
اولین اقدام به منظور تحقیقات مقدماتی از متهم، احضار نمودن وی به مراجع قضایی است و چنانچه متهم به هر دلیلی حضور پیدا نکند، دستور جلب وی صادر می شود. جلب متهم دومین مرحله از مراحل تحقیقات مقدماتی است که در نتیجه عدم حضور وی انجام می گیرد. در اصطلاح حقوقی، جلب با توقیف یا بازداشت متفاوت است؛ جلب یعنی دستگیری و توقیف یا بازداشت یعنی نگهداری. جلب متهم مستلزم سلب آزادی رفت و آمد او و انتقال وی به محلی دیگر( مثلا نزد مرجع صادر کننده دستور جلب) است اما بازداشت که بازداشت موقت نیز نامیده می شود، مستلزم سلب آزادی رفت و آمد متهم از طریق نگهداری وی در محلی معین است.
شروط لازم برای برای دستور جلب متهم
برای دستور جلب متهم چند شرط لازم است که عبارتند از: ابلاغ احضاریه، عدم حضور متهم و فقدان عذر موجه برای عدم حضور. بنابراین دادیار یا بازپرس پس از احضار متهم و عدم حضور وی در وقت مقرر باید ابتدا از ابلاغ شدن احضاریه اعم از ابلاغ واقعی یا قانونی اطمینان حاصل کرده و دقت نماید که آیا وی عذر موجهی برای عدم حضور خود داشته یا به طریقی عذر موجه خود را اعلام کرده است یا خیر. ماده ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری جهاتی را که عذر موجه محسوب می شود را نام برده و ماده ۱۷۹ همان قانون نیز جلب متهمی را که بدون عذر موجه حضور نیافته یا عذر موجه خود را اعلام نکرده، پیش بینی کرده است.
مطابق ماده ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، متهم مکلف است در موعد مقرر حاضر شود و اگر نتواند باید عذر موجه خود را اعلام کند. جهات زیر عذر موجه محسوب می شود:
- الف- نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه به گونه ای که مانع از حضور شود.
- ب- بیماری متهم و بیماری سخت والدین، همسر یا اولاد وی که مانع از حضور شود.
- پ- همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود.
- ت- ابتلاء به حوادث مهم از قبیل بیماری های واگیردار و بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله که موجب عدم امکان تردد گردد.
- ث- متهم در توقیف یا حبس باشد.
- ج – سایر مواردی که عرفاً به تشخیص بازپرس عذرموجه محسوب می شود.
تبصره – در سایر موارد متهم می تواند برای یک بار پیش از موعد تعیین شده، بازپرس را از علت عدم حضور خود مطلع سازد و موافقت وی را اخذ نماید که در این مورد بازپرس می تواند در صورت عدم تاخیر در تحقیقات تا سه روز مهلت را تمدید کند.
ماده ۱۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری درمورد جلب متهم بیان می دارد:« متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب می شود.»
درصورت ابلاغ قانونی احضاریه، از آنجا که ممکن است متهم از آن مطلع نشده باشد، برای جلوگیری از جلب متهم بدون اطلاع از احضاریه، تبصره ماده ۱۷۹ قانون آیین دادرسی کیفری تکرار احضار را پیش بینی و مقرر نموده است: در صورتی که احضاریه، ابلاغ قانونی شده باشد و بازپرس احتمال دهد که متهم از احضاریه مطلع نشده است، وی را فقط برای یک بار دیگر احضار می نماید.
دستور جلب متهم بدون صدور احضاریه
با این حال درمورد برخی جرایم معین به دلیل اهمیت آن ها و مجازاتی که در انتظار متهم می باشد، ممکن است وی درصورت ابلاغ احضاریه و اطلاع از تشکیل پرونده و تحت تعقیب قرار داشتن خود، متواری شده و دیگر امکان دسترسی به وی فراهم نگردد. همچنین ممکن است که محل اقامت یا شغل متهم معین نبوده و انتشار آگهی در روزنامه برای احضار او مدت زیادی رسیدگی را با تاخیر و کندی مواجه سازد و زمینه های دستگیری وی را از میان ببرد. از این رو در این موارد قانون در ماده ۱۸۰ امکان جلب بدون احضار را پیش بینی کرده است؛ یعنی این که متهم جلب گردد، بدون این که قبلا احضار شده باشد. این ماده مقرر می دارد: «در موارد زیر بازپرس می تواند بدون آن که ابتداء احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
- الف – در مورد جرائمی که مجازات قانونی آن ها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
- ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
- پ – در مورد جرائم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتی که از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
- ت – در مورد اشخاصی که به جرائم سازمان یافته و جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند.»
جلب متهم چگونه صورت می گیرد؟
برای جلب نمودن متهم لزوما باید برگه جلب به او ابلاغ شود تا وی از صحت صدور آن مطمئن گردیده و در برابر مامور جلب از خود مقاومت نشان ندهد. ماده ۱۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح می کند:« جلب متهم به موجب برگه جلب به عمل می آید. مضمون برگه جلب که حاوی مشخصات متهم و علت جلب است باید توسط بازپرس امضاء و به متهم ابلاغ شود.» اما باتوجه به ماده ۱۸۲ قانون مذکورکه اعلام نموده:« مامور جلب پس از ابلاغ برگه جلب، متهم را دعوت می کند که با او نزد بازپرس حاضر شود. چنانچه متهم امتناع کند، مامور او را جلب و تحت الحفظ نزد بازپرس حاضر می نماید و در صورت نیاز می تواند از سایر ماموران کمک بخواهد.» چنین استنباط می شود که ابلاغ برگ جلب لزوما به معنای مجوز دستبند زدن به دستان متهم نیست و تنها در صورت خودداری وی از همراه شدن با مامور برای رفتن نزد مرجع قضایی می توان اقدام به این کار نمود.
ابلاغ برگ جلب به متهم و جلب نمودن وی مستلزم یافتن اوست و برای این امر ماموران باید به محل اقامت وی مراجعه کنند. با این حال برگ جلب مجوز ورود به محل اقامت متهم نیست و اگر نشانی تعیین شده یک مکان عمومی نباشد و متهم در داخل آن محل مانده و از همراه شدن با ماموران امتناع ورزد، ورود به محل مزبور مستلزم صدور مجوز لازم برای این امر از سوی مراجع قضایی است. تبصره ۳ ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد:« در صورتی که متهم در منزل یا محل کار خود یا دیگری مخفی شده باشد، ضابطان باید حکم ورود به آن محل را از مقام قضائی اخذ کنند.»
درمورد لزوم مراجعه به محل اقامت متهم برای جلب او ممکن است این سوال به ذهن برسد که در صورت عدم اطلاع از محل اقامت متهم یا عدم حضورش در محل اقامت خود چگونه می توان وی را جلب نمود؟ جلب متهم درصورت عدم اطلاع از محل اقامت یا غیبت وی تحت عنوان جلب سیار صورت می گیرد. جلب سیار بدین معناست که مرجع قضایی بدون ذکر محل اقامت متهم در برگ جلب، تحت شرایطی خاص به ضابطان دادگستری دستور می دهد که متهم را در هر مکانی که یافتند، جلب نمایند. البته ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری شرط سختگیرانه تری گذاشته و آن متواری بودن متهم است. این ماده مقرر می دارد: « در صورتی که متواری بودن متهم به نظر بازپرس محرز باشد، برگه جلب با تعیین مدت اعتبار در اختیار ضابطان دادگستری قرار می گیرد تا هر جا متهم را یافتند، جلب و نزد بازپرس حاضر کنند.»
همچنین طبق تبصره ۲ ماده مذکور در صورت ضرورت، بازپرس می تواند برگه جلب را برای مدت معین در اختیار شاکی قرار دهد تا با معرفی او ضابطان حوزه قضائی مربوط، متهم را جلب کنند و تحویل دهند. باید توجه داشت که متواری بودن غیر از غیبت یا عدم حضور است، زیرا غیبت یا عدم حضور ممکن است دلیل دیگری غیر از متواری بودن داشته باشد. متواری کسی است که به منظور عدم دسترسی مقامات قضایی و انتظامی به خود از محل اقامت معمولی اش خارج شده و به مکانی که برای برخی از نزدیکانش نیز نامعلوم است، نقل مکان کرده باشد.
باتوجه به ماده ۱۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری، جلب متهم به استثنای موارد ضروری باید در روز به عمل آید و در همان روز به وسیله بازپرس و یا قاضی کشیک تعیین تکلیف شود. مامور جلب باید پس از جلب متهم بلافاصله او را نزد مرجع صادر کننده برگ جلب ببرد. درصورتی که بیم فرار متهم در حین انتقال یا بیم تبانی او با دیگران وجود داشته باشد، ماموران می توانند حداکثر تا بیست و چهار ساعت از زمان جلب متهم را تحت نظر خود در بازداشت نگه دارند ولی مدت نگهداری متهم تا تحویل وی به بازپرس یا قاضی کشیک نباید بیشتر از بیست و چهار ساعت شود. نگهداری متهم بیش از این مدت توسط مامورانی که او را بدون مجوز قضایی در بازداشت نگه می دارند، توقیف غیر قانونی محسوب شده و قابل مجازات است.