دادسراکیفری (جرائم)

تفاوت وکیل تسخیری و معاضدتی

وکیل و شغل وکالت با زندگی مردم گره خورده است چرا که امور وکالتی از جمله موارد کارشناسی هستند که نیازمند کارشناسان حیطه خود یعنی وکلای دادگستری دارند، حال آنکه داشتن وکیل و یا وکلای دادگستری برای عده ای شاید دشوار و چه بسا محال باشد و این اشخاص از وجود وکیل یا وکلای دادگستری بی بهره و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری در پرونده مطروحه شاید دارای آسیب های جبران ناپذیری باشد؛ چرا که وکیل یا وکلای دادگستری تضمین کننده دادرسی عادلانه می باشند و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری به طرفین پرونده حس بدی را القا می نماید.

برای دانستن تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی بایستی چنین عرض نمود که:

نوشته های مشابه
  • اولا: وکیل تسخیری بهتر است یا وکیل معاضدتی؟ 
  • دوما: چگونه وکیل تسخیری یا وکیل معاضدتی بگیریم؟
  • سوما: از کجا وکیل تسخیری یا وکیل معاضدتی بگیریم؟
  • چهارما:  تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟
  • پنجما: تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟
  • ششما:  آیا در انتخاب وکیل تسخیری و یا وکیل معاضدتی آزادیم؟
  • هفتما: مهمترین تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟
  • هشتما:  وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی را چطور و چگونه انتخاب نماییم؟

آنچه که باید درباره وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی بدانیم.

وکیل تسخیری مربوط به جرایم سنگین و کیفری می باشد قانونگذار در تبصره یک ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری جرائمی را که می‌ بایست متهم با وکیل تسخیری در دادگاه حاضر شود را برشمرده و درخصوص این جرائم متهم می‌ بایست با وکیل در دادگاه حاضر شود.

ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر داشته:

«متهم می تواند از دادگاه تقاضا کند وکیلی برای او تعیین نماید، چنانچه دادگاه تشخیص دهد متهم توانائی انتخاب وکیل را ندارد از بین وکلای حوزه قضائی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه مجاور وکیلی برای متهم تعیین خواهد نمود و در صورتی که وکیل درخواست حق الوکاله نماید دادگاه حق الزحمه را متناسب با کار تعیین خواهد کرد و در هر حال حق الوکاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند. حق الوکاله یاد شده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد. 

تبصره ۱- در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد می باشد چنانچه متهم شخصا وکیل معرفی ننماید، تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرائم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد. 

تبصره ۲- در کلیه امور جزایی به استثناء جرائم مذکوردرتبصره (۱) این ماده و یامواردی که حکم غیابی جایز نیست، هرگاه متهم وکیل داشته باشد ابلاغ وقت دادرسی به وکیل کافی است مگر اینکه دادگاه حضور متهم را لازم بداند.

ماده ۱۸۷ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر داشته: «تقاضای تغییر وکیل تسخیری ازطرف متهم جز در موارد زیر پذیرفته نیست:

  • الف) قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین وکیل تسخیری با یکی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد. 
  • ب) وکیل تسخیری قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد و یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور وی یا همسر او باشد. 
  • ج) وکیل تسخیری یا همسر یافرزنداو وارث یکی اصحاب دعواباشد. 
  • د) وکیل تسخیری سابقا در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهارنظر کرده باشد. 
  • ه) بین وکیل تسخیری و یکی از طرفین و یاهمسر و یا فرزنداو دعوا حقوقی یا جزایی مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده وازتاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشته باشد. 
  • و) وکیل تسخیری یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطرح باشند. 

وفق تبصره یک ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر داشته: «در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد است، چنانچه متهم شخصا وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرایم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد.»

تبصره این ماده مبین الزام دادگاه در تعیین وکیل تسخیری در مواردی است که متهم، شخصا وکیل معرفی نکرده باشد و آن در مورد جرایمی است که طبق قانون مجازات آن قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد باشد. هرچند قانونگذار در مقام بیان جلوگیری از افشای اسرار و هتک حیثیت و حرمت متهم، حضور وکیل مدافع را منوط به نظر او دانسته است، اما این اقدام مقنن، موجب تضییع یکی از تضمینات اساسی حق دفاع متهم یعنی حق داشتن وکیل مدافع در مرحله دادرسی شده است.

بنابراین در جرایم راجع به منافی عفت چنانچه متهم از معرفی وکیل امتناع ورزد، دادرسی بدون حضور وکیل مدافع انجام می شود، ولو مجازات عمل ارتکابی اعدام، رجم و یا حبس دائم باشد.

وکیل معاضدتی

وکیل معاضدتی در صورتی که فرد تمکن مالی نداشته باشد می تواند از کانون وکلای دادگستری در خواست وکیل معاضدتی کند، پس از بررسی شرایط، کانون وکلا وکیل معاضدتی به فرد معرفی می کند، وکیل معاضدتی مربوط به امور مدنی است.

اصول و قواعد حاکم بر رفتار موکل و وکیل معاضدتی

  • وکیل معاضدتی حق دریافت هیچ وجهی تحت عناوین حق المشاوره ، حق الوکاله و غیره را به استثنای هزینه تمبر دادرسی از موکل خویش ندارد.
  • وکیل معاضدتی نمی تواند از موکل معاضدتی خود سند یا مدرکی بابت تضمین یا پشتوانه پرداخت حق الوکاله مطالبه کند و همچنین مجاز نیست قبول وکالت را منوط به سپردن تضمین مزبور نماید.
  • وکالت معاضدتی یک تکلیف قانونی است و بنابراین وکیل معاضدتی
  1. اولا: متعهد به قبول وکالت در موضوع تعیین شده از طرف شعبه معاضدت بوده و هست.
  2. ثانیا: حق استعفا در پرونده یا تبدیل وکالت معاضدتی را به تعیینی نداشته  و ندارد.
  3. ثالثا: امتناع از قبول وکالت یا تغییر موضوع خواسته یا تاخیر در انجام امر، فاقد وجاهت حرفه ای و قانونی شغل وکیل می باشد و البته در مواردی  معاذیر قانونی برای وکالت معاضدتی یا صلاحدید وکیل به تغییر خواسته یا نحوه طرح دعوی، موضوع می بایست به اطلاع شعبه معاضدت رسیده و با نظر موافق ایشان انجام شود.
  • وکیل پس از قبول وکالت و تنظیم و امضای قرارداد وکالت و وکالتنامه ، وکیل معاضدتی گزارش انجام امر را به پیوست نسخه ای از قرارداد به شعبه معاضدت محل تقدیم می نماید.
  • وکالت معاضدتی به معنای وکالت تبرعی و رایگان نیست،  بلکه بدان جهت با وکالت تعیینی متفاوت است که در ابتدای کار، هیج وجهی تحت عنوان حق الوکاله از موکل دریافت نمی شود ولی پس از پایان کار چنانچه موکل با دخالت وکیل معاضدتی در دعوای اقامه شده پیروز و حاکم گردید، طبق قرارداد متعهد است حق الوکاله وکیل را بر اساس تعرفه حق الوکاله بپردازد.
  • وکیل معاضدتی بر اساس قانون متعهد است از حق الوکاله دریافتی یک پنجم یا یک پنجم  آن را به عنوان سهم کانون وکلای دادگستری به حساب مربوط واریز و رسید آنرا به همراه گزارش کار،رونوشتی ازحکم یا احکام صادره به شعبه معاضدت تقدیم دارد.
  • وکیل، خواه معاضدتی یا تعیینی ، متعهد به حسن معاشرت ، گشاده روئی ، حس خیرخواهی و انسان دوستی استو موکل نیز می بایست در برخورد با وکیل بالاخص معاضدتی، مراتب احترام، ادب، قدرشناسی و حسن رفتار را رعایت نماید.

وجود وکیل پایه یک دادگستری چه به صورت قرارداد مستقل و یا به صورت وکیل معاضدتی و یا وکیل تسخیری امری است اجتناب ناپذیر تا جایی که خود قانون نیز این حضور وکیل را به صورت قانونی در بسیاری از دعاوی پیش بینی نموده است ولی بسیاری از افراد جامعه بر این باورند که وجود وکیل یا وکلای دادگستری هیچ تفاوتی در پرونده نخواهد داشت و در پاسخ گفتنی است که اگر وجود وکیل یا وکلای دادگستری در پرونده نفع و ضرری برای طرفین ندارد از چه باب است که در قانون وجود وکیل معاضدتی و وکیل تسخیری پیش بینی شده است و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری باعث بی اعتباری در رای خواهد شد.

پس برای دادرسی عادلانه به وکیل یا وکلای دادگستری مراجعه نماییم که عضو کانون وکلای دادگستری می باشند و پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری دریافت نموده اند.

 

میانگین امتیازات ۴ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا