قراردادها

خیارات و انواع آن

شاید در معاملات روزانه میان افراد عبارت حق فسخ بکاررفته باشد، در این مقاله سعی می شود در خصوص این موضوع توضیح داده شود.

حق فسخ یا اصطلاح حقوقی آن بحث خیارات از موضوعات رایج در قراردادهاست.

اصلا خیار یعنی چه؟

در لغت به معنای اختیار، اراده و انتخاب است، در اصطلاح حقوقی بمعنای انحلال قرارداد یا همان سرباز زدن از مفاد قرارداد می باشد.

نوشته های مشابه

حال سوال پیش می آید که اصلا تمامی معاملات صورت گرفته را می شود با پیش بینی حق فسخ براحتی برهم زد یا خیر؟

در پاسخ ذکر نکاتی ضروری است.

وفق قانون اصل بر لزوم قرارداد هاست و طرفین معامله بایستی بر اجرای مفاد ان متعهد باشند و اصولا بطور یکجانبه نتوان آنرا منحل کرد، در نتیجه برای فسخ یا همان خیار بایستی این حق در قرارداد ها برای کی از طرفین معامله پیش بینی ومشروط گردد یا اینکه طرفین با رضایت همدیگر قرارداد را منحل نمایند.

عبارتی چند وقت پیش از سوی سامانه پیامکی پلیس هم برای عموم فرستاده می شد، ذهن خیلی ها را به خود معطوف می ساخت وبسیاری از مردم نسبت به ان واکنش نشان دادند، بله عبارت اسقاط کافه خیارات همان عبارتی که در مبایعنامه های چاپی بنگاههای املاک درج شده است ولی بسیاری حتی معنی ان را نمی دانند وبی توجه پای امضای قرارداد می نشینند و ناخواسته و ندانسته امضا می نمایند وشاید عواقب ان نیز دامن گیر انها می شود.

وقتی شما با فردی درمورد یک مال چه منقول مثل خودرو و چه غیر منقول مثل یک آپارتمان قراردادی تنظیم می نمایید، شاید بخاطر یکسزی عوامل مثل داشتن عیب یا ندانستن قیمت حقیقی  یا عواملی دیگری که در حین معامله وجود نداشته یا وجود داشته، کما اینکه خریدار یا فروشنده متوجه ان نشده ولذا با این قرارداد دچار ضرر می شود؛ در اینجاست که اگر این عبارت اسقاط کافه خیارات در قرارداد قید شده باشد، درواقع حق قانونی خود را دررابطه خروج یک طرفه از قرارداد را از خود سلب نموده اید.

خیارات در علم حقوق دارای انواعی است که بطور مجزا دررابطه با انواع آن صحبت می گردد.در کل ۱۲ نوع خیار داریم که در قانون مدنی در ماده ۳۹۶ تا تنها ۱۰ مورد را بیان داشته است.

خیار حیوان:

این نوع خیار همانطور که از نام ان مشخص است دررابطه با معامله حیوان است؛ یعنی هرزمان مورد معامله حیوان باشد وشرایط ان محقق شود یکی از طرفین می تواند به ان خیار استناد کند حال چه شرایطی؟ یعنی هرزمان در قرارداد در ازای ان چیزی که می دهی حیوان دریافت کنی تا سه روز از زمان قرارداد می توای از این خیار حیوان بهره مند شوی؛ بنابر این یک مورد معامله حیوان باشد دو، سه روز از زمان عقد بگذرد؛ این خیار فقط برای بایع یا همان فروشنده متصور است.

خیار مجلس:

خیاری است که فقط می توانی در حین انعقاد قرارداد ودر خود مجلس قرارداد از ان استفاده نمایی، پس اگر معامله ای رخ داد وهریک پس از عقد از یکدیگر جداشدند این خیار قابل استفاده نیست.

خیار شرط:

در بسیاری از مواقع پیش می اید که در یک معامله ای هرکدام از طرفین شرطی می کند یا هریک یا هردو یا حتی سوم شخصی اختیار برهم زدن معامله را داشته باشد، البته ذکر مدت لازمه و شالوده اصلی این خیار است.

خیار تاخیر ثمن:

درواقع این نوع خیار زمانی توسط فروشنده استفاده می گردد که در دریافت ثمن خریدار تعلل ورزد، البته بارعایت وجود شرایطی این خیار محقق می گردد، اولا مورد معامله عین معین یا کلی در معین باشد یعنی مورد معامله مشخص ویا قابل تشخیص باشد، عین معین مثل خودرو مزدا ۸۲ وکلی در معین یعنی یک کونی برنج از این انبار دوم اینکه مبیغ یا همان کالا و ثمن هردو حال باشند؛ یعنی دارای مهلت ووعده دار نباشند، سوم اینکه از تاریخ وقوع معامله ۳ روز بگذرد و چهارم اینکه در این سه روز مقرر مبیع به خریدار تسلیم نشده و خریدار هم تمامی ثمن را پرداخت ننموده باشد.

خیار تخلف از وصف یا نام دیگر ان خیار رویت:

همانطور از اسم ان پیداست، مورد معامله رویت نشود و تنها به اوصاف ان تکیه کنی و پس از قرارداد متوجه شوی که مورد معامله ان وصف را ندارد که در چهار حالت ممکن قابل تصور است.

  1. عدم رویت مبیع توسط خریدار
  2. عدم رویت ثمن توسط فروشنده
  3. عدم رویت مبیع توسط فروشنده
  4. عدم رویت ثمن توسط خریدار

در نتیجه استفاده از این نوع خیار برای هریک از طرفین ممکن است ایجاد شود.

خیار غبن:

غبن یعنی ضرر پس اگر در عقدی بین خرید وفروش تعادل نباشد یا بعبارتی کسی یک کالای را بدون دانستن قیمت اصلی با قیمت خیلی بالای بخرد یا با قیمت خیلی پایینی بفروشد و پس از قرارداد متوجه قیمت واقعی شود، بنوعی دچار زیان شده که باصطلاح مغبون شده است؛ حال با وجود این حق جبران خسارت می گردد.

خیار عیب:

گاهی در یک دادوستدی کالا دچار عیبی است که از منظر خریدار مخفی است یا خریدار متوجه ان نشده است و فروشنده سکوت اختیار نموده است.

در کل متضرر از معامله می تواند از این خیار استفاده کند ومعامله را برهم زند یا اینکه با وجود ان عیب به همان شکل بپذیرد و ارش بگیرد، منظور از ارش هم مابه تفاوت قیمت کالای سالم و دچار عیب است.

خیار تدلیس:

تدلیس یعنی اخفا وکتمان یعنی کاری که موجب فریب طرف معامله  شود؛ بنابراین اگر عملیاتی رخ دهد، در حین معامله که باعث فریب به قصد گمراهی طرف معامله شود، تدلیس صورت گرفته  است.

خیار تبعضه صفقه:

یعنی جز جز شدن معامله یا بعبارتی بخشی از یک معامله به طور صحیح انجام گرفته است، بخشی دیگر معامله اشتباه انجام گرفته است که در این صورت فرد اختیار دارد کل معامله را به استناد این خیار فسخ کند یا بخش صحیح را بپذیرد و نسبت به بخش باطل آن ثمن را استرداد کند.

خیار تخلف از شرط:

در مواقعی پیش بینی شده است که شرطی در معامله ای درج می گردد، مشروط علیه (کسی که شرط برعلیه اوست) از انجام ان شرط استکناف می ورزد و مشروط له یعنی (کسی که شرط بنفع اوست) از این حق استفاده می کند.

نوع یازدهم ودوازدهم در قانون نام برده نشده است، نوع یازدهم خیار تفلیس است.

خیار تفلیس از ریشه افلاس و ورشکستگی می اید حالتی که یکی از طرفین مفلس شود، طرف دیگر با وجود شرایط زیر می تواند معامله را منحل کند.

  1. تشخیص ورشکستگی و افلاس توسط دادگاه
  2. عدم تلف یا فروشش مورد معامله
  3. عدم پرداخت ثمن
  4. ثمن مال کلی در ذمه باشد یعنی پول باشد.

حالت دوازدهم هم خیار تعذر تسلیم است یعنی هریک از طرفین از تسلیم مورد معامله به دیگری عاجز باشند؛ مثلا قناری در قفس را فروشنده می فروشد و در حین دادن قناری به اسمان می رود وبه تصرف مشتری در نمی اید.

در اینجا فروشنده از تسلیم متعذر شده است.بحث خیارات به پایان رسید اما این نکته نیز ناگفته نمایند که از میان خیارات تعدادی معروف به خیارات فوری هستند که به محض اگاهی بایستی اعمال شوند؛ معیار فوریت هم عرف است.

خیارات فوری عبارت است از:

  1. خیار تدلیس
  2. خیار عیب
  3. خیار غبن
  4. خیاررویت ویا تخلف از وصف

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا