قراردادها

وکالت بلاعزل یعنی چه؟

قانونگذار در ماده ۶۷۹ قانون مدنی به موضوع وکالت بلاعزل اینگونه اشاره کرده است، “موکل می‌تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند، مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم‌ عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.”؛ در این حالت موکل دیگر حق عزل وکیل و فسخ وکالت را ندارد.

حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا موکل می‌تواند خودش عمل وکالت را انجام دهد یا اینکه این حق فقط منحصر به وکیل است؟

در پاسخ باید گفت که بلاعزل بودن وکیل مانع انجام عمل مورد وکالت توسط موکل نخواهد بود.

وکالت بلاعزل

بلاعزل بودن  وکیل مانع انجام عمل مورد وکالت توسط موکل نیست.

اگر شخصی در ضمن یک عقد لازم مثل عقد بیع به‌عنوان وکیل انتخاب شده باشد و یا به‌ صورت توافقی در وکالتنامه اشاره به وقوع “عقد لازمی” شود و عبارت “ضمن عقد خارج لازم” درج شود، طرف مقابل یعنی موکل، حق عزل وکیل را ندارد.

وکالت بلاعزل مانع از انجام امر وکالت توسط موکل نبوده و وکالت بلاعزل نیز با فوت یا جنون یا سفاهت، وکیل یا موکل از بین خواهد رفت.

نمونه بارز این امر وکالت زنان در طلاق است. یعنی چنانچه زن وکالت طلاق خود را در ضمن یک قرار‌داد لازم، یعنی ازدواج و یا یکی از عقود لازم دیگر مثل عقد بیع به دست آورده باشد، شوهرش نمی‌تواند وی را عزل کند؛ اصطلاحا به این نوع از وکالت، وکالت بلا‌عزل گفته می‌شود.

وکالت بلاعزل نیز با فوت یا سفاهت یا جنون، وکیل یا موکل مرتفع می شود و بلاعزل بودن صرفا به معنای غیر قایل فسخ بودن وکالت از جانب موکل است.

وکالت در توکیل

ماده ۶۷۲ قانون مدنی مقرر می دارد: “وکیل در امری نمی‌تواند برای آن امر به ‌دیگری وکالت دهد مگر این که صریحا یا به دلالت قرائن‌ وکیل در توکیل باشد.”
و ماده ۶۷۳ قانون مدنی تصریح می کند: “اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته‌، انجام امری را که در آن ‌وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ‌ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب ‌می‌شود مسئول خواهد بود.”

با توجه به مواد فوق، اصل براین است که شخص وکیل خود باید امر مورد وکالت را انجام دهد و نمی تواند برای آن وکیل دیگری برگزیند مگر اینکه موکل چنین اختیاری را به او داده باشد و یا قرائن حاکی از چنین اختیاری باشد.

اگر وکیل دوم برای وکیل اول انتخاب شده باشد، هم موکل وهم وکیل اول، می توانند او را عزل کنند و با فوت یا سفاهت ویا دیوانگی هر یک ازآنها، وکالت وکیل دوم از بین خواهد رفت، ولی اگر وکیل دوم برای موکل انتخاب شده باشد، فقط موکل می تواند او را عزل کند و فوت یا سفاهت و یا دیوانگی موکل سمت او را از بین خواهد برد.

وکیل می تواند برای کارهای  مادی و مقدماتی وکالت اجیر بگیرد و نیازی به اذن موکل ندارد.

انقضای وکالت

مستند ماده ۶۷۸ قانون مدنی:

” وکالت به طرق ذیل مرتفع می شود:

  1. به عزل موکل
  2. به استعفای وکیل
  3. به موت یا جنون وکیل یا موکل”

اگر موکل، وکیل را عزل نماید طبیعتا وکالت به پایان می رسد مشروط بر اینکه قبلا حق عزل وکیل را از خود سلب نکرده باشد و متقابلا وکیل نیز می تواند از سمت خود استعفا دهد و در اینصورت نیز وکالت به پایان می رسد.

سفه و از بین رفتن متعلق وکالت نیز از جمله مواردی است که وکالت رااز بین میبرد.

سفاهت وکیل یا موکل باعث از بین رفتن وکالت می شود، مگر در مواردیکه وکالت برای معامله ای کاملا سودآور باشد، مانند قبول هبه و یا صلح بلاعوض و یا اینکه وکالت در امری غیر مالی مانند طلاق و نکاح باشد

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا