عمومی

ایرادات دادرسی خویشاوندی وکلا با قضات

مطابق ماده ۱۲ لایحه قانونی استقلال کانون وکلا دادگستری و مصوب ۱۳۳۲در صورتی که وکیل دادگستری یا زوجه او با دادرس، دادستان، دادیار یا بازپرس قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از طبقه دوم داشته باشند، مستقیما یا با واسطه. شخص وکیل از قبول وکالت در آن دادگاه یا نزد آن دادستان یا دادیار یا بازپرس ممنوع می‌باشد.

موارد ذکر شده از موارد رد محسوب می‌شود و قبول وکالت هم تخلف انتظامی خواهد بود.

نوشته های مشابه

پیش از پرداختن به ایرادات دادرسی و روش‌های جلوگیری از آن لازم به ذکر است که تهیه و تنظیم دادخواست و کسب اطلاعات از وکیل دادگستری در روند پرونده شما بسیار موثر می‌باشد.

نکاتی در خصوص ایراد رد دادرس

ایراد رد دادرس را تا چه زمانی می‌توان مطرح کرد؟

مطابق ماده ۸۷ قانون آیین دادرسی مدنی: به طور کلی همه ایرادات و اعتراضات از جمله ایراد رد دادرس باید تا پایان اولین جلسه دادرسی به عمل آید.

ایراد رد دادرس لازم نیست که با شکل خاصی مانند دادخواست ارائه شود می‌تواند به صورت شفاهی یا کتبی در جلسه دادگاه مطرح شود.

اگر ایراد رد دادرس به صورت شفاهی مطرح شود باید در صورت جلسه نوشته شود.

اگر خود دادرس جهات رد را احراز کند باید با ذکر جهت و برابر بند‌های شش گانه  قرار امتناع از رسیدگی صادر کرده و رسیدگی را به دادرس دیگری ارجاع دهد و حق ندارد از تصمیمی که گرفته عدول بکند.

ماده ۸۷: ایرادات و اعتراضات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی به عمل آید، مگر اینكه سبب ایراد متعاقبا حادث شود.

ایراد رد دادرس

مطابق ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی مدنی: اگر یکی از دادرسان قرار امتناع از رسیدگی صادر کند اما دادگاه به اندازه کافی دادرس نداشته باشد باید پرونده را نزد رئیس شعبه اول بفرستد.

مثال: اگر در دادگاه تجدید نظر که دارای ۲ قاضی است یکی از قضات قرار صادر کند، پرونده برای تکمیل نصاب دادرسان باید به نظر رئیس کل دادگستری برسد و مقام ارجاع هم باید دادرس دیگری را به پرونده ضمیمه کند و اگر وجود نداشته باشد؛ چون دادگاه تجدید نظر با یک نفر نمی‌تواند به پرونده رسیدگی کند، باید پرونده به نزدیکترین دادگاه هم عرض با رعایت حوزه بندی قضایی ارسال گردد.

در تمام مواردی که پرونده با قرار به شعبه یا قاضی دیگری ارجاع می‌شود، قاضی مکلف به رسیدگی بوده و نمی‌تواند به این دلیل که می‌گوید صدور قرار صحیح نبوده از رسیدگی امتناع کند.

حتی اگر دادرس مرجوع الیه از رسیدگی به این دلیل که قار امتناع قاضی صادر کننده این قرار صحیح نبوده پرونده را به نزد رییس حوزه قضایی یا رییس کل بفرستد، رییس حوزه قضایی نمی‌تواند این پرونده را از آن شعبه بگیرد و به شعبه دیگری ارجاع بدهد.

جهات رد ذکر شده در این ماده، جهات رد واقعی است و دادرس نمی‌تواند بدون وجود آن‌ها از رسیدگی خودداری کند و در صورت استنکاف از رسیدگی مرتکب تخلف انتظامی شده است.

ماده ۹۲: در مورد ماده (۹۱) دادرس پس از صدور قرار امتناع از رسیدگی با ذكر جهت، رسیدگی نسبت به مورد را به دادرس یا دادرسان دیگر دادگاه محول می‌نماید.

چنانچه دادگاه فاقد دادرس به تعداد كافی باشد، پرونده را برای تكمیل دادرسان یا ارجاع به شعبه دیگر نزد رئیس شعبه اول ارسال می‌دارد و در صورتی كه دادگاه فاقد شعبه دیگر باشد، پرونده را به نزدیكترین دادگاه هم عرض ارسال می‌نماید. صورت مجلس قید و به امضای درخواست كننده می‌رسد.

در راستای مراجعه حضوری به نزد وکیل متخصص یا تماس با وکیل تلفنی از پشتیبانی بنیاد وکلا راهنمایی‌های لازم را دریافت نمایید.

مقابله با ایرادات دادرسی

ایراد تامین دعوای واهی

ایراد دیگری که در کنار ایراد رد دادرس بعنوان سایر ایرادات مطرح می‌شود ایراد تامین دعوای واهی است.

مواد ۱۰۹ و ۱۱۰ قانون آیین دادرسی مدنی ایراد تامین دعوای واهی را ذکر کرده اند.

مطابق ۱۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی: ایراد تأمین دعوای واهی شامل کلیه دعاوی مدنی می‌شود چه دعاوی اصلی چه طاری. همچنین شامل دعاوی مربوط به امور حسبی به استثنای مواردی که قانون امور حسبی مراجعه به دادگاه را مقرر کرده است هم می‌شود پس بنابراین کلیه دعاوی مدنی خواه اصلی و خواه طاری، ایراد تامین دعوای واهی قابل طرح است.

خوانده ادعا می‌کند که خواهان علیه او بیهوده و به صورت واهی اقامه دعوا کرده است و می‌تواند برای تأدیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل که ممکن است خواهان محکوم شود از دادگاه تقاضای تأمین کند.

خوانده از دادگاه درخواست بکند که از آنجا که خواهان اقامه دعوای واهی کرده و حداقل به نظر من این دعوا واهی است و من مجبور هستم بخاطر اینکه دعوای او را رد بکنم و پاسخ ماهوی بدهم وکیلی را قرار داد ببندم و به عنوان موکل باوکیل وارد دعوی بشوم از طرفی هم ممکن است در پرونده مجبور باشم تقاضای کارشناسی نمایم.

تقاضای معاینه محلی و تحقیق محلی بکنم و همه اینها برای من مستلزم هزینه است از طرفی ممکن است خواهان در دادگاه بدوی محکوم له واقع بشود و من باتجدیدنظر خواهی، واهی بودن دعوای او را ثابت بکنم هزینه تجدیدنظرخواهی دادم و همه اینها هزینه است.

از آن جا که خواهان ممکن است در نهایت محکوم به بی حقی شود و با درخواست من محکوم به پرداخت این هزینه‌ها در حق من بشود دادگاه درخواست بکند که از خواهان تامینی اتخاذ بکند و دادگاه تحت شرایطی این تامین را از خواهان خواهد گرفت.

دادگاه زمانی درخواست تأمین دعوای واهی را می‌پذیرد که تقاضای متقاضی تأمین را با توجه به نوع دعوا و وضع دعوا و سایر جهات موجود در پرونده موجه بداند؛ یعنی اگر استدلال خوانده را در واهی بودن دعوا با توجه به وضعیت دعوا بپذیرد، در این صورت قرار تامین دعوای واهی صادر خواهد کرد.

از جمله خدمات غیر حضوری ما ارتباط با متخصصین به صورت برخط در قالب وکیل آنلاین با هزینه کمتر و سرعت بیشتر می‌باشد.

ماده ۱۰۹: در كلیه دعاوی مدنی اعم از دعاوی اصلی یا طاری و درخواست‌های مربوط به امورحسبی به استثنای مواردی كه قانون امور حسبی مراجعه به دادگاه را مقرر داشته است، خوانده می‌تواند برای تادیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی و حق الوكاله كه ممكن است خواهان محكوم شود از دادگاه تقاضای تامین نماید.

دادگاه در صورتی كه تقاضای مزبور را با توجه به نوع و وضع دعوا و سایر جهات موجه بداند، قرار تامین صادر می‌نماید و تا وقتی كه خواهان تامین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند و در صورتی كه مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تامین منقضی شود و خواهان تامین ندهد به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر می‌شود.

تبصره: چنانچه بر دادگاه محرز شود كه منظور از اقامه دعوا تاخیر در انجام تعهد یا ایذای طرف یا غرض ورزی بوده، دادگاه مكلف است در ضمن صدور حكم یا قرار، خواهان را به تادیه سه برابر هزینه دادرسی به نفع دولت محكوم نماید.

ماده ۱۱۰: در دعاویی كه مستند آن‌ها چک یا سفته یا برات باشد و همچنین در مورد دعاوی مستند به اسناد رسمی و دعاوی علیه متوقف، خوانده نمی‌تواند برای تامین خسارات احتمالی خود تقاضای تامین نماید.

در صورت نیاز به دریافت اطلاعات تکمیلی با مشاوره حقوقی بنیاد وکلا در ارتباط باشید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا