قراردادها

عقد معوض و غیر معوض در قانون مدنی

از نگاهی دیگر، عقود به معرض (معاوضی) و غیر معوض (مجانی) تقسیم شده اند.

عقد معوض، عقدی است که براساس آن یکی از طرفین معامله، مالی را برطرف دیگر تحویل داده و در مقابل، مالی را دریافت کند.

در قرار دادهای معوض دو تا عوض وجو دارد که از هر کدام از عوضین در مقابل دیگری قرار می گیرد، در عقود معوض مبادله یا معامله معاوضه یک مال در مقابل مال دیگر مد نظر است؛ بعبارت دیگر این عقود مبادلات متقابل هستند.

مبادله اموال در عقود معوض ممکن است به صورت همزمان باشد یا یکی از اموال در آینده تحویل شود؛ مثلا من مغازه خودم را در مقابل یکصد میلیون تومان می فروشم این عقد، یک عقد معوض هست دو تا عوض دارد یکی از عوضین مبیع یا مثمن نامیده می شود که در مثال زده شد مغازه مبیع یا مثمن ماست عوض دوم ثمن یا مثمن نامیده می شود که در مثال ما صد میلون تومان است که شما بابت ثمن به من بایع پرداخت می کنید.

حالا ممکن است این یکصد میلیون تومان را شما همزمان با این به من پرداخت کنید که من مغازه را به مالکیت شما در می آورم یا اینکه بگویید دو ماه بعد من یکصد میلیون تومان را می پردازم تفاوتی نمی کند به هر حال این عقد، یک عقد معوض است؛ بدین ترتیب بیع  م.۳۳۸ ق.م) و اجزاه (م.۴۴۶  ق.م) از عقود معاوضی هستند.

اجاره یکی دیگر از انواع عقود معوض یا معاوضی است.

ماده ۴۴۶ ق.م از عقد اجاره صحبت کرده است.

اجاره عقدیست که بموجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجر می شود اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند.

اجاره هم از عقود معین است، موجر یا اجاره دهنده خانه خودش را در اختیار مستاجر می گذارد تا مستاجر از منافع این خانه استفاده نماید، مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود مالک منافع خانه می شود، آن وقت از طیف دیگر مستاجر هم مالی را بعنوان اجاره بها یا مال الاجاره در اختیار موجر قرار می دهد؛ بنابراین دو تا عوض در اینجا وجود دارد که با مثال تطبیق داده شد.

در عقود غیرمعوض یا مجانی، یکی از طرفین قرارداد مالی را به طرف دیگر می دهد ولی در مقابل آن مالی دریافت نمی کند.

در این نوع از عقود تبادل ارزش ها ملاحظه نمی شود چیزی که یکی از طرفین قرارداد به دیگری می دهد در اصطلاح حقوقی بلاعوض است؛ یعنی مجانی است انتظار ندارد که طرف مقابل چیزی در مقابل اینکار به او پرداخت بکند.

در اصطلاح حقوقی، طرف اول مالی را به صورت بلا عوض و مجانی به طرف دیگر تحویل می دهد، بدین ترتیب عقودی چون هبه و عاریه از عقود مجانی هستند.

من کتاب خودم را به دوست خودم هبه می کنم هبه به معنای بخشش و بخشیدن است.انتظاری ندارم که نه پول بدهد و نه کتابی در مقابلش به من بدهد این را عقد هبه می گویند که یک عقد مجانی یا غیر معوض است.

عاریه: شما ماشین خودتان را به دوست خودتان عاریه می دهید که چند روز استفاده بکند انتفاع ببرد به صورت مجانی و بعد به شما بر گرداند، در مقابل استفاده ای که دوستتان دارد از این ماشین می برد انتظاری از او ندارید نه پولی می گیرید نه کالایی در یافت می کنید این را عقد عاریه می گویند.

در عقد عاریه، عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند.

 عاریه دهنده را شما را که ماشین را به دوستتان دادید تا استفاده بکند معیر، طرف مقابل یا دوستتان که ماشین را گرفته و انتفاع برده مستعیر می گویند. این چنین عقدی را عقود بلاعوض یا مجانی است.

تفاوت عقود معوض و عقود دو تعهدی

عقود معوض را با عقود دو تعهدی اشتباه نکنید مقابله ارزش های اقتصادی یا مقابله تعهدات فرق می کند.

در عقود دو تعهدی یکی از تعهدات در مقابل تعهد دیگر قرار می گیرد، در حالی که در عقود معاوضی یک مال در مقابل مال دیگر قرار می گیرد، پس ضابطه تشخیص عقود دو تعهدی ازعقود یک تعهدی این است که در عقود دو تعهدی، یک تعهد در مقابل تعهد دیگر قرار می گیرد، در حالی که در عقود یک تعهدی تنها یک تعهد وجود دارد.

آن وقت ضابطه تشخیص عقود معوض و مجانی، مقابله اموال یا مبادله ارزش ها است.

یک مال اگر در مقابل دیگر قرار بگیرد عقد معوض می باشد اما اگریک مال در مقابل یک مال قرار نگرفت این عقد مجانی یا بلاعوض می شود.

بیشتر عقود دو تعهدی (نه همه آنها) از عقود معوض هستند و عقود یک تعهدی بیشتر (نه همه آنها) از عقود مجانی می باشند.

دقت کنید که تقسیم عقد به معوض و غیر معوض و تقسیم عقد به دو تعهدی و یک تعهدی، دو تقسیم کاملا جداگانه است. اگر چه بیشتر قراردادهای دو تعهدی، معاوضی هستند ولی مثلا وام با بهره در حقوق فرانسه یک عقد یک تعهدی و در عین حال معوض است.

وام دارای بهره را اگر شما در نظر بگیرید، در حقوق فرانسه یک قرارداد  یک تعهدی محسوب می شود در حالیکه یک عقد معوض می باشد.

در حقوق فرانسه اگر عقد قرض همراه با بهره باشد قرارداد را معوض نام گذاری کردند اما اگر این عقد قرض بدون بهره باشد این چنین قراردادی را قرارداد مجانی نامیدند؛ لذا وام با بهره در حقوق فرانسه یک قرارداد یک تعهدی به حساب می آید در حالیکه عقد معوض هم هست.

در حقوق ایران، عقودی مثل ودیعه یا عاریه از عقود دو تعهدی هستند در عین اینکه این عقود از عقود مجانی هستند.

من تعهد می کنم که مال مورد عاریه را به شما تسلیم کنم شما هم تعهد می کنید که آن را صحیح و سالم به من بر گردانید یعنی در آن تعدی و تفریط نکنید.

دو تا تعهد در مقابل هم قرار گرفتند اما در عین حال این عقد عاریه یک عقد مجانی است؛ چون من ماشین خودم را به شما عاریه می دهم که بصورت مجانی از آن استفاده کنید یا در ودیعه من مودع یا ودیعه گذار وسیله خودم را در اختیار شما امانت گذاشتم تا بعد از مدتی به من بر گردانید اینجا دو تا تعهد در مقابل هم هست من باید مال را تسلیم شما بکنم تو هم باید تعهد بدهید که بدون تعدی و تفریط به من تحویل بدهید، در عین حال که ودیعه در آن دو تا تعهد وجود دارد اما از عقود مجانی است نه عقود معوض.

ثمره این تقسیمات

 به هر حال یک فایده ای باید ببینیم در این تقسیم مترتب است؛ مثلا چرا می گوییم قراردادهای معوض یا غیر معوض، چرا می گوییم قراردادهایی معاوضی و مجانی، یک ثمره ای این تقسیم باید داشته باشد.

  • فقط قراردادهای معاوضی می تواننند قرارداد تجاری باشند بنابراین قوانین حقوق تجارت در مورد قرارداد مجانی قابل اجرا نیستند.

تاجر تجارت می کند تا سود بدست بیاورد یک مالی را به طرف مقابل می دهد تا مال دیگری را با وضعیت بهتر بدست بیاورد؛ بنابراین مقررات حقوق تجارت و قانون تجارت در رابطه با قرار دادهای مجانی مجرا نیستند.

  • در قراردادهای بلاعوض، شخصیت طرف معامله علت عمده عقد است و در صورتی که اشتباهی در تشخیص طرف معامله پیش آمده باشد براساس م.۲۰۱ ق.م. صحت معامله خدشه دار می شود اما در قراردادهای معاوضی اشتباه در شخص طرف معامله تاثیری در صحت عقد ندارد.

عقد هبه را در نظر بگیرید شما مال خود را به هر کسی هبه نمی کنید به کسی هبه می کنید که شخصیت او علت عمده عقد برای شما باشد؛ مثلا خویشاوند شما باشد. پسر برادرتان باشد. پسر خواهرتان باشد پس مال خود را به شخصی می بخشید که به دلایلی به وی علاقمند باشید یک توجه ای خاص نسبت به او داشته باشید.

بخاطر همین هست که اگر شخص طرف معامله در قرارداد های مجانی یا بلاعوض اشتباهی صورت بگیرد، صحت معامله خدشه دار می شود.ماده ۲۰۱ ق.م ملاحظه بفرمایید این ماده مقرر داشته اشتباه در شخص طرف به صحت معامله خللی وارد نمی آورد، مگر در مواردیکه شخصیت طرف علت عمده عقد بوده باشد ماشین خود را به طرف مقابل هبه می کنید با این تصور که آن فرد پسر برادر شماست که از خارج آمده است بعدا متوجه می شوید خیر؛ کسی که به او هبه کردید شباهت ظاهری به او داشته اینجا عقد باطل و اشتباه است.

در شخص طرف مقابل معامله که علت عمده عقد هم هست اما اگر قرارداد معوض باشد در اینجا شخصیت طرف معامله ربرای شما اهمیت چندانی ندذارد آن وقت اگر اشتباه هم صورت بگیرد می خواستید ماشین خود را در مقابل ده میلیون تومان به پسر عموتان بفروشید، بعد فهمیدید این پسر عموی شما نبوده و فرد دیگری بوده است اینجا این اشتباه تاثیری در نفوذ و در واقع صحیح بودن قرارداد نخواهد داشت. 

  سومین تفاوت عقود معاوضی یا عقود مجانی این است که از عقود مجانی مالیات بیشتری اخذ می شود. هدف آن است که از کسی که مالی را به صورت مجانی و بدون زحمت به دست آورده است مالیات بیشتری گرفته شود.

دلیل دیگر حمایت قانون گذار از اموال خانواده است.

و از نقل و انتقال مجانی و بلاعوض جلوگیری کند چون به زیان خانواده و ورثه خواهد بود. مالیات سنگین تری نسبت به قراردادهای غیر معوض و مجانی وضع کرده است.

شما در رابطه با تصرفات بلاعوض شخص در  اموال خودش پس از وفاتش قطعا به این ماده قانونی برخورد کردید که تصرفات بلا عوض شخص نسبت به اموالش بعد از موتش اینها تا ثلث یا یک سوم منوط به اجازه ورثه خواهد بود.

ماده ۸۴۳ ق. مدنی را ملاحظه بفرمایید: وصییت به زیاده بر  ثلث ترکه نافذ نیست، مگر به اجازه وراث و اگر بعضی از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است؛ یعنی اگر کسی وصیت کرده که وقتی من وفات پیدا کردم بیش از یک سوم اموال خودم رامثلا به پسر بزرگم هبه میکنم، این چنین تصرفی در صورتی نافذ خواهد بود که ورثه همه اجازه بدهند و بگویند بیش از یک سوم ما اجازه میدهیم که در این صورت تحقق پیدا بکند در غیر این صورت فقط به میزان یک سوم از اموال را می تواند هبه نماید  نه بیشتر.

این هم بخاطر این است که در حقیقت از اموال خانوادگی به نفع ورثه حمایت بیشتری صورت بگیرد.

 آخرین تفاوت بین عقود معوض یا عقود مجانی در این است که در عقود معوض تمامی خریدارانی که قانون پیش بینی نموده (م.۴۵۶ ق.م) وجود دارد ولی در عقود مجانی هیچ یک از خیارات راه ندارند.

در نهایت آخرین تفاوتی که بین عقود مجانی ومعوض میتوان ذکر کرد وجود خیاراتی است که در عقود معوض وجود د ارد.

خیار به معنی اختیار است از نظر حقوقی به معنای اختیار فسخ یا بر هم زدن قرارداد است قانون مدنی در مواد  ۳۹۶ تا ۴۵۷احکام مربوط به خیارات را ذکر کرده است.

کلیه خیاراتی که در قانون مدنی آمده بین قرارداد های معاوضی مشترک است، مگر سه تا خیار که اینها قانون گذار اختصاص به عقد بیع داده است.

ماده ۴۵۶ ق مدنی ملاحظه میشود تمام انواع خیار در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد، مگر خیار مجلس و خیار حیوان و تاخیر ثمن که که مخصوص بیع است، پس بنا بر این همه خیارات در عقود معوق وجود دارد، مگر اینکه خیار

  1. خیارات حیوان
  2. خیار تاخیر ثمن و
  3. خیار مجلس که این سه تا خیار اختصاص به عقد بیع دارد.

اما خیارات چه بصورت خیارات عمومی و چه خیارات مشترک و چه خیارات خاصه عقد بیع در عقود مجانی راه ندارد؛ مثلا خیار غبن یا خیار عیب در قرارداد های مجانی یا بلاعوض جایگاهی نخواهد داشت، در صورتیکه در قرارداد های معوض می توانید همه خیارات را اجرا نمایید، مگر آن مواردیکه قانون گذار به صراحت استثناء کرده که مشمول ماده ۴۵۶ ق.م خواهد بود.

میانگین امتیازات ۴ از ۵
از مجموع ۴ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا