دیهکیفری (جرائم)

دیه قطع نخاع

دیه قطع نخاع در خصوص نخاع است که جز دستگاه عصبی مرکزی بدن بوده که کنترل فعالیت‌های بدن را بر عهده دارد. نخاع یکی از مهم‌ترین اجزای بدن انسان محسوب می‌شود که هرگونه اختلال در عملکرد آن می‌تواند فاجعه آفرین باشد.

نخاع به شکل طناب سفید رنگی بوده که درون مهره‌های ستون فقرات و کانال نخاعی قرار گرفته است و از پشت سر و قسمت بالایی خود به مغز متصل می‌شود.

نوشته های مشابه

نخاع اعمال حسی و حرکتی و درک محرک‌های حسی محیطی مانند سرما و گرما را به عهده دارد و آسیب رساندن به آن می‌تواند موجب ضعف حسی و حرکتی یا از دست دادن آن شود.

قطع نخاع می‌تواند در هر سطحی از نخاع باشد. در علم پزشکی نخاع به پنج قسمت تقسیم شده است که هر کدام مقدار مشخصی اعصاب نخاعی دارند.

  • ناحیه گردنی: در این قسمت ۸ زوج اعصاب گردنی وجود دارد.
  • ناحیه سینه‌ای یا پشتی: در این قسمت ۱۲ زوج اعصاب نخاعی وجود دارد.
  • ناحیه کمری: در این قسمت ۵ زوج اعصاب نخاعی کمری وجود دارد.
  • ناحیه خاجی: در این قسمت ۵ زوج اعصاب نخاعی خاجی وجود دارد.
  • قطعه دنبالچه‌ای: در این قسمت یک زوج اعصاب نخاعی وجود دارد.

مجموع این اعصاب نخاعی ۳۱ جفت است که نخاع را به ۳۱ قسمت تقسیم می‌کند. تعیین ارش برای آسیب به نخاع با توجه به این پنج قسمت و اعصاب نخاعی صورت می‌گیرد.

اگر قطع نخاع در ناحیه بالاتری اتفاق افتاده باشد. مثلا نخاع در ناحیه گردن قطع شده باشد، علاوه بر عوارض قطع نخاع گردنی، بر بقیه قسمت‌ها نیز اثر گذاشته و عملکرد آن‌ها را نیز مختل می‌کند.

بنابراین اگر نخاع در قسمت گردن به طور کامل قطع شود، عملکرد آن نیز به طور کامل از دست می‌رود. هر چقدر آسیب وارده از این ناحیه دورتر باشد، احتمال از دست رفتن عملکرد نخاع به طور کامل نیز کمتر خواهد بود. در نتیجه مقدار دیه‌ای که به آن تعلق می‌گیرد هم کمتر خواهد بود.

از آن جایی که امنیت جسمی و بدنی افراد اهمیت بسیاری دارد، قانون برای کسانی که با جنایات مختلف به افراد آسیب می‌زنند مجازات ویژه‌ای تعیین کرده است.

قانون مجازات اسلامی برای قطع نخاع حالات متفاوتی را فرض کرده است که هر کدام دیه و ارش جداگانه‌ای دارند و مقدار آن می‌تواند یک دیه کامل یا کمتر باشد.

دیه قطع نخاع

از آن جایی که جان و بدن افراد در شرع و قانون مقدس است، هیچ کس حق ندارد به جان و بدن آن‌ها تعرض کرده و به آن‌ها آسیبی برساند. قانون اهمیت زیادی به جسم و بدن انسان‌ها داده و هر گونه آسیب وارده به آن را مستوجب مجازات می‌داند.

طبق قوانین اگر کسی عمدا یا سهوا یا در اثر بی‌احتیاطی، سلامت دیگری را به خطر انداخته و به وی آسیب برساند؛ باید خسارت وارده را جبران نماید.

در یک تقسیم بندی دیه به سه نوع تقسیم می‌شود: دیه قتل و نفس که برای کشتن افراد پرداخت می‌شود. دیه از بین بردن منافع که شامل از بین بردن حس چشایی، بینایی، شنوایی و گویایی می‌شود. دیه عضو که این دیه شامل موارد مختلفی چون ایجاد جراحت، از کار انداختن، تغییر شکل و شکستگی می‌شود.

به پولی که برای جبران خسارت بدنی به افراد داده می‌شود دیه می‌گویند. اگر میزان دیه عضو در قانون مشخص شده باشد، به آن دیه مقدر گفته می‌شود که در بین عموم همان دیه معروف است. اما اگر مقدار آن تعیین نشده باشد، ارش نامیده می‌شود.

ارش یا دیه غیر مقرر را قاضی با توجه به نظر پزشکی قانونی و مقدار آسیبی که به بدن وارد شده تعیین می‌کند.

طبق ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی در چند صورت مرتکب باید دیه پرداخت نماید:

  • زمانی که جنایت به صورت غیر عمدی رخ داده باشد. جنایت غیر عمدی شامل دو نوع شبه عمد و خطای محض می‌شود.
  1. در جنایت شبه عمد، مرتکب قصد انجام دادن فعل مجرمانه را دارد اما قصد وارد کردن آسیب به شخص را ندارد.
  2. همچنین اگر به اشتباه مرتکب آسیب شود، مثلا به تصور اینکه حیوان است شلیک کرده و بعد متوجه شود انسان است؛ شبه عمد محسوب می‌شود. اگر مرتکب در این شرایط باعث شود تا یکی از استخوان‌های بدن فرد ترک بردارد، ملزم به پرداخت دیه یا ارش می‌شود.

در جنایت خطای محض، فرد نه قصد انجام فعل مجرمانه را دارد و نه قصد آسیب رساندن به فرد را دارد اما کار وی باعث وارد شدن آسیب به وی می‌شود. مثلا در هنگام خواب یا بیهوشی کاری انجام می‌دهد و باعث ایراد جنایت می‌شود.

همچنین مشاوره حقوقی می‌گوید زمانی که فرد صغیر یا مجنون صدمه‌ای به دیگران وارد می‌کند، از نوع خطای محض به شمار می‌رود. یکی دیگر از نمونه کارهایی که در زمره جرائم خطای محض جای می‌گیرد، خطاهای پزشکی است.

  • در جنایات عمدی که امکان قصاص وجود نداشته باشد.

منظور از جنایت عمدی جنایاتی است که مرتکب قصد و انگیزه ارتکاب جنایت را داشته باشد، یا اینکه عمدا کاری را انجام دهد که موجب قطع عضو یا صدمه رسیدن به آن شود. یا اینکه کاری را در برابر افراد پیر، ضعیف و ناتوان انجام دهد که می‌داند منجر به آسیب دیدن فرد می‌شود.

همانطور که گفته شد در قانون مجازات اسلامی، فرض‌های متفاوتی برای قطع نخاع در نظر گرفته شده است که با توجه به آن مقدار دیه نیز می‌شود. در ادامه به انواع قطع نخاع و دیه آن خواهیم پرداخت.

دیه قطع نخاع

دیه قطع نخاع به طور کامل

اگر نخاع از قسمت گردن قطع شود، تمامی عملکرد آن به طور کلی از بین خواهد رفت. یعنی تمام محرک‌های حرکتی و حسی فرد از کار افتاده و شخص دیگر قادر نیست از دست‌ها و پاهای خود استفاده کند.

این شکل از قطع نخاع بدترین نوع آن است. از این رو قانونگذار برای چنین اتفاقی خواه در اثر جنایت عمدی رخ داده باشد یا غیر عمدی، پرداخت دیه کامل را مقرر کرده است. همانطور که در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی آمده است. با توجه به نرخ دیه سال ۱۴۰۲، مرتکب با ۹۰۰ میلیون تومان که یک دیه کامل است را به مجنی علیه بپردازد.

دیه قطع جزئی از نخاع

در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی، برای قطع نخاع از قسمت‌هایی غیر از گردن، ارش تعیین کرده است. ارش یک دیه غیر مقدر است که قاضی باید با نظر کارشناسان و با توجه به میزان آسیب وارده به بدن آن را مشخص نماید.

طبق این ماده « قطع جزئی از نخاع به نسبت مساحت عرض، دیه دارد» نحوه محاسبه دیه قطع جزئی از نخاع به این شکل است که طول نخاع، تقسیم بندی و تعداد اعصاب نخاعی در نظر گرفته می‌شود، هر چقدر از آن از بین رفته باشد؛ به همان میزان دیه تعلق می‌گیرد.

این مقدار نسبت به طول نخاع محاسبه می‌شود. طول نخاع در مردان ۴۵ و در زنان ۴۳ سانتی‌متر است. اگر میانگین را ۴۰ سانتی‌متر بگیریم، زمانی که ۱۰ سانتیمتر از نخاع از بین برود؛ دیه آن یک چهارم دیه کامل انسان خواهد بود.

البته وکیل تلفنی نیز تاکید می‌کند که برای تعیین دیه قطع جزئی از نخاع باید کارشناسان پزشکی قانونی مقدار آسیب وارده را بررسی کرده و در اختیار قاضی قرار دهند.

دیه قطع نخاعی که به دیگر اعضا آسیب می‌رساند

همان‌طور که گفته شد نخاع جز سیسم عصبی است که بسیاری از حرکت‌ها و محرک‌های حسی به وجود آن بستگی دارد. در نتیجه آسیب به نخاع می‌تواند در عملکرد عضو دیگری نیز اختلال ایجاد کند. می‌تواند باعث از کار افتادن دست یا پا شود.

در ماده ۶۴۹ قانون مجازات اسلامی، وارد شدن آسیب به دیگر اعضای بدن در نتیجه آسیب دیدن نخاع را جرم مستقلی به شمار آورده و برای آن دیه جداگانه‌ای تعیین کرده است. در این ماده آمده است: «هرگاه قطع نخاع موجب عیب عضو دیگر شود، حسب مورد دیه یا ارش آن عضو بر دیه نخاع افزوده می‌شود»

بنابراین مرتکب علاوه بر دیه‌ای که باید برای صدمه زدن به نخاع پرداخت می‌کند، دیه اعضای دیگر را نیز پرداخت می‌نماید.

دیه قطع نخاع به طور کامل

دیه قطع نخاعی که منجر به فوت می‌شود

قطع نخاع می‌تواند در اثر جنایت مختلف از نوع عمدی و غیر عمدی رخ دهد. و چنان که ذکر شد در پرداخت دیه بین جنایت عمدی و غیر عمدی تفاوتی وجود ندارد.

اما اگر قطع نخاع طی یک حادثه عمدی رخ داده باشد و پس از آن مجنی علیه به دلیل آسیب وارده فوت کند، مشمول ماده ۵۴۰ قانون مجازات اسلامی خواهد شد.

در این ماده آمده است: هرگاه صدمه وارده عمدی باشد و نوعا کشنده یا موجب قطع عضو یا آسیب بیشتر نباشد لکن اتفاقا سرایت کند، علاوه بر حق قصاص یا دیه، نسبت به جنایت عمدی کمتر، حسب مورد دیه جنایت بیشتر نیز باید پرداخت شود مانند اینکه شخصی عمدا انگشت دیگری را قطع کند و اتفاقا این قطع سرایت کند و موجب فوت مجنیٌ علیه یا قطع دست او گردد، علاوه بر حق قصاص یا دیه انگشت، حسب مورد دیه نفس یا دیه دست مجنیٌ علیه نیز باید پرداخت شود.

بنابراین با توجه به این ماده اگر قطع نخاع به دلیل جنایت عمدی رخ داده باشد و مجنی علیه به دلیل آن فوت کند، علاوه بر دیه نخاع دیه نفس او نیز باید پرداخت شود.

اما اگر قطع نخاع به خاطر جنایت غیر عمدی حاصل شده باشد و سبب فوت مجنی علیه شود، دیه جداگانه‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد. اما اگر فوت مجنی علیه به دلیل مشکلی دیگری غیر از قطع نخاع باشد به اصطلاح قطع نخاع داخل در فوت او نباشد، دیه قطع نخاع جداگانه محاسبه و پرداخت می‌شود.

یعنی در جنایت عمدی اگر قطع نخاع باعث فوت شود، دیه آن جداگانه پرداخت می‌شود. اما در جنایت غیر عمدی اگر قطع نخاع باعث فوت شود، دیه جداگانه به آن تعلق نمی‌گیرد. فقط زمانی دیه جداگانه دارد که داخل در فوت نباشد.

نکاتی در مورد قطع نخاع و دیه آن

هر چقدر که قطع نخاع از جمجمه فاصله بیشتری داشته باشد، ارش و دیه آن نیز کمتر خواهد بود چون میزان مساحت قطع شده کمتر است.

برای اینکه به قطع نخاع دیه تعلق بگیرد، نیازی نیست که نخاع به طور کامل قطع گشته و جدا شود. اگر بر اثر آسیب عملکرد خود را از دست داد برای مشمول دیه شدن کافی است.

معمولا نخاع به صورت عرضی قطع می‌شود و در قانون هم دیه را بر اساس مساحت عرض ذکر کرده است. اما اگر آسیب وارده به شکلی باشد که نخاع به صورت طولی قطع گردد، مشمول همین قانون شده و به آن ارش تعلق می‌گیرد.

قطع نخاع

مجازات تعزیری قطع نخاع

هر چند در پرداخت دیه قطع نخاع، تفاوتی میان جرائم عمدی و غیر عمدی وجود ندارد. اما اگر جرم به صورت عمدی رخ داده باشد می‌تواند مشمول مجازات تعزیری نیز شود.

در ماده ۶۱۴ کتاب پنجم تعزیرات از قانون مجازات اسلامی آمده است که:

  • اگر کسی عمدا ضرب و جرحی به دیگر وارد کرده و سبب نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا ابتلا به مرض دائمی و فقدان یا نقص یکی از حواس و منافع شد،
  • اگر امکان قصاص وجود نداشته باشد و جرم مرتکب باعث ایجاد اخلال در نظم امنیت جامعه شده و یا اینکه بیم تجری مرتکب یا دیگران وجود داشته باشد،

مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به دو تا پنج سال حبس محکوم می‌شود. البته در حال حاضر طبق قانون کاهش مجازات حبس‌های تعزیری مجازات زندان این جرم به حبس از شش ماه تا دو سال کاهش یافته است.

در جرائم عمدی که موجب نقص عضو می‌شود گاهی شرایط قصاص وجود ندارد چون ممکن است موجب تلف شدن جانی از بین رفتن اعضای دیگر وی شود. به همین دلیل در مواردی مانند قطع نخاع مجرم تنها به پرداخت دیه و مجازات حبس محکوم می‌شود.

مهلت پرداخت دیه قطع نخاع

بسته به اینکه قطع نخاع طی چه نوع جرمی رخ داده باشد، مهلت پرداخت دیه آن نیز متفاوت خواهد بود.

بر اساس ماده ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی، چنانچه قطع نخاع در اثر جنایت عمدی رخ داده باشد؛ مهلت پرداخت دیه آن یک سال قمری از زمان وقوع جنایت خواهد بود. البته جانی و مجنی علیه می‌توانند به نحو دیگری با هم توافق کنند.

مهلت پرداخت دیه در جرائم شبه عمد چنآن که در ماده ۴۸۹ قانون مجازات اسلامی آمده است، دو سال قمری از زمان وقوع جنایت است. طبق این ماده مرتکب مکلف است در هر سال نصف دیه را پرداخت نماید.

مهلت پرداخت دیه در جرائم خطای محض نیز در همین ماده قانونی ذکر شده و بر اساس آن مرتکب سه سال قمری از زمان وقوع جنایت وقت دارد تا دیه را پرداخت نماید. و ظرف هر سال باید یک سوم دیه را بپردازد.

نکاتی در مورد پرداخت دیه قطع نخاع

مهم‌ترین نکته در پرداخت دیه قطع نخاع این است که معیار قیمت دیه، زمان پرداخت آن است. مثلا در جرائم شبه عمد و خطای محض که مرتکب دو و سه سال زمان برای پرداخت دیه دارند، مبلغ دیه بر اساس زمانی که پرداخت می‌شود محاسبه می‌گردد، نه زمانی که جرم به وقوع پیوسته است. مگه اینکه آن‌ها بر سر یک قیمت مشخص به توافق رسیده باشند.

نکته دیگه عواقبی است که عدم پرداخت دیه برای مرتکب دارد. اگر مرتکب از پرداخت دیه در مهلت مقرر سرباز زند، مجنی علیه می‌تواند درخواست صدور حکم جلب وی یا توقیف اموالش را بدهد.

اولیای دم می‌توانند درباره قیمت دیه و زمان پرداخت و چگونگی پرداخت آن با هم توافق کنند. اما اگر زمان پرداخت دیه توسط آنان مشخص نشده باشد، مهلت پرداخت دیه در جرائم عمدی یک سال از تاریخ تراضی خواهد بود.

محاسبه دیه قطع نخاع و پیگیری پرونده با بنیاد وکلا

محاسبه دیه قطع نخاع و پیگیری پرونده با بنیاد وکلا

نخاع یکی از حساس‌ترین قسمت‌های بدن است که عملکرد چند عضو مهم از جمله دست و پا به آن بستگی دارد. هرگونه صدمه‌ای که به این قسمت وارد شود می‌توانند خسارت عمیق و جبران ناپذیری برای افراد به بار بیاورد.

فرقی ندارد قطع نخاع به وسیله جنایت عمدی یا غیر عمدی رخ داده باشد، در هر صورت فرد آسیب دیده می‌تواند برای جبران خسارت، تقاضای دیه و گاهی مجازات تعزیری در جرائم عمدی را نماید.

بنیاد وکلا مجموعه‌ای حقوقی متشکل از وکلا و کارشناسان حقوقی است که به شما در تنظیم لایحه، شکوائیه و غیره برای پیگیری پرونده کیفری دیه قطع نخاع کمک می‌کند. همچنین می‌توانید برای محاسبه مقدار دیه و نحوه پرداخت آن با این مجموعه تماس بگیرد.

وکلا و کارشناسان این مجموعه در ۲۴ ساعت شبانه روز به صورت وکیل آنلاین و تلفنی پاسخگوی سوالات حقوقی شما هستند.

برای پیگیری پرونده کیفری خود از همراهی وکیل متخصص بهره‌مند شوید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۴ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا