خانوادهطلاقطلاق از طرف زن

شرایط تحقق طلاق غیابی از طرف هرکدام از زوجین

طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که با توجه به شرایطی هر یک از زن یا مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست می‌کنند. 

در قوانین مدنی ایران اسلامی حق طلاق در شرایط معمول با مرد است. ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی به صراحت این حق را در اختیار مرد قرار داده است.

از این جهت زوج برای طی مراحل طلاق غیابی نیاز به اثبات شرایط خاصی نخواهد داشت اما قانون در این مواقع حافظ حقوق زنان نیز می‌باشد.

به موجب این بند قانونی بعد از ارائه دادخواست طلاق از طرف زوج و ابلاغ آن به زوجه، چه وی در دادگاه حاضر شود یا نشود حکم طلاق صادر خواهد شد.

در واقع قانون برای صدور حکم طلاق غیابی وقتی دادخواست از جانب زوج باشد، به دنبال اثبات چیزی نخواهد بود؛ اما این طلاق هم مراحل خاص خود را خواهد داشت و آن هم پرداخت کامل حقوق زوجه است که در حکم دادگاه هم به آن اشاره خواهد شد.

اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را به شخصه تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی بر طبق ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه نیز در ماهیت نداده باشد، در صورت محکوم شدن او رای صادره غیابی است، رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند در ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی و رسیدگی مجدد کند.

خواسته طلاق هم از قاعده مذکور مستثنی نیست و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت، طلاق غیابی است، اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند طلاق از طرف زوج (مرد) یا طلاق از طرف  زوجه (زن) باشد.

طلاق غیابی از طرف مرد

طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است.

بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد، چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی است و زن می تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می شود.

به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می شود.

حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.

بعد از صدور حکم طلاق غیابی به درخواست مرد اگر مهریه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتوانی در پرداخت یک جای مهریه می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به همان شعبه صادر کننده طلاق به طرفیت زن ارائه دهد.

دادگاه در صورت حضور نیافتن زن یا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهریه را تقسیط می کند.

شرایط طلاق غیابی از طرف زن

اگر دادخواست طلاق از طرف زوجه (زن) صادر شده باشد و دلیل موجه طلاق را هم دارا باشد و زوج با وجود ابلاغ، در دادگاه حضور نیابد و لایحه نفرستد و برگه‌ی ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشده باشد، دادگاه رای طلاق غیابی صادر می‌کند.

هرگاه زوج چهارسال تمام غایب مفقودالاثر باشد (یعنی غایب باشد و هیچ خبری از وی در دست نباشد) و زوجه دادخواست طلاق بدهد، محکمه سه نوبت آگهی -هریک به فاصله‌ی یک ماه- در جراید محل منتشر می‌کند.

پس از گذشتن یک سال از اولین آگهی چنانچه خبری از زنده بودن زوج نشود دادگاه حکم به موت فرضی زوج می‌دهد.

یکی دیگر از شرایطی که زن می‌تواند غیابی طلاق بگیرد نپرداختن نفقه توسط زوج در زمان ۶ماه است، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر وی باشد.

ابتدا زن می‌تواند برای مطالبه‌‌ی نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، می‌تواند دادخواست طلاق دهد.

البته اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف مقرره برایش بدون دلیل موجه امتناع ورزد ناشزه محسوب می‌شود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت.

درست است که حق طلاق برای مرد در نظر گرفته شده است اما زن می‌تواند برای خلاصی از زندگی پرمشقت و تحمل‌ناپذیر درخواست طلاق نماید و در صورت اثبات عسر و حرج خود و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه رای به طلاق صادر می‌کند.

عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که توان و تحمل ادامه‌ی زندگی برای زن وجود نداشته باشد.

زن می‌تواند به با رجوع به دادگاه تقاضای طلاق نماید و دادگاه می‌تواند زوج را مجبور به طلاق کند.

چنانچه اجبار میسر نباشد در این صورت حق طلاق از شکل انحصاری بودن آن برای مرد خارج می‌شود و به زن داده می‌شود و زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.

معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زوجین و محیط و زمان و مکان تعیین می‌شود، اما مصادیق عسر و حرج میان دادگاه‌های خانواده مورد اختلاف است و دامنه‌ی شمول عسر و حرج میان شعبات متفاوت است.

به همین دلیل یک تبصره به ماده‌ی ۱۱۳۰ قانون مدنی اضافه شد که موارد عسر و حرج را مشخص کرد.

عسر و حرج 

طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اگر ادامه زندگی مشترک موجب عسر و حرج زن باشد، می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید.

چنانچه عسر و حرج در دادگاه اثبات شود، دادگاه می‌تواند شوهر را مجبور به طلاق کند و درصورتی‌که اجبار میسر نباشد، زن با اجازه دادگاه طلاق می‌گیرد.

منظور از عسر و حرج در این ماده آن است که وضعیتی به وجود آید که زندگی را برای زن با سختی و مشقت همراه کند و تحمل آن برایش مشکل باشد؛ همچون اعتیاد شوهر به مواد مخدر، محکومیت به حبس به مدت ۵ سال یا بیشتر، آزار و اذیت و بدخلقی مستمر شوهر نسبت به زن به‌گونه‌ای که نتواند تحمل کند و ….

در این مورد هم اگر دادگاه در غیبت شوهر یا عدم ابلاغ واقعی وقت رسیدگی به او حکم طلاق را صادر کند، رای غیابی خواهد بود.

ازدواج مجدد پس از طلاق غیابی

پس از طلاق غیابی و سپری شدن دوران عده، زن حتی در صورت باکره بودن می‌تواند بدون نیاز به اجازه پدر یا جد پدری به عقد مرد دیگری درآید و دوباره ازدواج کند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا