خانواده

۴ مانع نکاح | شرح موانع نکاح

در قانون مدنی برای تحقق عقد نکاح چند مانع ذکر شده است که در صورت وجود هر یک از این موانع نکاح منعقد نخواهد شد.

ما در ادامه به بررسی مانع‌های نکاح و توصیه‌های وکیل خانواده در این زمینه می‌پردازیم.

موانع نکاح

لعان

لعان موجب حرام ابدی و موجب می‌شود، دیگر زن و مرد نتوانند با همدیگر ازدواج بکنند. بغیر از مرگ و طلاق که موجب جدایی زن و مرد می‌شود. لعان هم موجب جدایی زن و مرد می‌شود و یکی از موانع ازدواج است.

لعان، به معنای لعن کردن دو طرف است.

  1. موارد لعان زمانی محقق می‌شود: اگر مردی به همسر خود نسبت زنا دهد و نتواند ادعای خود را ثابت کند لعان صورت گرفته است.
  2. اگر مرد فرزند بوجود آمده را از خود نداند و بگوید که از او نیست.

ماده ۱۰۵۲- تفریقی که بالعان حاصل می‌شود، موجب حرمت ابدی است.

به حکم قاعده فراش این چنین امده است: اگر زنی از زمان نزدیکی مرد با زن، بچه‌ای بیش از ۶ ماه و کمتر از ۱۰ ماه به دنیا آید طفل متعلق به مرد است.

الولد للفراش و للقاهره الجحر-  بچه متعلق به بستر قانونی است، قاهر و زنا کار  سنگسار می‌کردند، در صورتی که نسبت زنا به زن محقق شد، حد بر زن جاری نمی‌شود اما شوهر از همسر خود برای همیشه جدا می‌شود، زن به عنوان مادر طفل خواهد بود اما ملحق به مرد نیست و از همدیگر ارث نمی‌برند؛ یعنی پدر از فرزند ارث نمی‌برد و فرزند از پدر ارث نمی‌برد، ولی مادر و فرزند از همدیگر ارث می‌برند.

برای لعان زن و مرد نزد قاضی می‌روند و طبق آیات شریفه قران، باید چهار بار ان مرد باید بگوید: خدا را گواه می‌گیرم در زنایی که به زن خود نسبت دادم یا در نفی ولد خود راستگو هستم و در بار پنجم  هم می‌گوید، خشم و غضب خداوند بر من هر گاه از دروغ گویان باشم و زن پس از مرد می‌گوید: خدا را گواه می‌گیرم که آنچه که به من نسبت دادند به لحاظ زنا یا اینکه این بچه مال من نیست، آن مرد از دروغگویان است خشم و غضب خداوند بر من باد اگر او از راستگویان باشد.

بایستی این مواردی که مرد و زن می‌گویند، حتما به زبان عربی گفته شود. اگر نسبتی که مرد به زن می‌دهد، زن قبول داشته باشد، موجب لعان نخواهد شد لعان زمانی محقق می‌شود که زن بر گفته‌های مرد باور نداشته باشد.

مانع نکاح

احرام

ماده ۱۰۵۳ قانون مدنی: عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است (چون با علم به حرام بودن عقد کرده است).

مرد با زنی در حالت احرام ازدواج کند و جاهل به حرام بودن ازدواج در حال احرام باشد نکاحش باطل است، حتی اگر زن در حال احرام هم نباشد ولی چنانچه زن در حال احرام باشد و مرد در حال احرام نباشد با علم به حرمت عقد بکنند، باز هم موجب حرمت ابدی نمی‌شوند.

چون در ماده ۱۰۳۵ گفته عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است، نگفته که مرد باشد یا زن باشد.

در صورتی که مرد علم به حرام بودن ازدواج در حالت احرام را داشته باشد و ازدواج کند، نکاح باطل است و نسبت به هم حرام مؤبد می‌شوند.

حرمت مشروط ناشی از سه طلاق

یکی از موانع نکاح، سه طلاقه می‌باشد.

ماده ۱۰۵۷ قانون مدنی در بخش حقوق خانواده: (زنی که ۳ مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام می‌شود، مگر اینکه به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری در آمده و پس از وقوع نزدیکی با او به واسطه طلاق یا فسخ یا فوت فراق حاصل شده باشد).

خلاصه این ماده این است که زنی شوهر دارد شوهرش او را طلاق می‌دهد مجددا با آن زن تشکیل زندگی می‌دهد و رجوع می‌کند به او و بعد او را مجددا طلاق می‌دهد و باز تشکیل زندگی می‌دهد و رجوع می‌کند و برای بار سوم او را طلاق می‌دهد.

اگر این بار سوم طلاق محقق شد دیگر حق ندارد مرد نه به زن رجوع بکند و نه اینکه او را به عقد خودش در بیاورد؛ یعنی طلاق رجعی دیگر نخواهد بود، عده آن زن در بار سوم رجعی نیست، عده طلاق بائن را می‌گیرد و مرد هم اگر بخواهد مجددا با آن زن زندگی بکند و او را به نکاح خودش در بیاورد بر او حرام می‌شود. این حرام، حرام موبد نیست بلکه حرام موقت است قانون گذار یه راه حلی را نشان داده است و آن عبارتست از “زن با مرد دیگری ازدواج دائم نماید و نزدیکی هم  صورت گیرد”.

