نظر گرفته شده است.
مضافا اینکه، حمایت های قانونی سازمان تامین اجتماعی برای بازماندگان تنها منحصر به مستمری ماهیانه نیست، بلکه برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی، دریافت بن (کالابرگ)،کمک هزینه مسکن، کمک هزینه همسران متکفل فرزند، کمک هزینه اولاد و عیدی از دیگر خدماتی است که به بازماندگان بیمه شدگان و مستمری بگیران متوفی ارائه می شود.
تکالیف وراث
همانطوریکه میدانیم انسان تا زمانی در برابر دیگران صاحب حق و تکلیف است که زنده است، لیکن بر اثر فوت تمامی این الزامات از بین می رود.
به همین لحاظ پس از فوت هر کسی، اجرای محکومیتهای مالی وی شامل جبران ضرر و زیان حاصل از جرم نیز، تا حدود ارزش ماترک بر عهده وراث قرار می گیرد، ولو اینکه محکومیتهای کیفری شخصی مانند مجازاتهای بدنی و سالب آزادی و جزای نقدی، به ارث نمی رسد.
به همین جهت در دعاوی حقوقی با فوت خوانده، دعوی به طور موقت متوقف می شود و پس از تعیین جانشین، دوباره به جریان میافتد، اما در دعاوی کیفری با فوت متهم، دعوی به کلی ساقط می گردد، مگر اینکه علاوه بر جنبه عمومی دارای جنبه خصوصی مانند پرداخت دیه باشد که در این صورت، مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
ماده ۲۲۶ قانون امور حسبی مقرر میدارد: "ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای اداء تمام دیون کافی نباشد ترکه مابین تمام بستانکاران بهنسبت طلب آنها تقسیم میشود، مگر اینکه آن را بدون شرط قبول کرده باشند." لهذا اگر از میت مالی باقی مانده باشد و ورثه آن را قبول کنند، مسئولیت تصفیه ترکه بر عهده آنها خواهد بود.
بدیهی است در صورتیکه ترکه را رد کنند، تصفیه آن با دادگاه خواهد بود، از آنجاییکه هر کس مسئول ایفای تعهدات خود در برابر دیگران است، ورثه مسئولیتی در قبال تعهدات و دیون مورث ندارند.
با این توصیف قبول ترکه توسط ورثه که نشان آن تصرف در اموال میت است، ورثه را به طور ضمنی، ملزم به ادای دیون متوفی از محل اموال به جای مانده می کند گرچه ورثه به غیر از اموال مورث تکلیفی به پرداخت از محل اموال خود به بستانکاران ندارند.
بی تردید چنانچه ماترک برای ادای تمام دیون کافی باشد، مابین تمام بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم میشود.
با وجود این، اگر هم معاملاتی انجام شود صحیح نبوده و طلبکاران میتوانند آن را برهم بزنند.
بنابراین هنگامیکه فردی از دنیا میرود، باید بدهی وی از آنچه باقی گذاشته پرداخت و سپس نسبت به تقسیم آن بر اساس سهم الارث قانونی اقدام شود.
در این ارتباط چنانچه دیون و بدهی وی باید فورا پرداخت شوند؛ به طور مثال هرگاه شخصی به فردی یک میلیون بدهکار باشد که باید یک سال دیگر پرداخت کند، ولی بدهکار دو ماه بعد از دریافت فوت کند، طلبکار میتواند بعد از فوت طلب خود را از ترکه متوفی دریافت کند.
در هر حال حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن ادا شود، از قرار ذیل میباشد:
ابتدا باید هزینه کفن و دفن و دیگر هزینههای ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه از ترکه داده شود. در برداشتن وجه نقد یا فروش قسمتی از ترکه که برای هزینه کفن و دفن متوفی لازم است، اجازه تمام ورثه و اشخاص ذینفع در ترکه لازم نیست.
چنانکه اشاره شد دیون و واجبات مالی متوفی (یعنی طلب طلبکار یا طلبکاران) باید پرداخت شود.
همچنین وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها، بنابراین زمانی نوبت به اجرای وصیت میرسد که دو مورد اول انجام شده باشد.
شایان ذکر است که برخی از افراد دارای حق تقدم میباشند، که عبارتند از:
- الف) حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت.
- ب) حقوق خدمتگزاران محل کار متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت.
- ج) دستمزد کارگران روزمزد یا هفتگی، برای مدت سه ماه قبل از فوت
- د) نفقه و مهریه زن
در خصوص تکالیف مالیاتی قابل توجه است که از آنجا که سهمالارث نیز یک نوع مال یا حقوق مالی وراث محسوب میشود طبق قانون مالیاتهای مستقیم، بر اساس تعرفههای مشخص که تا میزان خاصی نیز معاف از مالیات است، مشمول مالیات میشود.
البته میزان این مالیات چون برمبنای ارزش منطقهای محاسبه میشود و معافیتهای مالیاتی نیز در آن اعمال میشود، مبلغ آن قابل توجه نیست.
در حالی که این مالیات فقط برای اموال دارای سند که سابقه ثبتی دارند، اعمال میشود به طوری که اسناد غیررسمی و اموال منقول و هر گونه مالی که سابقه ثبتی نداشته و نقل و انتقال رسمی نیز درباره آن صورت نمیگیرد، مشمول مالیات نمیشود.
در پایان و در پاسخ به این سؤال که در فرض اینکه متوفی بدهکار باشد، برای مثال قبل از فوت محکوم به پرداخت دیه شده باشد، آیا می توان این مبلغ را از حقوق مستمری برداشت کرد، باید گفت، مستمری جزو ترکه نیست، بلکه حقی است که قانون با هدف حمایت مالی از بازماندگان مستخدم فوت شده در نظر گرفته است.
بنابراین پرداخت بدهی متوفی از محل مستمری فاقد وجاهت قانونی است و امکانپذیر نمی باشد، اما در مورد بیمه عمر این سرمایه جزو ماترک محسوب نمی شود و اگر بیمه گذار شرایط خاصی در مورد نحوه تقسیم آن در قرارداد بیمه آورده باشد، مطابق همان رفتار و سرمایه مزبور بین وراث تقسیم می شود.
اگر در بیمه نامه سهام وراث تعیین نشده باشد، این سرمایه بر مبنای قاعده ارث بین وراث تقسیم خواهد شد.
موانع ارث
از جمله مواردی که شخص از ارث محروم میشود این است که فردی عمدا مورث خود را بکشد.
البته این امر شامل کسی میشود که به ناحق دست به چنین کاری بزند و مواردی مانند قصاص، دفاع یا حد و مانند آن را در بر نمی گیرد.
در این ارتباط ماده ۸۸۰ قانون مدنی تصریح مینماید: هرگاه کسی عمدا مورث خود را بکشد، از ارث او محروم میشود.
این حکم قانونگذار از دو جهت دارای اهمیت است.
نخست اینکه محرومیت از ارث، نوعی تنبیه و مجازات برای قاتل بحساب می آید.
دیگر آنکه منع از ارث نوعی اقدام پیشگیرانه از جرم قتل نیز هست، چرا که انگیزهی ارتکاب قتل را، در فرضی که وارث به طمع دستیابی به ثروت مورث به آن دست میزند، از بین میبرد.
لیکن در این مورد باید دانست که اگر قتل عمدی مورث، به علت مشروعی باشد، مانع از تحقق ارث نیست و به همین دلیل است که ماده ۸۸۱ قانون مدنی بلافاصله مقرر میدارد: در صورتی که قتل عمدی مورث، به حکم قانون یا برای دفاع باشد مفاد مادهی فوق مجری نخواهد بود.
همچنین کافر از مسلمان ارث نمیبرد، اما مسلمان از کافر ارث میبرد. در این رابطه در مادهی ۸۸۱ مکرر قانون مدنی آمده است: اگر متوفی مسلمان باشد، هر یک از ورثه که کافر باشد از او ارث نمیبرد.
اگر متوفی کافر باشد، در صورتی که در جمع ورثهی او، فرد مسلمانی موجود باشد، آنکه مسلمان است ارث میبرد و مانع ارث بردن سایر وراث که کافر هستند می شود.
افزون بر آن زنا زاده از پدر و مادر خود و نیز پدر و مادر و نزدیکان آنان از وی ارث نمیبرند؛ زیرا به استناد ماده ۸۸۴ قانون مدنی، طفل متولد از زنا، از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد.
البته علت این حکم آنست که، به استناد ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی رابطه خویشاوندی نسبی بین آنان بهوجود نمیآید و نبودن توارث، بین زانی و فرزند ناشی از زنا، یکی از نتایج فقدان رابطه خویشاوندی مشروع است.