خلع ید و تخلیهملکی

دعوای خلع ید

دعوای خلع ید به دعوایی گفته میشود که در مال غیر منقولی  مانند زمین، خانه یا مغازه،  توسط فردی غصب میگردد و مالک  مال علیه وی طرح دعوا میکند و به موجب این دعوا از محکمه میخواهد از ادامه تصرفات خوانده (غاصب) جلوگیری گردد.

برای مثال در صورتیکه فردی در سال ۱۳۹۷ دو واحد مسکونی خریداری نماید و در یکی از آنها ساکن گردد و واحد دیگر خالی بماند و ساکنی نداشته باشد، در صورتیکه فردی بدون اطلاع مالک زمین و بی آنکه بین او و مالک، قراردادی وجود داشته باشد، در آن خانه سکنی گزیند، مالک خانه به محض اطلاع از تصرف آن فرد، می تواند به جهت اخراج وی از خانه و خاتمه دادن به تصرف غیر قانونی وی، در محکمه دعوای خلع ید علیه وی مطرح کند.

دعوای خلع ید مشاع به چه معناست

طرح دعوای خلع مختص اموال غیر مشاعی نیست بلکه این دعوا در خصوص اموال غیرمنقول مشاعی نیز قابل تصور است و آن در فرضی است که برخی از مالکان ملک مشاعی، بدون اجازه سایرین، ملک مشاعی را متصرف گردند که در این صورت سایر شرکا مال مشاعی میتوانند علیه فرد یا افراد متصرف دعوای خلع ید مطرح کنند و بدین وسیله از ادامه تصرفات آنها جلوگیری نمایند.

شرایط دعوای خلع ید از این قرار است:

  1. اولین و مهمترین شرط در طرح این دعوا این است که فرد مدعی مالکیت، برای ادعای مالکیت خود دلیل داشته باشد. خواهان دعوای خلع ید که خود را مالک مال میداند باید برای اثبات ادعای خود دارای سند مالکیت باشد یا اگر سند مالکیت ندارد، به موجب رای قطعی دادگاه مالک آن مال غیر منقول شناخته شده باشد. با این توضیح فردی که فاقد سند مالکیت میباشد در صورت طرح دعوای خلع ید با صدور قرار استماع دعوای خود رو به رو خواهد شد. برای جلوگیری از این نتیجه، او باید ابتدا در محکمه دعوای اثبات مالکیت طرح نموده و ادله خود را ارائه دهد و در صورتی که قاضی دادگاه به موجب ادله ارائه شده او را مالک ملک شناخت و رای وی قطعی شد، اینک میتواند طرح دعوای خلع ید نماید.
  2. دومین شرط برای طرح دعوای خلع ید، غیرمنقول بودن مال تصرف شده است به عبارت دیگر صرفا در خصوص تصرف اموال غیر منقول است که میتوان برای خاتمه دادن به تصرف، از دعوای خلع ید استفاده نمود و این دعوا در مورد اموال غیر منقول خصوصیتی ندارد بلکه در این اموال برا خاتمه دادن به تصرفات فرد غاصب، مالک مال باید دعوای استرداد مال و یا دعوای الزام به تسلیم طرح کند.
  3. سومین شرط لازم برای طرح این دعوا، غیر قانونی بودن تصرفات خوانده است. بنابراین اگر بین مالک مال و فرد غاصب، قرارداد وجود داشته باشد مالک برای خاتمه دادن به تصرفات غاصب نمیتواند دعوای خلع ید مطرح کند. مثلا اگر غاصب یک سال قبل به موجب قرارداد اجاره ای مستاجر ملک شناخته شده باشد و پس از انقضای مدت اجاره حاضر به تخلیه ملک نشود، مالک باید برای خاتمه دادن به تصرفات خوانده، دعوای تخلیه ید مطرح کند نه دعوای خلع ید.

دعوای خلع ید چه ارکانی دارد و  تفاوت آن با دعوای تصرف عدوانی در چیست

هر دعوای دارای ارکان جداگانه ای است که اگر آن ارکان ثابت گردد دادگاه رای به نفع خواهان صادر خواهد نمود. دعوای خلع ید نیز از این موضوع مستثنی نیست. ارکان دعوای خلع ید عبارت است از:

  1. مالکیت خواهان: پیش از این بیان نمودیم که خواهان باید مالک مال غیر منقول تصرف شده باشد که این امر یا با داشتن سند مالکیت احراز میگردد و یا با حکم قطعی دادگاه. منظور از اینکه گفتیم یکی از ارکان دعوای خلع ید، مالکیت خواهان میباشد این است که، دادگاه برای اینکه حکم به نفع خواهان این دعوا صادر کند ابتدا باید احراز نماید که خواهان مالک مال ادعا شده است یا خیر و در صورتیکه مالکیت وی را به موجب سند رسمی و یا حکم قطعی محرز بداند، در صورت وجود سایر ارکان، حکم به نفع وی صادر خواهد نمود.
  2. تصرف غیر قانونی و غاصبانه خوانده:  به این معنی که خوانده دعوا باید به صورت غیر قانونی مال را غصب کرده باشد. بنابراین در صورتیکه خوانده قراردادی ارائه نماید که به موجب آن حق تصرف در مال را داشته، دادگاه ادعای خواهان را رد خواهد نمود.

نکته حائز اهمیت در این قسمت، بیان تفاوت دعوای خلع ید با دعوای تصرف عدوانی میباشد. این دو دعوا به علت تشابه هایی که بین آنها وجود دارد گاهی با یکدیگر خلط میگردند. برای جلوگیری از این امر لازم است تشابهات و تفاوت های آن دو شناخته شود.

 دعوای تصرف عدوانی مانند دعوای خلع ید صرفا در خصوص اموال غیر منقول قابلیت طرح دارد ولی ارکان این دو دعوا با یکدیگر متفاوت است. در دعوای تصرف عدوانی برخلاف دعوای خلع ید دادگاه تنها با احراز سبق تصرفات خواهان و لحوق تصرفات خوانده و عدوانی بودن تصرفات خوانده رای به نفع خواهان صادر خواهد نمود. بنابراین برای پیروزی در این دعوا لازم نیست خواهان به سند مالکیت خود استناد نماید بلکه فقط باید ثابت کند قبل از خوانده ملک را در تصرف داشته است و اینک تصرفات خوانده  عدوانی میباشد. همانطور که بیان شد در دعوای تصرف عدوانی بر خلاف دعوای خلع ید، دادگاه وارد دلایل مالکیت نمیشود. تفاوت دیگر این دو دعوا در این است که دعوای تصرف عدوانی جنبه کیفری نیز دارد و میتوان  در دادگاه کیفری علیه متصرف شکایت نمود در حالیکه دعوای خلع ید فاقد این ویژگی است.

کدادم مرجع صالح به رسیدگی در دعوای خلع ید میباشد

در این خصوص عده ­ای عقیده دارند که دعوای خلع ید در صورتیکه ارزش ملک بیش از ۲۰میلیون تومان نباشد، در صلاحیت شورا حل اختلاف قرار دارد اما باید دانست که این موضوع خلاف قوانین بوده و اعتقادی اشتباه است چرا که رسیدگی به دعاوی غیر منقول از صلاحیت ذاتی شوراهای حل اختلاف خارج است و در صلاحیت دادگاه قراردارد. بنابراین مانند سایر دعاوی راجع به اموال غیر منقول رسیدگی به این دعوا نیز در دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک میباشد.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا