سیستم عبارت از ترتیب منظمی از عوامل یا عناصر همبسته که با توجه به همبستگی و تأثیر این عوامل بر یکدیگر و تبادل منابع در جهت کارکرد ویژه ای هستند.
با توجه به تعریف فوق سیستم مالیاتها یک سیستم باز بوده که همواره با محیط اطرافش در تعامل و ارتباط است که اجزای متشکله آن به شرح ذیل میباشد:
- درون داد سیستم مالیاتی: هر نظامند نیازمند منابع اولیه است و منابع اولیه سیستم مالیاتی عبارتند از:
- قانون مالیاتها؛
- منابع مالیاتی؛
- کادر مالیاتی؛
- کادر غیر مالیاتی؛
این منابع در ارتباط ارگانیک با یکدیگر قرار دارند و در جهت گیری و تحقق اهداف نقش تعیین کننده ای را ایفا میکنند، بطوری که اگر نقصی در یکی از اجزاء بوجود آید ضمن ایجاد نابسامانی در سایر اجزا، سیستم را از رسیدن به اهداف خود باز میدارد.
مثلا برای همین سیستم مالیاتی وجود قانونی متناسب با اوضاع و احوال و شرایط اقتصادی سیاسی و اجتماعی کشور، و با کادر تشخیص متبحر و لایق و آشنا به قانون و شرایط مزبور و تشخیص منابع مالیاتی واقعی در موفقیت سیستم حائز اهمیت است.
- مراحل عملی سیستم : در این مرحله دو وظیفه وجود دارد :
- وظایف مدیریت: که شامل برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، رهبری و کنترل میباشد؛
- وظایف اجرایی : که شامل واحدیابی و تشخیص منابع مالیاتی، تشخیص مالیات، و قطعیت مالیات، وصول و تخصیص درآمدهای مالیاتی بر هزینهها مقرره در برنامهای قانون بودجه میباشد.
کلیات نظری درباره ویژگیها و جایگاه مالیات
بنا به تعریف، مالیات عبارت است از قسمتی از منابع مالی به دست آمده توسط هویتهای فردی که به هویت جمعی انتقال مییابد. در کلی ترین وضع چهار ویژگی اصلی باید در جریان انتقال رعایت شود. این ویژگیها به گفته وکیل متخصص عبارتند از:
- پرداختها باید در حد امکان با توان نسبی هویتهای فردی متناسب باشد. یعنی هر یک از افراد با در نظر گرفتن کل درآمدهایش رقمی را بپردازد؛
- مقادیر مالیات قابل پرداخت باید مشخص و قانونمند باشد، نه آن که به صورت دلبخواهی و بدون رعایت ضوابط پرداخت شود. زمان، روال و میزان پرداخت مالیات باید برای پرداخت کننده و سایر افراد قابل درک و مشخص باشد. تنها در این حالت است که مسئولان گردآوری مالیات کم ترین نظر فردی را در مورد مالیات مورد مطالبه از افراد اعمال میکنند؛
- زمان اخذ مالیات و روال دریافت آن باید به شیوه ای باشد که به پرداخت کننده مالیات پایین ترین میزان فشار وارد آید و در عین حال حقوق هویت جمعی زایل نگردد؛
- هزینه گردآوری مالیات باید در حد امکان پایین نگه داشته شود. کمال مطلوب آن است، که این هزینه صفر است. آن چه مردم به صورت مالیات میپردازند به طور کامل در اختیار دولت و خزانه قرار میگیرد.
باید توجه داشت که هزینه گردآوری مالیات یک هزینه دو طرفه است، یعنی هم دولت و هم افراد مشمول مالیات به نوبه خود در جریان وصول مالیات هزینههایی را متقبل میشوند. موارد زیر به طور مشخص برای دولت یا ملت هزینه زا است:
- گردآوری مالیات میتواند به تعداد زیادی افراد نیاز داشته باشد. هزینه ای که بابت دستمزد این گروه پرداخت میشود، در هزینه گردآوری مالیات ثبت میشود؛
- وجود مالیات میتواند از رغبت مردم به ورود به رشتههای فعالیت بکاهد و به این ترتیب مقداری از درآمد قابل تحصیل از افراد کاهش مییابد. چنین کاهشی باید جزء هزینههای مالیات ثبت گردد؛
- افرادی که از مالیات میگریزند ولی به دلایل کوناکون ردیابی میشوند، مبالغی اضافی بابت جریمه میپردازند. پرداخت اضافی میتواند مسیر فعالیت هویتهای فردی را چنان زایل سازد که جبران ناپذیر باشد؛
موارد ارزیابی میتواند آن قدر زیاد باشد که مردم را به دفعات از فعالیت باز دارد و وقت آنها را تلف کند. تناوب مرتبههای ارزیابی مالیاتی و بازبینی میتواند هزینههایی را برای پرداخت کنندگان مالیات به وجود آورد.
به این ترتیب، اگرچه پرداخت مالیات به این دلیل قابل توجیه است که هویتهای فردی از هویت جمعی انتظار دارند وظایف خود را انجام دهد و هویت جمعی نیز برای انجام آن وظایف به منابع مالی نیاز داردف اما هزینههای وابسته به مالیات سبب میشود که جایگاه مالیات پیوسته و در همه حال مشخص و قابل تدیید نباشد.
وقتی از هزینههای وابسته به مالیات سخن رانده میشود، منظور هزینههای مستقیم گردآوری مالیات، تاثیری مالیات بر کارایی تخصیص منابع، تاثیر مالیات بر تغییر توزیع درآمد و برقراری عدالت اجتماعی است.
در همین چارچوب هزینه مالیات از دیدگاه رفاه جامعه باید به طور مشخصی مورد ارزیابی قرار گیرد. این هزینه نشان دهنده پرداختهایی است که دولت برای گردآور هر واحد اضافی منابع مالیاتی باید بپردازد.
در حالت کلی به نظر میرسد که دولتها سیاستهای بودجه ای خود را در چارچوب سیاستهای کلان اقتصاد ملی طراحان میکند. یک دلیل این امر حساسیتهای بودجه ای نسبت به اقدامات مستقیم است.
در نتیجه این قبیل اقدامات، نتایج حاصل از سیاستهای بودجه ای با وضوح بیشتر مشهود میشود و با سرعت زیادتر میتوان نتایج آن را احساس کرد.
نکته قابل توجه این است که تغییر در درآمدهای مالیاتی در شمار ساده ترین ابزارهایی است که سیاست بودجه ای به آن توسل میجوید. به بیان دیگر، به نظر میرسد که برای دولتها سادهتر باشد که بکوشند درآمد مالیاتیشان را افزایش دهند تا آنکه بخواهند از هزینههای خود بکاهند.
برای شناخت جایگاه مالیات، باید به ارتباط ویژه بین سیاستهای مالیاتی و سیاستهای بودجه ای توجه کرد. در این چارچوب، سیاستهای بودجهای باید جایگاه خود را در انجام وظایف زیر مشخص سازد:
- وظیفه برقراری ثبات در اقتصاد ملی؛
- وظیفه تخصیص منابع؛
- وظیفه توزیع امکانات؛
- وظیفه ایجاد هماهنگی؛
- وظیفه بهینه سازی درجه تمرکز در اقتصاد ملی؛
مالیات در دوران مجموعه سیاستهای بودجه ای در انجام وظایف بالا، هویت مییابد و در قالب آن جایگاهی در مجموعه ابزارهای اقتصادی برای رسیدن به خواستههای مطلوب هویت جمعی شکل میگیرد.
نگاهی به تعریف بالا و مقایسه آن با وضعیت موجود در اقتصاد ایران این نکته را آشکار میسازد که برای شناخت مالیاتی که هویتهای فردی در ایران میپردازند نباید فقط به دولت و بودجه آن نظر انداخت.
همانطور که گفته شد، هویت جمعی دریافت کننده منابع است، ولی این هویت به لزوم فقط به دولت ملی محدود نمیشود. در ایران، هویت جمعی محجموعه بزرگی را در برمیگیرد که شامل دولت، سازمان تامین اجتماعی، شهرداریها، سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و بسیاری دیگر از واحدهای بخش عمومی میگردد.
هر یک از هویتهای فردی به تناسب جایگاهی که در اقتصاد دارد با برخی از واحدهای فعال در هویت جمعی برخورد دارد و مالیاتی را در چارچوب ضوابط میپردازد.
بنا به تعریف، هویتهای فردی شناخته شده در چارچوب بودجههای سالانه عبارتند از:
- اشخاص حقیقی؛
- اشخاص حقوقی دولتی؛
- اشخاص حقوقی غیر دولتی؛
انواع مالیات
مالیاتها را به دو دسته تقسیم بندی مینمایند، این دو دسته عبارتند از:مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم.
- مالیاتها مستقیم، مستقیما بر منبع درآمد وضع می شوند. این نوع از مالیاتها مستقیما و متناسب با درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی وصول میشود.
- مالیاتهای غیرمستقیم، مالیاتهایی است که پرداخت کننده آن شخص معینی نبوده و تحقق مالیات بستگی به فعالیتهای اقتصادی و عملیات افراد دارد و قابلیت انتقال آنها بسیار زیاد است.
انواع مالیاتهای مستقیم
انواع مالیاتهای مستقیم و طبقات آنها به شرح ذیل است:
مالیات بردرآمد
- مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی؛
- مالیات بردرآمد حقوق؛
- مالیات بردرآمد مشاغل؛
- مالیات بر درآمد کشاورزی؛
- مالیات بر درآمد اجاره املاک؛
- مالیات بر درآمد اتفاقی؛
- مالیات بر جمع درآمدهای ناشی از منابع مختلف؛
مالیات بر داراییها
- مالیات سالانه املاک؛
- مالیات مستغلات مسکونی خاص؛
- مالیات بر اراضی؛
- مالیات بر ارث؛
- حق تمبر؛
مالیاتهای غیر مستقیم
مالیاتهای غیر مستقیم بنا به تعریف و عرف معمول شامل مالیاتهای غیر از مالیات بر درآمد و مالیات بر دارائی میباشد که عموما عبارت از مالیات بر مصرف و مالیات بر فروش بعضی آن را مالیات بر خرج نیز مینامند.
در ادامه با توجه به موضوع پژوهش، توجه خود را به مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی معطوف خواهیم داشت. ضمن آن که مشاوره حقوقی تلفنی بنیاد وکلا نیز در این زمینه در دسترس شما خواهد بود.
مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی
با توجه به اینکه اشخاص حقوقی و شرکتها شخصیت جداگانه از سهامداران و تشکیل دهندگان آنها دارند و از امکانات و تسهیلات به وجود آمده توسط دولت از قبیل بنادر، فرودگاهها، راهها، سیستمهای ارتباطی و غیره همانند یک فرد بهرهمند میشوند.
بنابراین به طور جداگانه مشمول مالیات بردرآمد میشوند. در قوانین مالیاتی ایران، مالیات بر شرکتها در فصل پنجم قانون مالیاتهای مستقیم و تحت عنووان مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی مطرح میشود.
این مالیات برای نخستین بار در سال ۱۳۰۹ به موجب قانون مالیات بر شرکتها و تجارت در ایران مرسوم گردید و به تدریج در قوانین و مقررات مربوطه با توجه به مقتضیات زمان در شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور تغییراتی داده شد.
قانونی که در حال حاضر مورد عمل میباشد، قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ۱۳۶۶ و اصلاحات بعد آن میباشد. بر طبق این قانون جمع درآمد شرکتها و درآمدهای انتقالی سایر اشخاص حقوقی از منابع مختبف که در ایران یا خارج تحصیل میگردد مشمول مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی میباشد.
شخص حقوقی
اشخاص از لحاظ حقوق اجتماعی به دو گروه دسته بندی میشود.
- اول شخص حقیقی یا طبیعی که حقوقی شخصیه آنها در قانون مدنی مورد بحث قرار گرفته
- و دوم شخص حقوقی که در قانون تجارت مورد تعریف و شناسایی واقع شده است.
در قانون تجارت اصطلاح شخص حقوقی تعریف نشده لیکن با توجه به مبانی و اصول حقوقی میتوان تعریفی به شرح ذیل در این خصوص ارائه نمود:
شخصیت حقوقی عبارت است از اهلیت و صلاحیت داشتن یا دارا شدن حقوق و اختیارات و قبول تکلیف و تعهدات و اجرا و اعمال آنها از طرف شخص حقوقی.
به عبارت دیگر شخص حقوقی از اجتماع و تشکل و همبستگی افراد انسانی یا اشخاص حقیقی بمنظور انجام مقصد و هدفی اعم از انتفاعی و غیر انتفاعی تحت شرایط مقررات قانونی به وجود میآید.
با توجه به تعریفی که در فوق ارائه گردید، شخصیت حقوقی دارای کلیه حقوق و تکالیف شخص حقیقی به استثنای حقوقی است که منحصرا به صورت فطری خاص انسان میباشد.
صرفنظر از نحوه تشکیل، اشخاص حقوقی (به موجب قانون خاص یا با رعایت مقررات عمومی و ثبت و اداره شرکتها) از لحاظ اهداف تشکیل آنها به دو دسته عمده قابل طبقه بندی میباشند.
اشخاص حقوقی انتفاعی و اشخاص حقوقی غیرانتفاعی. در این بررسی اشخاص حقوقی دسته اول مورد توجه خواهد بود.
با توجه به تعریف و طبقهبندیهای انجام شده به شرح فوق، هر شخص حقوقی که به قصد انتفاع تشکیل میشود کلیه حقوق و تکالیف و مسئولیتهای اجتماعی شناخته شده برای شخص.
حقیقی را داشته و مانند آن میتواند فعالیت کند و از نتیجه فعالیت منتفع گردید و کسب درآمد نماید و طبعاً در این راستا باید تکالیف و تعهدات خاص خود را نیز ایفاء نماید. یکی از این تکالیف پرداخت مالیات بابت سهم انتفاع شخص حقوقی از خدماتی.
درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی
همانگونه که قبلا اشاره شد اشخاص حقوقی دارای حقوق اجتماعی مشابه با شخص حقیقی از جمله داشتن اهلیت انجام فعالیتهای اقتصادی انتفاعی و در نتیجه کسب درآمد میباشند.
لذا پرداخت مالیات درآمد مکتسبه از تکالیف اجتماعی این اشخاص محسوب میشود.
درآمد مشمول مالیات بر اشخاص حقوقی با توجه به ماده ۱۰۶ قانون مالیاتهای مستقیم به جز در مواردی که نحوه دیگری طبق مقررات این قانون تعیین شده است، از روی دفاتر قانونی تشخیص داده میشود که برای تشخیص در آمد مشمول مالیات از روی دفاتر قانونی به حکم ماده ۹۴ که در فصل مالیات بر درآمد مشاغل میشود.
بنا به حکم ماده ۹۴ درآمد مشمول مالیات عبارت از کل درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات پس از کسر هزینههای قابل قبول و استهلاکات طبق مقررات فصل هزینههای قابل قوبولی و استهلاکات، بطوریکه ملاحظه میشود حکم ماده ۹۴ قانون مالیاتهای مستقیم منطبق است با تعریف سود در حسابداری.
اشخاص مشمول مالیات
به موجب ماده یک قانون مالیاتهای مستقیم اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات میباشند:
- کلیه مالکین اعم از اشخاص حقوقی و یا حقیقی نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران طبق مقررات
- هر شخص حقیقی و ایرانی و مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل مینماید.
- هر شخص حقیقی ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران تحصیل میکند.
- هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل میکند.
هر شخصی غیر ایرانی (اعم از حقیقی و حقوقی) نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصل مینماید و همچنین نسبت به درآمدهایی که بابت واگذاری امتیازات یا سایر حقوق خود و یا دادن تعلیمات و کمکهای فنی و یا واگذاری فیلمهای سینمایی (که به عنوان بها یا حق نمایش با هر عنوان دیگر عاید آنها میگردد) از ایران تحصیل میکند.
بررسی فرآیند قانونی و اجرائی مالیات بر شرکتها
نحوه تشکیل پرونده مالیاتی
ثبت شرکت با تهیه و تکمیل مدارک مورد نیاز از جمله اساسنامه، اظهارنامه، شرکت نامه و با پرداخت هزینه ای نا چیز به عنوان حق تمبر در اداره کل ثبت شرکتها و مالکیتهای صنعتی انجام میگیرد و به یکی از روشهای زیر در اداره کل امور مالیاتی شرکتها برای آن پرونده مالیاتی تشکیل میشود.
- مراجعه مستقیم مودی: به عنوان مثال در برخی موارد شرکت ثبت شده جهت امور تجاری و غیر تجاری خود از قبیل صدور کارت بازرگانی و برخی مفاصا حسابهای مالیاتی نیاز به صدور گواهی و مراجعه به اداره امور مالیاتی ذیربط دارد. بنابراین، با درخواست مودی پرونده مالیاتی تشکیل میشود.
- بر اساس ماده ۱۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم ادارات ثبت مکلفند در آخر هر ماه فهرست کامل شرکتها و موسساتی را که در طول ماه به ثبت میرسند و تغییرات حاصله در مورد شرکتها و موسسات موجود و نیز نام اشخاص حقیقی و حقوقی را که در دفتر قانونی به ثبت رسانده اند با ذکر تعداد دفاتر ثبت شده شمارههای آن به اداره امور مالیاتی محل اقامت موسسه ارسال دارند.
همواره یک نسخه از روزنامه رسمی به اداره کل امور مالیاتی شرکتها ارسال میگردد و جهت تشکیل پرونده آگهیهای ثبت شرکتهای جدید از روزنامه رسمی جدا شده و بر مبنای همان آگهی، پروندهای تشکیل میگردد.
- بررسی ارتباط متقابل بین واحدهای مالیاتی از طریق مودیهایی که دارای پرونده مالیاتی میباشند تا چنانچه عرضه کنند گان کالا با مشتریان آنها به عنوان مودیهایی باشند که برای آنها پرونده ای تشکیل نشده شناسایی شوند و در نتیجه پرونده مالیاتی براساس مدارک بدست آمده تشکیل گردد.
همچنین گاهی از طریق دریافت اطلاعیههای مبنی بر خرید، فروش یا انجام خدمات توس اداره نظارت و پیگیری فعالیت یک شرکت محرز میگردد و نسبت به تشکیل پرونده اقدام میشود.
- در برخی موارد پس از ثبت شرکت و فعالیت آن، هنگامی که شرکت اظهارنامه مالیاتی خود را به اداره کل امور مالیاتی شرکتها ارسال مینماید، برای آن پرونده مالیاتی تشکیل میشود.
فعالیت شرکت، تسلیم اظهار نامه، اعلام و پرداخت مالیات
عمر اشخاص حقوقی بر اساس اصول و مفروضات حسابداری یا قانونی عمدتاً نا محدود میباشد، اما هر دوره زمانی متوالی ۱۲ ماهه را اصطلاحاً سال مالی میگویند.
سال مالی در اغلب واحدهای اقتصادی ایران بر سال شمسی (تقویمی) منطبق است. واحدهای اقتصادی طبق قانون تجارت مکلف اند سال مالی خود را در اساسنامه خود معین نمایند که ممکن است با سال شمسی متفاوت باشد.
بر اساس ماده ۱۵۵ قانون مالیاتهای مستقیم، سال مالیاتی عبارت است از یک سال شمسی که از اول فرودین ماه هر سال و به آخر اسفند همان سال ختم میشود.
لکن در مورد اشخاص حقوقی مشمول مالیاتی که سال مالی آنها به موجب اساسنامه با سال مالی تطبیق نمیکند درآمد سال مالی آنها به جای سال مالیاتی مبنای تشخیص مالیات قرار میگیرد.
اشخاص حقوقی که به قصد انتفاع تشکیل شده اند میبایست در دورههای مذکور کلیه درآمدها و هزینههای تحقق یافته خود را در قالب اصول حسابداری و قوانین و مقررات مالیاتی در دفاتر قانونی ثبت و بر اساس ماده ۱۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم، اظهارنامه و تراز نامه و حساب سود زیان قطعی و دفاتر و اسناد و مدارک خود را حداکثر تا چهار ماه پس از سال مالیاتی همراه با فهرست هویت شرکا و سهامداران و حسب مورد میزان سهم الشرکا با تعداد سهام و نشانی هر یک از آنها را به اداره امور مالیاتی که محل فعالیت اصلی شخص حقوقی در آن واقع است تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نماید.
با توجه به تبصره ماده ۱۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم این مهلت برای شرکتهای دولتی که بخش اعظمی از مالیات را پرداخت میکنند تا شش ماه قابل تمدید است. اما با اصلاحاتی که در قانون مالیاتهای مستقیم، مصوبه ۲۷/۱۱/۸۰ به عمل آمد، این مهلت برای شرکتهای مذکور حذف شده و شرکتهای دولتی نیز میبایست همانند سایر شرکتها حداکثر ۴ ماه پس از سال مالیاتی، اظهارنامه مالیاتی خود را تسلیم نمایند.
همچنین بر اساس ماده ۱۷۸ قانون مالیاتهای مستقیم در مواردی که اظهارنامه مالیاتی بوسیله اداره پست و اصل میگردد تاریخ تسلیم به اداره پست در صورت احراز تاریخ تسلیم به مراجع مربوط تلقی خواهد شد.
بر اساس ماده ۱۰۵ قانون مالیاتهای مستقیم جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران و خارج از ایران تحصیل میشود، پس از وضع زیانهای حاصل از منابع غیر معاف و کسر فعالیتهای مقرر به استثنای مواردی که طبق مقررات قانون مالیاتهای مستقیم دارای نرخ جداگانه میباشند مشمول مالیات به نرخ ۲۵ درصد خواهد بود.
به شما وکیل آنلاین میگوید که شرکتها میتوانند با پرداخت بخشی از مالیات ابزاری نسبت به تقسیط مابقی آن اقدام نمایند.
نحوه رسیدگی و تشخیص مالیات
پس از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه رسیدگی ماموران مالیاتی به پروندهها آغاز میشود. مهلت رسیدگی مامورین مالیاتی به پروندههای مالیاتی به شرح زیر میباشد:
- مودی اظهارنامه مالیاتی تسلیم نموده باشد.
بر اساس ماده ۱۵۶ قانون مالیاتهای مستقیم، اداره امور مالیاتی مکلف است اظهارنامه مودیان مالیات بر درآمد را در مورد درآمد هر منبع که در موعد قانونی تسلیم شده است، حداکثر ظرف یک سال از تاریخ انقضای مهلت مقرر برای تسلیم اظهارنامه رسیدگی نماید.
در صورتی اداره کل امور مالیاتی که ظرف مدت مذکور بر تشخیص درآمد مذکور را به مودی ابلاغ نکند اظهارنامه مودس قطعی تلقی میشود.
با توجه به بند ۳ ماده ۹۷ قانون مالیاتهای مستقیم، در صورتی که دفاتر و اسناد و مدارک ابزاری برای محاسبه درآمد مشمول مالیات به نظر اداره امور مالیاتی غیر قابل رسیدگی تشخیص شود و یا به علت عدم رعایت موازین قانونی و آیین نامه مربوط مورد قبول واقع نشود.
در این صورت مراتب باید با ذکر دلایل کافی کتبا به مودی ابلاغ و پرونده برای رسیدگی به هیاتی متشکل از سه نفر حسابرس منتخب رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور احاله گردد.
مودی میتواند ظرف یک ماه از تاریخ یک ماه از تاریخ ابلاغ با مراجعه به هیات مزبور نسبت به رفع اشکال رسیدگی و ادای توضیح کتبی در مورد نحوه رعایت موازین قانونی و آیین نامه اقدام نماید، و در هر حال هیات مکلف است ظرف ده روز پس از انقضای یک ماه فوق نظر خود را با توجیهات و دلایل لازم به اداره امور مالیاتی اعلام نماید تا بر اساس آن اقدام شوند.
نظر هیات با اکثریت مناط اعتبار است و نظر عضوی که د اقلیت قرار گیرد باید در صورت جلسه درج گردد. در مواردی که هیات نظر اداره امور مالیاتی را در مورد غیر قابل رسیدگی بودن دفاتر مودی مردود اعلام میکند باید مراقب را به دادستانی انتظامی مالیاتی نیز اعلام نماید. در اجرای این بند، دو ماه به مهلت رسیدگی اضافه میگردد (قانون مالیاتهای مستقیم).
- مودی اظهارنامه مالیاتی تسلیم ننموده است.
بر اساس ماده ۱۵۷ قانون مالیاتهای مستقیم نسبت به مودیان مالیات بر درآمد که در موعد مقرر از تسلیم اظهارنامه مالیاتی منبع درآمد خودداری کرده اند یا اصولا طبق مقررات این قانون مکلف به تسلیم اظهارنامه در سر رسید پرداخت مالیات نیستند مرور زمان مالیاتی پنج سال از تاریخ سر رسید پرداخت مالیات میباشد و پس از گذشتن پنج سال مذکور مالیات متعلق قابل مطالبه نخواهد بود.
مگر این که طرف این مدت درآمد مودی تعیین و برگ تشخیص مالیات صادر و حداکثر ظرف ۳ ماه پس از انقضای پنج سال مذکور برگ تشخیص صادره به مودی ابلاغ شود(۱۱۰، ۱۳۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم).
بر اساس بند ۱ ماده ۹۷ قانون مالیاتهای مستقیم در مورد مودیانی که تا موعد مقرر تراز نامه و خساب سود و زیان و یا حساب درآمد و هزینه و حساب سود و زیان، حسب مورد، تسلیم ننمایند درآمد مشمول مالیات از طریق علی الراس تشخیص داده میشود (۵۵، ۱۳۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم).
بر اساس ماده ۹۸ قانون مالیاتهای مستقیم در موارد تشخیص علی الراس، اداره امور مالیاتی باید پس از تحقیقات و بررسیهای لازم و کسب اطلاعات مورد نیاز از مراجع مختلف اعم از دولتی یا غیر دولتی ابتدا قرینه یا قرائن مذکور در این قانون را که متناسب با وضعیت و موضوع فعالیت مودی باشد انتخاب و دلایل انتخاب نوع قرینه با قرائن و رقم آنها را با توجه کافی در گزارش رسیدگی قید نماید و پس از اعمال ضریب یا ضرایب مقرر در قرینه یا قرائن انتخاب درآمد مشمول مالیات مودی را تعیین نماید.
در صورتی که به چند قرینه اعمال شود ضرایب معدلی که از نتایج اعمال ضرایب بدست میآید درآمد مشمول مالیات خواهد بود.
با توجه به ماده ۱۵۲ قانون مالیاتهای مستقیم قرائن مالیاتی عبارت است از عواملی که درهر رشته از مشاغل با توجه به موقعیت شغل برای تشخیص درآمد مشمول مالیات به طور علی الراس به کار میرود و فهرست آن به شرح زیر میباشد: (قانون مالیاتهای مستقیم).
- خرید سالانه
- فروش سالانه
- درآمد ناویژه
- میزان تولید در کارخانجات
- ارزش حق واگذاری محل کسب
- جمع وجوهی که باب حق التحریر و حق الزحمه وصول عوارض و مصرف تمبر عاید دفتر خانه اسناد رسمی یا میزان تمبر مصرفی آنها
- سایر عوامل به تشخیص کمسیون تعیین ضرایب بر اساس ماده ۱۵۳ قانون مالیاتهای مستقیم
- ضرایب مالیاتی عبارت است از ارقام مشخصه ای که حاصل ضرب آنها در قرینه مالیاتی در موارد تشخیص علی الراس مشمول مالیات تلقی میگردد.
چگونگی قطعیت مالیات
پس از ابلاغ برگ تشخیص مالیات بر اساس ماده ۲۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم چنانچه مودی نسبت به آن معترض باشد میتواند ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ شخصا یا بوسیله وکیل تام الاختیار خود به اداره امور مالیاتی مراجعه و با ارائه دلایل و اسناد و مدارک کتبا تقاضای رسیدگی مجدد نماید. (قانون مالیاتهای مستقیم)
مسئول مربوط مولف است پس از ثبت درخواست مودی در دفتر مربوط و ظرف مهلتی که بیش از سی روز تاریخ مراجعه نباشد به موضوع رسیدگی و در صورتی که دلایل و اسناد و مدارک ابزار شده را برای رد مندرجات برگ تشخیص کافی دانست، آن را رد و مراتب را ظهر برگ تشخیص درج و امضا نماید.
در صورتی که دلایل و مدارک و اسناد ابزاری را موثر در تعدیل درآمد تشخیص دهد و نظر او مورد قبول مودی قرار گیرد، مراتب ظهر برگ تشخیص منعکس و به امضا مسئول مربوط و مودی خواهد رسید و هر گاه دلایل و اسناد و مدارک ابزاری مودی را برای رد برگ تشخیص یا تعدیل درآمد موثر تشخیص ندهد باید مراتب را مستدلا در ظهر برگ تشخیص منعکس و پرونده او را برای رسیدگی به هیات حل اختلاف ارجاع نماید.
بر اساس ماده ۲۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم در صورتی که مودی ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص مالیات قبولی خود را نسبت به آن کتبا اعلام کند یا مالیات مورد مطالبه را به ماخذ برگ تشخیص پرداخت یا ترتیب پرداخت آن را بدهید یا اختلاف موجود بین خود و اداره امور مالیاتی را به شرح فوق (ماده ۲۳۸) رفع نماید پرونده او از لحاظ میزان درآمد مشمول مالیات مختومه تلقی میگردد.
در مواردی که مودی ظرف سی روز کتبا اعتراض ننماید و یا در مهلت مقرر در ماده مذکور به اداره امور مالیاتی مراجعه نکند درآمد تعیین شده در برگ تشخیص مالیات قطعی است.
واحد مالیاتی بعد از گذشت ۱۰ روز از تاریخ ابلغ برگ مالیات قطعی و در صورت عدم پرداخت بدهی، نسبت به وصول آن از طریق عملیات اجرایی اقدام خواهد نمود، و در غیر این صورت پرونده به هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی ارجاع خواهد شد.
بر اساس ماده ۲۴۴ قانون مالیاتهای مستقیم مرجع رسیدگی به کلیه اختلافهای مالیاتی جز در مواردی که ضمن مقررات این قانون مرجع دیگری پیش بینی شده هیات حل اختلاف مالیاتی است. هر هیات حل اختلاف مالیاتی از ۳ نفر به شرح زیر تشکیل خواهد شد: (قانون مالیاتهای مستقیم).
- یک نفر نماینده سازمان امور مالیاتی
- یک نفر قاضی اعم از شاغل یا باز نشسته
- یک نفر نماینده از اتاق بازرگانی و صنایع و معادن یا تاق تعوان یا جامعه حسابداران رسمی یا مجامع حرفه ای یا تشکلهای صنفی یا شورای اسلامی شهر به انتخاب مودی.
برای صدور برگ دعوت به هیات حل اختلاف بدوی و تعیین تاریخ هیات اگر چه در قانون مالیاتها مهلتی پیش بینی نشده است، اما به نظر میرسد این موضوع بیش از دو ماه به طول میانجامد.
اظهار نظر هیات به دو صورت خواهد بود:
- هیات رای خود را صادر نماید:
بر اساس ماده ۲۴۸ قانون مالیاتهای مستقیم رای هیات حل اختلاف مالیاتی بایستی متضمن اظهار نظر موجه و مدلل نسبت به اعتراض مودی بوده و در صورت اتخاذ تصمیم به تعدیل در آمد مشمول مالیات، جهات و دلایل آن توسط هیات در متن رای قید شود.
سپس بر اساس رای ، نسبت به تعیین درآمد مشمول مالیات اقدام میشود. (۱۵۵، ۱۳۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم)
- هیات قرار کار شناسی یا رسیدگی مجدد صادر نماید:
گاهی هیات حل اختلاف مالیاتی به دلیل پیچیدگی امر یا به دلایل دیگر، مانند اشراف یافتن به موضوع ، برای پرونده قرار کار شناسی صادر مینماید. کار شناسان قرار پس از انجام بررسیها و رسیدگیهای خود گزارش تنظیم و به هیات تقدیم میکنند.
هیات پس از دریافت گزارش کار شناسان قرار و بررسی آن، مجددا از مودی دعوت میکنند تا بار دیگر با ارائه لایحه شکوائیه، در صورت لزوم، در جلسه نهایی هیات حضور بهم رسانند. پس از بر گزاری این نشت، هیات رای خود را انشاء خواهد کرد.
رای هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی، پس ار صدور به مودی ابلاغ میشود. مودی ظرف یک ماه از تاریخ رای هیات حل اختلاف بدوی، فرصت دارد تا نسبت به قبول رای یا اعتراض به آن اقدام نماید که در صورت اعتراض ضمن پرداخت ۱۰ درصد از مالیات مورد مطالبه پرونده مالیاتی به هیات حل اختلافی مالیات تجدید نظر احاله خواهد شد.
(با توجه به اصلاحیه مصوب ۲۷/۱۱/۸۰) قانون مالیاتهای مستقیم، هیات حل اختلاف یک مرحله ای شده و پرونده صرفا در یک هیات بررسی میشود که رای هیات قطعی و لازم الاجرا است).
عواقب طرح پرونده در هیات تجدید نظر نیز مانند هیات بدوی یا منجر به صدور رای یا قرار کار شناسی میشود. پس از صدور و ابلاغ رای هیات تجدید نظر، مودی ظرف یک ماه فرصت خواهد داشت تا نسبت به رای صادره اعتراض نماید که در این صورت اعتراض مودی در شورای عالی مالیاتی مطرح خواهد شد.
بر اساس ماده ۲۵۲ قانون مالیاتهای مستقیم شورای عالی مالیاتی، شورایی مرکب از ۲۵ نفر عضو که از بین اشخاص صاحب نظر، مطلع و مجرب در امور حقوقی، اقتصادی، مالی، و حسابرسی است که حداقل دارای مدرک تحصیلی کار شناسی یا معادل در رشتههای مذکور میباشند به پیشنهاد رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور و حکم وزیر اقتصاد و دارای منصوب میگردند. (۱۳۸۴، ۱۵۷ قانون مالیاتهای مستقیم)
بر اساس ماده ۲۵۶ قانون مالیاتهای مستقیم هر گاه از طرف مودی یا اداره امور مالیاتی شکایتی در موعد مقرر از رای قطعی هیات حل اختلاف مالیاتی و اصل شود که ضمن آن با اقامه دلایل و یا ارائه اسناد ومدارک صراحتا یا تلویحا ادعای نقض قوانین و مقررات موضوعه یا ادعای نقض رسیدگی شده باشد، رئیس شورای عالی مالیاتی شکایت را جهت رسیدگی به یکی از شعب مربوط ارجاع خواهد نمود. (۱۳۸۴، ۱۵۹ قانون مالیاتهای مستقیم)
شعبه مزبور موظف است بدون ورود به ماهیت امر صرفا از لحاظ رعایت تشریفات و کامل بودن رسیدگیهای قانونی و مطابقت مورد با قوانین و مقررات موضوعه به موضوع رسیدگی و مستندابه جهات و اسباب و دلایل قانونی رای مقتضی بر نقش آرای هیاتهای حل اختلاف مالیاتی و یارد شکایات مزبور صادر نماید. رای شعبه با اکثریت مناط اعتبار است و نظر اقلیت باید در متن رای قید گردد.
با توجه به اینکه تعداد شعبات شورای عالی مالیاتی محدود است (۸ شعبه و هر شعبه مرکب از سه نفر) لذا طرح پرونده در شورای عالی مالیاتی به دو گونه است:
- چنانچه شکایت مودی تایید نشود:
در این صورت بر اساس ماده ۲۵۱ مکرر در مورد مالیاتهای قطعی و مالیاتهای غیر مستقیم که در مرجع دیگری قابل طرح نباشد و به ادعای غیر عادلانه بودن مالیات مستنداً به مدارک و دلایل کافی از طرف مودی شکایت و تقاضای تجدید رسیدگی شود وزیر امور اقتصادی و دارایی میتواند پرونده امر را به هیاتی مرکب از سه نفر انتخاب خود جهت رسیدگی ارجاع دهد.
- شورای عالی مالیاتی رای هیات حل اختلاف مالیاتی را نقض کند:
در این صورت پرونده به هیات حل اختلاف مالیاتی دیگری بر اساس موضوع ماده ۲۵۷ قانون مالیاتهای مستقیم ارجاع خواهد شد. طرح پرونده و صدور رای در هیات حل اختلاف مالیاتی نیز نیازمند طی تشریفات پیش گفته در مورد هیاتهای بدوی و تجدید نظر میباشد.
اگر چه پروندههایی که در شورای عالی مالیاتی مطرح میشود از لحاظ تعداد درصد کمی از پروندهها راب به خود اختصاص میدهد لیکن از آنجایی که متعلق به پروندههای مطرح شده در شورای عالی مالیاتی در بیشتر موارد مبالغ هنگفتی میباشد لذا ضرورت بیان طرح پرونده در شورای عالی مالیاتی احساس میشود.
مرحله وصول مالیات
پس از اینکه پروندههای مالیاتی قطعیت یافت و مختومه گردید مودی میبایست نسبت به پرداخت مالیات متعلقه اقدام نماید. صدور برگ قطعی و ابلاغ آن به مودی نیز نیازمند مهلتی حداقل به مدت ۲۰ روز میباشد.
مودی ظرف ۱۰ روز پس از ابلاغ برگ مالیات قطعی فرصت خواهد داشت تا نسبت به پرداخت مالیات متعلقه اقدام نماید. در بیشتر موارد مودیان مالیاتی با پرداخت بخشی از مالیات قطعی شده نسبت به تقسیط ما بقی بدهی خود اقدام میکنند.
در صورت نیاز به راهنمایی دقیق از امور مالیاتی مشاوره حقوقی تخصصی دریافت نمایید.