هدف از این انست که طلاق بیخودی محقق نشود و خواسته جلوی طلاق بی مورد گرفته شود.

اگر مرد با یک لفظ بگوید من تو را سه بار طلاق دادم با توجه به متن ماده این سه طلاق محقق نمی‌شود؛ چون در ماده آمده که زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده پس چه اینکه بگوید سه بار تو را طلاق دادم یا سه بار کلمه طلاق دادم، طلاق دادم، طلاق دادم را تکرار بکند این محقق نمی‌شود).

مانع نکاح حرمت ابدی

نکاح‌های متوالی

اگر زن پس از طلاق و گذراندن عده خود با مرد دیگری ازدواج کرد و پس از نزدیکی از وی جدا شود یا مرد فوت کرد، در صورت ازدواج با همسر قبلی خود این ازدواج متوالی محسوب نمی‌شود (چون بین اینها یک نکاحی انجام شده است).

اگر مرد زن خود را به نکاح منقطع درآورد و مدت نکاح تمام شود، نکاح‌های بعدی او جزء نکاح‌های متوالی نیست.

باید نکاح‌هایی انجام بشود سه بار که بین آن نکاح‌ها هیچ گونه نکاحی اعم از منقطع یا دائم بین آن زن و مرد دیگری یا شوهر خودش (شوهرش با نکاح منقطع فرض بکنیم) بوجود نیامده باشد، پس اگر چنین اتفاقی افتاد، سه مرتبه متوالی محقق نخواهد شد.

نکاح‌های متوالی شامل نکاح‌های دائم خواهد بود؛ زیرا در نکاح منقطع طلاق وجود ندارد.

پس در نکاح منقطع مسئله سه طلاقه اصلا معنا ندارد چون طلاق در نکاح منقطع وجود ندارد موضوعا منتفی است، پس اگر زنی چندین و چندین مرتبه به همسری مردی در آمد نه در نکاح دائم بلکه در نکاح منقطع، بیش از سه بار بیش از صد بار باز مجددا می‌تواند به نکاح دائم او با نکاح منقطع او در آید.

آنچه را که مانع می‌شود از اینکه در بار سوم زن نتواند همسر مرد بشود، همچنان که در ماده مربوط امده است این است که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده باشد، اینکه زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده باشد اینکه زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده باشد؛ یعنی زوجه دائم، چون در مطلقه بودن در نکاح منقطع وجود ندارد.

زوجیت دائم مجدد زن بعد از طلاق اول و دوم به دو صورت خواهد بود ممکن است به صورت رجوع و دیگری به صورت نکاح باشد.

اگر مردی زن خودش را طلاق داد و در عده رجوع کرد مجددا او را طلاق داد و در عده رجوع کرد، بار سوم اگر طلاق داد دیگر بر او حرام می‌شود و نمی‌تواند او را به عقد خودش در بیاورد و طبیعی است که رجوع هم ندارد.

این نکته هم هست که آیا در این رجوه‌هایی که شخص می‌کند یا در نکاح‌هایی که دو باره می‌کند و می‌گوید بار سومش دیگر اگر طلاق داد نمی‌تواند با او نکاح بکند آیا باید نزدیکی هم بین ان زن و مرد واقع شود با توجه به ماده قانونی شرط نزدیکی برای چنین شوهری قید نشده است، اعم از اینکه نزدیکی بکند یا نکند وقتی طلاق سه بار پی در پی انجام شد آن زن بر او حرام خواهد شد.

همچنین است طلاق‌هایی که واقع می‌شود، خواه طلاق رجعی باشد یا طلاقش بائن باشد بارها بحث طلاق رجعی و بائن را گفته شد.

طلاق رجعی طلاقی است که مرد می‌تواند در عده به زن خودش رجوع کند و زنش را بر گرداند به خانه خودش بیاورد و زن همیشگی او شود طلاق بائن آن هست که اگر چه زن باید عده نگه بدارد ولی مرد اگر خواست او را به خانه خودش بیاورد و همان کما فی السابق زن باشد، نیاز به نکاح مجدد دارد این را به آن طلاق بائن می‌گویند طلاق زن یائصه، صغیره اینها طلاق بائن هست.

موارد منحل شدن نکاح عبارتند از:

  1. طلاق
  2. فسخ
  3. فوت
  4. لعان
  5. ایلا

اینکه می‌گوییم زن برای بار سوم اگر مطلقه بشود، به شرط اینکه قبلا دو تا طلاق محقق شده باشد، آن هم پی در پی این در صورتی است که نکاح شان به وسیله طلاق باشد اما اگر بر اثر فسخ باشد این حکم در آن جا جاری نخواهد بود.

در طلاق ممکن است:

  1. خود مرد همسرش را طلاق دهد.
  2. زن از طرف مرد وکالت داشته باشد که خود را مطلقه کند.
  3. حاکم، زن را طلاق دهد.

در پاره‌ای از شرایط زن می‌تواند به حاکم و به دادگاه مراجعه بکند و دادگاه او را مطلقه بکند به هر حال وقتی طلاق محقق شد، تفاوتی نمی‌کند.

در صورت نیاز به دریافت اطلاعات تکمیلی با مشاوره حقوقی خانواده بنیاد وکلا در ارتباط باشید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا