خانوادهقیومیت فرزند

حدود اختیارات قیم چقدر است؟

قیم در لغت به معنای سرپرست، برپادارنده کاری و حامی، نگهبان می باشد.

در حقوق نیز به معنای فردی است که توسط دادستان برای اشخاص صغیر و سفیه و مجانین در صورتی که دارای ولی خاص (پدر، جد پدری، وصی) نباشند، برای اداره اموال آنان و مواظبت شخص مولی علیه تعیین می گردد و به محض تعیین او برای این سمت باید صورت اموال و دارایی های او را به دادستان ارائه دهد.

در طول مدتی که فرد به عنوان قیم محجور در حال اداره اموال و دارایی او می باشد، نیز مکلف است هر ساله صورتی از اموال دوره تصدی را به دادستان ارائه کند.

همچنین از وظایف قیم این است که باید برای حفظ اموال و منافع آن تلاش کند و در صورتی که در خصوص اموال و دارایی ها مولی علیه مرتکب تقصیر شود، مسئول جبران خسارت می باشد.

در راستای حفظ حقوق محجور یا مولی علیه قانونگذار در قانون مدنی اختیاراتی نیز برای قیم تعیین کرده است؛ به همین دلیل در این مقاله به بررسی اختیارات قیم چیست؟ و در چه مواردی قیم فاقد اختیار می باشد؟ می پردازیم.

اختیارات قیم چیست؟

برای پاسخ به این سوال که اختیارات قیم چیست؟ باید گفت هر فردی برای انجام وظایف خود و اداره اموری که به وی واگذار شده است باید اختیاراتی داشته باشد، درباره قیم نیز زمانی که تصدی امور محجور به او واگذار شده است باید اختیاراتی نیز داشته باشد که به همین منظور در قانون مدنی اختیاراتی برای او در نظر گرفته شده است که از جمله آن می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

قیم با لحاظ نفع مولی علیه (محجور) و تصویب مدعی العموم می تواند اموال غیر منقول مولی علیه را بفروشد یا رهن بگذارد و یا بفروشد (لازم به ذکر است که در این مورد اصل بر این است که قیم نمی تواند این کار را انجام دهد ولی در صورت وجود شرایطی با اجازه دادستان امکانپذیر است).

قیم می تواند برای انجام امور قیمومت، مطالبه اجرت یا دستمزد کند میزان اجرت با توجه به میزان کار قیم و مقدار اشتغالی که از امر قیمومت برای او حاصل می شود و محلی که قیم در آن جا اقامت دارد و میزان درآمد مولی علیه تعیین می گردد.

در چه مواردی قیم فاقد اختیار می باشد؟

قیم برای انجام امور قیمومت و اداره اموال و دارایی های مولی علیه یا محجور باید اختیاراتی داشته باشد که اعمال این اختیارات با اجازه دادستان است و به موجب قانون مدنی نیز مواردی وجود دارد که قیم فاقد اختیار است یا نمی تواند انجام دهد که عبارتند از:

  • قیم نمی تواند با سمت قیمومت خود از طرف مولی علیه یا محجور با خود معامله بکند منظور از معامله این است که نمی تواند مال محجور را به خود منتقل کند یا قیم مال خود را به محجور انتقال دهد.

به طور مثال: اگر دختر ۶ ساله ای که پدر و جد پدر و وصی ندارد، دادگاه برای وی قیم انتخاب نماید و قیم اموال طفل را در بابر مقداری پول برای خود بخرد این انتقال باطل است و قیم بر طبق قانون حق این کار را ندارد.

  • قیم نمی تواند اموال غیر منقول مولی علیه یا محجور را بفروشد و یا رهن گذارد یا معامله ای کند، مگر در صورت وجود شرایطی که مصلحت طفل اقتضا کند با اجازه دادستان امکانپذیر است.
  • در صورتی که دعوای در خصوص محجور اقامه شده است قیم نمی تواند دعوی را به صلح ختم کند، مگر با اجازه دادستان.

لازم به ذکر است که اگر خویشاوندان شخص محجور توانایی قیم شدن داشته باشند، بر دیگران اولویت خواهند داشت و از خویشاوندان شخص محجور، پدر یا مادر محجور تا زمانی که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است.

در صورتی که زن محجور بشود، شوهر وی با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است.

میانگین امتیازات ۳ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا